دستگاه اطلاعاتی پاسخ دهد!
«حامد اصغری» خودش را روی دکتر فخریزاده میاندازد و ۴گلوله میخورد. حالش وخیم است.
ایضا «فیروزمند» که دو گلوله خورده است.
اصغری برند محافظان است و چهره شناختهشده بینالمللی.
اما آنها ۱۲نفر بودند! با یک خودروی انفجاری.
و محافظان تنها ۴نفر!
نام فخریزاده در تمام گزارشها و اسناد بینالمللی بود. این آخریها صهیونیستها نامش را در مصاحبهها و کنفرانسها هم میبردند.
ترور فخریزاده قطعی بود.
سیستم اطلاعاتی چه میکند؟
مگر محافظ سر صحنه چه میتواند بکند؟
وقتی بر ساعت و مکان دقیق عبور و مرور روزانه رصد داشته و با ۱۲نفر مهاجم آمدهاند. آن هم بدون خودروی ضدگلوله!
محافظ راهی جز «تن» دادن به گلوله ندارد.
۱۲نفر تیم عملیاتی، یعنی ۵۰ نفر در قلب تهران این عملیات را پشتیبانی کردند!
ترور در روز تعطیل بود. یعنی تیم ترور حتی برنامه دقیق غیرروتین سوژه را هم داشته است. جاگذاری خودروی انفجار و انتظار ۱۲نفر مهاجم یعنی تسلط کامل بر سوژه.
پاسخ را باید از دستگاه اطلاعاتی گرفت نه از محافظان جان برکف.
#جواد_موگویی
تکلیف را تاریخ مشخص میکند؟!
فردای انفجار دفتر نخستوزیری در هشتم شهریور ۱۳۶۰، روزنامه اطلاعات نوشت: «۸نفر جان خود را از دست دادهاند»
روزنامه جمهوری اسلامی اما خبر داد «۳نفر شهید و ۹نفر مجروح شدند»
اما دست آخر خبر ۷:۳۰ رادیوی جمهوری اسلامی به نقل از روابط عمومی نخستوزیری گفت رجایی باهنر و کشمیری دبیر شورای امنیت کشور سه تن از شهدای این انفجارند.
اشکها جاری شد و تنها سیاهپوش.
فردای انفجار مراسم تشییع روبروی مجلس برگزار و سه تابوت تشییع شد. تابوتها را با پرچم ایران مزین کردند. مرتضاییفر میکروفون را بدست گرفت و با بغض فریاد زد:
خداحافظ رجایی
خداحافظ باهنر
خداحافظ کشمیری...
مردم هم نوا با او میخواندند و اشک ریختند.
کشور یکپارچه عزادار بود. در مساجد و محلهها و ارگانها مراسم یادبود سه شهید برگزار شد.
روز ۱۰شهریور ناگهان روابط عمومی دفتر نخستوزیری اعلام کرد که شهیدعبدالحسین دفتریان کارمند نخستوزیری هم در صحنه انفجار در آسانسور براثر خفگی شهید شده است!
ناگهان تعداد شهدا شد ۴تن.
روز ۱۵شهریور مراسم هفتمین شب شهیدان رجایی، باهنر و کشمیری با حضور مسئولین در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد.
گذشت تا ۲۳شهریور یعنی ۱۵ روز بعد!
ربانی املشی دادستان کل کشور اعلام کرد کشمیری شهید نشده و اصلا او «نفوذی» و عامل انفجار بوده است!
مردم ماتشان برد!
یحتمل بیشتر، آنهایی که برای کشمیری نماز شب اول قبر خوانده بودند! یا اشک ریختند و حسرت شهادتش را خوردند!
اما کشمیری از کشور فرار کرده بود. دست کسی هم به او نرسید که نرسید!
القصه!
حوادث همیشه آنگونه که «منابع رسمی» میگویند ادامه پیدا نخواهد کرد! تکلیف برخی حوادث را فقط تاریخ مشخص میکند نه «منابع رسمی». برخی را، تاریخ هم از تشخیصش ناتوان میشود!
مثل ترور جانافکندی!
که هنوز «منابع رسمی» میگوید کار یک جانی روانی بوده! و تاریخ پوزخندزنان به منابع رسمی، در پی شبکه قاتلین است.
منابع رسمی هم دیگر بعداز ۶۰سال دست از لجبازی برداشتهاند و میگویند معمای قتل کندی.
#جواد_موگویی
این چه اشراف اطلاعاتی است؟
دی ۸۵ اردشیر حسینپور را که با گاز سمی خفه کردند، مادرش آمد بالای سرش!
دی ۸۸ علیمحمدی را هم جلوی در خانهاش زدند تا همسرش نفر اول برسد بر سر پیکر نیمهجانش!
آذر ۸۹ شهریاری را کنار همسرش در اتوبان ارتش زدن! جلوی همسرش جان داد.
مرداد ۹۰ برای ترور رضایینژاد، آرمیتا و مادرش را هم شاهد گرفتند!
آذر ۹۹ فخریزاده نیز در بغل همسرش جان داد!
پیام این ترورها جلوی چشم خانوادههای سوژه چیست؟!
جز رعب و وحشت در دل خانوادههای دانشمندان. و حالا الی کوهن وزیر اطلاعات اسراییل تحقیرآمیز میگوید:
«دانشمندان هستهای ایران خواب راحتی ندارند. آنها میدانند که آنچه هفته گذشته رخ داد، ممکن است که برای هر کدام از آنها رخ دهد»
موساد از ۶ ترور در قلب پایتخت ایران سخن میگوید اما رسانههای اصولگرا هنوز درگیر اثبات مخالفت فخریزاده با برجام هستند! قدرت شبکه نفوذ در شناسایی دانشمندان را به دیدار آمانو با دانشمندان تقلیل میدهند و جریان دانشجویی نیز آتش به اختیار بدنبال بازپسگیری قدس است!
دیگری سادهلوحانه میگوید فخریزاده بازنشسته بود و جایش را دهها نفر پر میکنند!
مگر جای بهشتی و مطهری پر شد که جای فخریزاده پر شود؟
تمام کنید این شعارها را!
شبکه نفوذ در عمق ساختارهای حیاتی انقلاب رخنه کرده. ۱۴سال است که دانشمندان هستهای یکبهیک در پایتخت ترور میشوند، اما جریان رسانهای اصولگرا در حال عادی جلوه دادن این ترورهای بزرگ و پیچیده است که نکند سیستم اطلاعاتی زیر سوال برود!
اسراییل جسورانه و تحقیرآمیز میگوید که زین پس هیچ همسر دانشمندی، از بازگشت شوهرش مطمئن نباشد. اما دبیر شورای عالی امنیت از اشراف اطلاعاتی سخن میگوید!
این چه اشرافی است که در یک دهه:
تهرانیمقدم، مرد اول قدرت موشکی ما را ترور کردند،
سردار عزیز، مرد اول قدرت منطقهای ما را در فرودگاه بغداد تکهتکه کردند،
و حالا فخریزاده مرد اول هستهای ما را تیرباران کردند!
امیدی به رسانههای رسمی نیست!
لکن جریانهای دانشجویی و آزاده مراقب باشد که جدالهای سیاسی حیلهایست برای دادن آدرس غلط از شبکه نفوذ. نزاعهای «برجام-ضدبرجام»، «موافقت-مخالفت فخریزاده با دولت» و... بخشی از پیوست ترور برای غبارآلود کردن و با هدف استتار شبکه نفوذ است. نبایستی فریب خورد.
#جواد_موگویی
چند سوال درباره ترور دانشمندان
الف) تا پیش از سال ۹۲ از دانشمندان هستهای هیچ حفاظتی نمیشد. یعنی هیچ دانشمندی محافظ و خودروی ضدگولهای نداشت. حتی بعد از ترورهای اردشیرحسینپور (۸۵)و علیمحمدی (۸۸) بازهم برای شهریاری و احمدیروشن محافظ نگذاشتند!
بالاخره از سال ۹۲ سپاه حفاظت دانشمندان را برعهده گرفت.
سوال: چرا سیستم اطلاعاتی کشور از سال ۸۰ تا ۹۲ باوجود علنی شدن برنامه هستهای ایران و تهدیدهای رسمی اسراییل، هیچ تصمیمی برای حفاظت دانشمندان هستهای نمیگیرد؟ درحالی که نمایندگان مجلس نیز محافظ داشتند!
ب) برای هر شخصیت سیاسی-نظامی بنا به تشخیص شورای امنیت کشور(شاک) به ریاست وزیر کشور، درجه حفاظت تعیین میشود. شاک، درجه حفاظت فخریزاده را ۴ تعیین میکند؛ یعنی تنها ۲محافظ!
شاک، درجه حفاظت سایر دانشمندان را نیز درجه۵ تعیین کرده است!
با اینحال سپاه بنا به تشخیص خود، درجه حفاظت فخریزاده را به درجه دو و محافظان را افزایش میدهد.
سوال۲:
درحالیکه حداقل ۱۵سال بود که اسراییل رسما فخریزاده را در لیست ترور اعلام کرده بود، چرا شاک درجه حفاظت او را درجه۴ تعیین میکند؟
ج) شمخانی دبیرشورای امنیت ملی در آذر ۹۶ اعلام کرد:
«هیچ تهدید امنیتی متوجه هیچ مسئولی نیست. من مسئول امنیت کشور هستم. حفاظت شخصیتها را باید جمع کنیم، ما حفاظت از شخصیتها نداریم»
این تصمیم، جمعبندی شاک و شورای امنیت ملی بود. لذا از همه تیمهای حفاظت بازهم محافظ کسر شد!
حرف آخر:
جریان نفوذ با جاسوسی متفاوت است. یکی از عملکردهای جریان نفوذی، تصمیمسازیهای انحرافی برای ضربهپذیری کشور است. همان تصمیمی که ۱۲ سال علیرغم تهدیدهای اسراییل مانع حفاظت از دانشمندان میشود و درجه حفاظت فخریزاده را ۴ و سایر دانشمندان را ۵ تعیین میکند!
در ۱۴سال اخیر، ۶ دانشمند ترور شدند. تا این سوالات پاسخ داده و سیستم اطلاعاتی اصلاح نشود، موساد دانشمندی را در تهران زنده نخواهد گذاشت.
#جواد_موگویی
روباه و خانه امن...!
سال۹۱ سیستم اطلاعاتی با انتشار مستند «کلوپ ترور» اعلام کرد که شبکه ۳۰نفره عوامل موساد در ترور علیمحمدی، شهریاری، رضایینژاد و احمدیروشن را دستگیر کرده است. ۲۰:۳۰ و خبرگزاریهای اصولگرا هم کلی مانور تبلیغاتی رفتند.
همه اعضای شبکه ازجمله مازیار ابراهیمی جلوی دوربین اعتراف کردند که عامل موساد برای ترور دانشمندان بودهاند. صحنههای تک تک ترورها را هم تشریح کردند.
دو سال بعد فیلم سینمایی روباه روی پرده سینما رفت. فیلمی با حمایت وزیر اطلاعات که در آن برادر نتانیاهو که برای ترور دانشمندان هستهای به ایران آمده دستگیر میشود! دقیقا برادر نتانیاهو! تصور کنید چقدر هیجانانگیز!
گذشت و گذشت تا سال ۹۸ که ناگهان مازیار ابراهیمی سر از بیبیسی در آورد! گفت او را مجبور به اعتراف کرده بودند. گفت در تکنویسیها به انفجار پادگان بیدگنه (ترور تهرانیمقدم) هم اشاره کرده بوده.
برای همین حفاظت سپاه تقاضای بازجویی مجدد میکند. گرچه ابراهیمی تا پای اعدام میرود اما بخت یارش میشود که حفاظت سپاه متوجه اعترافهای اجباری و دور از واقعیت او میشود. در نهایت او و سایر متهمان آزاد میشوند. آنجا بود که فهمیدیم ۷سال سرکار بودیم! اما در این افتضا از سایتهای اصولگرا صدا در نیامد.
القصه!
۱۰سالی از ترور علیمحمدی، شهریاری، رضایینژاد و مصطفیروشن میگذرد اما هنوز از شبکه موساد که هیچ، حتی عوامل این ترورها نیز دستگیر نشدند.
چقدر تاریخ در حال تکرار است! همزمان که شبهای زمستان، سرگرم دیدن «خانه امن» هستیم، خبر از شناسایی و دستگیری عوامل ترور فخریزاده میدهند. فقط کاش قبلش میگفتند تکلیف عوامل ترور دانشمندان قبلی چه شد؟
امیدی که به رسانههای اصولگرا نیست، اما من جای جنبش دانشجویی آزاده بودم اول خونخواه شهدای دانشمند میشدم، بعد بازپسگیری قدس!
#جواد_موگویی
جریان نفوذ و اشراف اطلاعاتی مجعول!
چند روز پیش خبرگزاریهای تسنیم، مشرق، مهر و... خبری یکسان منتشر کردند مبنی بر اینکه:
«کاراکتر افشین[امین زندگانی] در سریال خانهامن براساس شخصیت واقعی شهید «سید علی حسینی» از شهدای وزارت اطلاعات طراحی شده است. این شهید طی مأموریتی پیچیده به تلآویو رفته و به سرویس امنیتی صهیونیستها نفوذ میکند، اما بعد از مدتی شناسایی شده و توسط عوامل موساد به شهادت رسیده و سر از بدنش جدا میشود. پیکر این شهید، مدتها بعد طی یک عملیات مبادله به کشور بازگردانده شد.»
این خبر بسرعت دست بهدست شد اما یک جستجوی ساده اینترنتی نشان میدهد که شهید حسینی پرسنل وزارت اطلاعات، در سال ۹۲ نه در اسراییل بلکه در زندانی در امارات شهید شد.
خبر بازداشت حسینی به همراه دو تن دیگر در عملیات دستگیری عباس یزدانپناه(در ماجرای پرونده کرسنت) در ۲۰دیماه ۹۲ در امارات در بسیاری از رسانههای دنیا منتشر شد. حتی ایران کاردار سفارت امارات را نیز احضار کرد. تا اینکه مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه در ۲۷دی ۹۲ گفت:
«وزارت امور خارجه موضوع جان باختن مرحوم سیدعلی حسینی شهروند ایرانی را که در بازداشت ماموران امنیتی امارات جان خود را از دست داده است، بصورت جدی در دست پیگیری دارد»
با توضیحات فوق، واقعا این داستانپردازی با چه اهدافی صورت میگیرد؟
درست مثل فیلم سینمایی روباه در سال ۹۳ که نشان دادند برادر نتانیاهو را در ایران دستگیر کردند!
کاش بجای انتشار این اخبار مخدوش، عوامل شبکه موساد در ترور ۶ دانشمند هستهای در ۱۴ساله اخیر دستگیر میشدند.
یکی از کارکردهای جریان نفود، نشان دادن کارآمدی سیستم و اشراف اطلاعاتی مجعول برای پایین آوردن سطح هوشیاری و آسیبپذیری است.
#جواد_موگویی
ماجرای فایل صوتی|۱
صوت همان صوت است!
تابستان داغِ ۹۵ صوتی از جلسه خصوصی آیتالله منتظری و چهار تن از مسئولان قضایی ازجمله ابراهیم رییسی در سال۶۷ توسط بیت آیتالله منتظری منتشر شد. موضوع جلسه اعدامهای منافقین بود. این صوت از مهمترین دستاویزهای دولت روحانی در انتخابات ۹۶ شد.
دو سالی از توافق برجام گذشته بود و با رکود و عدم نتیجه مطلوب، دیگر دوگانه «مذاکره- مقاومت» برگی برای بازی انتخابات نبود. با این صوت اما دوگانه «آزادیاجتماعی-خشونتطلبی» بهترین راه عبور از سد رییسی بود.
روحانی رسما او را اعدامکن خطاب کرد. نصفکردن پیادهروها، حبس زنان، گشت ارشاد و.... نیز به او منگنه شد تا روحانی باردیگر دولت را بدست گیرد.
از قضا، رییسی قوه قضاییه را بدست گرفت. اما نه پیادهرویی نصف شد و نه زنانی حبس.
فایل منتشره دیروز ظریف، درست کارکرد همان فایل صوتی تابستان ۹۵ را دارد. با شکست برجام، دوگانه «مذاکره-مقاومت» دیگر تنور انتخابات را برای اصلاحطلبان گرم نمیکند و بایستی با دوگانه «دولت-سپاه» و «دیپلماسی-میدانِ جنگ» جدال انتخابات۱۴۰۰ را شروع کرد.
دوخطی سخنان ظریف این است که سپاه و حاجقاسم میداندارِ دیپلماسی و اداره کشور بودند و مقصر اصلی شکست برجام و شرایط کنونی.
استراتژی اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰قراردادن مردم در این دوگانه است.
#جواد_موگویی
رفتم بیمارستان گلستان اهواز. سراغ مجروحان چهارشنبه(۲۵آبان) در ایذه.
۱) کارگر است و در بلوار حافظ جنوبی مجروح شده. همانجا که کیان پیرفلک گلوله میخورد. یوسف موسوی میگوید:
«غروب بود. هندزفری تو گوشم بود. صدایی نمیشنیدم. به هلالاحمر که رسیدم. جمعیت را دیدم. ترسیدم. ترمز زدم. دو موتوری پشت درختها بودند. ۵۰متریام. چشمتوچشم بودیم. صورتهایشان پوشانده بودند. با کلاشینکف بهم شلیک کردند؛ دو گلوله بهپای چپم. افتادم. یکیشان با کلت شلیک کرد. خورد به بینیام. تیرخلاص زد. مطمئن شدند که کشته شدم گاز دادن و رفتند.
کشان کشان خودم را انداختم لای درختهای بلوار. درگیری خیلی شدید شده بود. صدای رگبار میآمد. نه قدرت تکان خوردن داشتم و نه اصلا زیر آن آتش میشد بلند شد. داشتم از حال میرفتم.
یکساعت و نیم مخفی شدم. درگیری که تمام شد، زنگ زدم به خانوادهام گفتم من اینجام...»
یوسف دو تیر در پایچپش خورده. ولی گلوله کلت هنوز در بینیاش بود! قرار است عملش کنند. حیرتانگیز است! مرمی بینی را شکافته اما استخوان متوقفش کرده!
۲)مهشید موسوی ۱۸ساله:
«از کوچه که بیرون آمدم، دیدم جلویم معترضین هستند و پشتم بسیجیها. دو موتورسوار نزدیک شدند. دیگه چیزی نفهمیدم..»
حالش خوش نیست. حوصله مصاحبه ندارد. گلوله میخورد به پشت کف دستش.
۳) احساس اسدی میراحمدی ۱۴ساله:
«آمدم سرکوچه، در حافظ جنوبی. یکهو دیدم جمعیت دارند میآیند طرفم. چند موتوری بودند. صدای کلاشینکف میآمد. انگار جنگ بود. ترسیدم. فرار کردم سمت خانه. داخل که شدم مامانم جیغ زد. تازه فهمیدم گلوله خورده به زیر چانه، سر سینهام!»
۴) فروتن سلحشور ۳۰ساله:
«آمده بودم مرخصی، از عسلویه. درب خانه را که باز کردم دو نفر موتورسوار با صورتپوشیده بهم شلیک کردند. با کلاشینکف. خورد پهلویم. تعدادشان زیاد بود و همینطور بیمحابا در خیابان تیراندازی میکردند.»
۵)دو دختر دیگر روز جمعه(۲۷آبان) به رگبار گرفته شدهاند! الهه و سیتا باهم دوست هستند. ۱۵-۱۶ساله. در اسنپ بودند که یک پژو سفید و بدونپلاک به رگبارشان میبنند.
الهه ۷گلوله (به پا، ساق، ران، کفپایش)
و سیتا سه گلوله میخورد. الهه مدام ناله میکند. پدربزرگ و مادرش بالای سرش هستند. اما سیتا ساکت است. و داییاش کنارش ایستاده.
ترورها بسیار است.
برخی جان دادهاند و برخی زندهاند. و در بیمارستانها بستری. لکن من فرصت مصاحبه با همهشان را ندارم. اما چند موتورسوار در یک شهر کوچک رسما عملیات مسلحانه میکنند و دستگاههای اطلاعاتی هم مشغول پاسپورتگیری از کشتیگیرانند!
#جواد_موگویی