#انسان_تمام پرده اول : ✍ و .... قصه از اینجا شروع شد! ▫️از خدایی که اولین مخلوقش را، پیامبر قرار داد، و " ماجرای أسماء خویش" را به او تعلیم کرد. (و عَلَّم آدم اسماء کلّها ـ بقره / ۳۱) ماجرای سفری که تنها سفرِ حقیقیِ خلقت است! ماجرای سفری از "من" تا "انسان"! ماجرای سفری از "من" تا "شبیه‌ترینِ خودم، به خدا" ماجرای سفری از "من" تا "رسیدن به همانجا که تمام اسم‌های خدا را یکی یکی دریافت کرده‌ام و انسان شده‌ام" ... یعنی درست به همان قلّه‌ایی که خدا به مخلوقش مباهات می‌کند.

#انسان_تمام پرده دوم : ✍ جاده‌ معلوم است! اما این جاده‌ی صعب‌العبور را که، ➖ "نَفْس" از یکسو، طوفانِ شن به‌پا می‌کند و آنقدر کور می‌شوی که پیش پایت را نمی‌بینی، ➖ و "شیطان" از سوی دیگر به بیراهه‌ها و سنگلاخ‌ها می‌کشاندت، چگونه می‌توان طی کرد و به تکامل رسید؟ ▫️چگونه می‌توان در میان تمام مصائب و گرفتاریهایِ این دنیایِ به سقوط رسیده، به چنین هدفی فکر کرد؟ اصلاً آیا حرکت در چنین مسیری، در دنیای نابود شده به دست بشر، ممکن است؟

#انسان_تمام پرده سوم : ▫️انسان اگر بخواهد از مرتبه کمالات گیاهی و حیوانی (خور و خواب و شهوت و زندگی اجتماعی و ...) رها شود، ▫️انسان اگر بخواهد انسان شود، انسان اگر بخواهد به مقام "جانشینی (شباهت) خدا " برسد؛ چاره‌ای ندارد جز آنکه وارد این جاده شده، و به سمت مقصد حرکت کند! اما ساده است هر جاده‌ای راهنما می‌خواهد... راه بلد می‌خواهد ... کسی که از تنگه‌ها و دره‌ها برهاندت و تو را به قلّه برساند! کسی که موبه‌موی این جاده را بشناسد و تدابیر لازم را برای رسانیدن‌اَت به مقصد داشته باشد! آنقدر که مطمئن خودت را به او بسپاری و بروی... 💥کیست مرا برای رسیدن به مقصد یاری کند؟

#انسان_تمام پرده آخر : #جشنواره_انسان_تمام متولد شد تا فراخوانی باشد برای فریاد! فریادِ جاماندن انسان از تنها سفر حقیقی‌اش! فریاد نرسیدن انسان به قله‌ی هدف خلقتش! فریاد ناتمام ماندن انسان در مسیر تکاملش! فریاد نبودن راه‌بلدِ مطمئن برای عبور از تنگه‌ها! فریاد نبودن انسانِ تمام، برای تمام کردن این جاده ... هر که می‌تواند برای این فریاد، اثری خلق کند، صدایی بیافریند، طرحی نو دراندازد، 💫 بیاید .... ما ناتمام‌ها، ما اقرارکنندگان به سقوط، ما جاماندگان از سفر انسانیت ... تمام قد به استقبالش ایستاده‌ایم.