#قصه_های_پیامبران
🌸حضرت لوط علیه السلام
#قسمت_دوم
تو پیامبر خدا، لوط هستی؟
حضرت لوط گفت:
-بله.
زن و مرد به هم نگاه کردند و گفتند:
-ما خدایی را که لوط مهربان را برای ما فرستاده دوست داریم و به خدای یگانه ایمان مییاریم.
حضرت لوط خوشحال شد و از آنها خداحافظی کرد و از خانه اشان رفت.
عصر همان روز حضرت لوط به میدان شهر رفت و طوری که همه بشنوند گفت:
ای مردم شهر، لحظه ای به کارهای خودتون فکر کنین، اگه کسی بر سر خودتون و خانوادههاتون این بلاها و دزدیها کتک زدنها رو بیاره خوشتون مییاد؟ تا کی میخواین به این کارها ادامه بدین. خدای یگانه بپرستین و به جای بدیها به خوبیها توجه کنین. از بس بت پرستیدین و گناه کردین قلبهاتون سیاه شده و جای هیچ خوبی نمونده.
مردم هر کدام به کار خودشان مشغول بودند و توجهی به حضرت لوط نداشتند فقط یک لحظه او را نگاه میکردند و با خنده میرفتند. حضرت لوط هر چه حرف میزد هیچ کس گوش نمی کرد انگار که همه ی آنها ناشنوا شده بودند.
حضرت لوط سری با ناراحتی تکان داد و گفت: -آن قدر بدی کردین که خوبیها را نمی بینین و نمی خواین ببینید. و از آن جا رفت. حضرت لوط به شدت از کارهای مردم ناراحت بود. فردای همان روز مثل همیشه به میدان شهر رفت و با صدای بلند رو به مردم گفت:
-شما کارهای حرام را که کارهای ناشایست هستن را هر روز تکرار میکنین و این بدیهای شما و بت پرست بودنتان عاقبت خوبی ندارد.
مردی که دیگر از دست لوط عصبانی شده بود گفت:
-ببین لوط، دیگه داری حوصله ی همه ی ما رو سر میبری اگه ما این کارها رو هر روز تکرار میکنیم، تو این حرفهای مسخره ات را صبح، ظهر، عصر و شب تکرار میکنی.
مرد دیگری گفت:
لوط، ما رو راحت بذار، ما هر کاری دوست داشته باشیم انجام میدیم و پیامبر نمی خوایم. از این شهر برو. بقیه هم شروع به فحش دادن حضرت لوط کردند و میگفتند:
-لوط باید از این شهر بره.
حضرت لوط ناراحت شده بود هر چه قدر بیشتر با آنها حرف میزد آنها بدتر میکردند.
شب حضرت هود در اتاقی جداگانه مشغول عبادت شد و با خدا درد و دل میکرد:
-ای خدای بزرگم همه ی مردم این شهر بیش از حد بد هستن. من هر چه میگویم اثری نمی کند آنها بدون هیچ خجالت و ترسی جلوی همه هر کاری دوست دارند میکنن. من خیلی ناراحت هستم. حتی همسرم هم خدا را نمی پرستد و حرفهای منو قبول ندارد.
صبح وقتی حضرت لوط برای کار از خانه خارج شد با شنیدن سر و صدایی به سرعت به طرف صدا دوید.
#ادامه_دارد..
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻