eitaa logo
بهترین مادر
48.1هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
167 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/UD6t.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
نام داستان:چه کسی زنگوله را به گردن گربه می‌بندد؟ یکی بود یکی نبود غیر از هیچ‌کس نبود. در خانه‌ای قدیمی که دیوارهایش نمناک بود، عنکبوت‌ها با خیال راحت تار تنیده بودند و زندگی می‌کردند. در این خانۀ قدیمی، گردوغبار همه‌جا را پوشانیده بود و هیچ نشانه‌ای از دوستی و محبت و صفا و یکرنگی نبود. در گوشه‌ای از این خانه چند موش زندگی می‌کردند و هرروز یکی از آن‌ها طعمۀ گر به می‌شد. موش‌ها هرروز دورهم جمع می‌شدند و می‌گفتند: – باید فکری بکنیم. وگرنه همۀ ما طعمه گر به می‌شویم! موش‌ها آن روز تصمیم گرفتند از بزرگ‌ترهایشان کمک بگیرند و از آن‌ها بخواهند راه فرار از چنگ گربۀ بی‌انصاف را -که هرروز در گوشه‌ای کمین می‌کند- به آن‌ها یاد بدهند. چند ساعت بعد موش‌های پیر و باتجربه به دعوت موش‌های جوان در خانۀ قدیمی جمع شدند و به مشورت پرداختند. یک موش جوان گفت: – ما هر چه مراقبت می‌کنیم نمی‌فهمیم گر به چه موقع از کمینگاه خارج می‌شود و خودش را به ما می‌رساند. شما باید از تجربیات خودتان برای رفع این مشکلِ ما کمک بگیرید. یکی از موش‌های باتجربه گفت: – پس اولین کارِ ما باید این باشد که راهی برای باخبر شدن از حضور گربه پیدا کنیم، چون زورمان که به او نمی‌رسد. چارۀ کار این است که همه‌جا نگهبان بگذاریم و مراقب باشیم. موش جوانی گفت: – این کار را کرده‌ایم، ولی نتیجه خوبی نداشته است. در این خانه همه‌چیز کهنه و کثیف است و گر به آن‌چنان خودش را پنهان می‌کند که قابل‌تشخیص نیست. بالاخره موش دانایی که از همۀ موش‌ها پیرتر بود گفت: – من می‌دانم چکار باید کرد، یکی از ما باید زنگوله‌ای به گردن گربه ببندد تا وقتی نزدیک می‌شود، متوجه بشویم و فرار کنیم! تمام موش‌ها با این فکر موافقت کردند. ولی چه کسی باید این کار را انجام دهد. دراین‌بین چند موش جوان به موش پیر خندیدند و گفتند: – شما بی‌خود باعث می‌شوید که ما بیشتر از گربه بترسیم! زنگوله باعث می‌شود که همیشه از صدای زنگ در تکان باشیم! موش پیر گفت: – ترس باعث می‌شود با احتیاط بیشتری رفتار کنیم و گرفتار گربه نشویم. موش دیگری گفت: – من می‌توانم یک زنگوله پیدا کنم، اما جرئت نزدیک شدن به گربه را ندارم. موش پیر گفت: – من چون پیر شده‌ام و قدرت دیدن ندارم، نمی‌توانم به گربه نزدیک شوم و زنگ را به گردن او بیندازم! و به دنبال او تعداد دیگری از موش‌ها نیز همین حرف را زدند. بچه موش‌ها هم گفتند: – ما خیلی کوچک هستیم و نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم. بالاخره هیچ‌کدام از موش‌ها حاضر به فداکاری نشدند. درنتیجه زنگوله هرگز به گردن گربه آویزان نشد و گر به هم که چند تا موش تنبل و ترسو پیدا کرده بود هرروز یکی از آن‌ها را می‌گرفت و می‌خورد. بچه‌های خوب به خاطر داشته باشیم که گفتنِ خیلی از حرف‌ها آسان است. ولی انجام دادن آن بسیار مشکل است. 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ با سوالات فرزندم درباره‌ی خدا چه کنم؟ 🔺️ توضیحات حجت‌الاسلام رضا محمدی 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بـرایـت چـه بخـواهـم ز 🌜✨ بهتر از اینكه خودش پنجره باز اتاقت باشد🌜✨ عـشق محتاج نگاهت باشد 🌜✨ خلق لبریـز دعایت باشـد 🌜✨ و دلـت تا به ابـد وصل 🌜✨ خـدایـی بـاشـد کـه 🌜✨ همین نزدیکیست🌜✨ شبتون آرام 🌜✨ 👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻