هدایت شده از اقتصاد دانش بنیان
.
#سخنی_با_دانشجویان
بسم الله الرحمن الرحیم
در دورانی زندگی میکنیم که انسان ها بیش از هر تاریخی معنای زندگی خود را از دست دادهاند و هر کس در یک روزمرگی در پی گذران شب و روز زندگیاش است و به دنبال کاری برای درآمد و محلی برای خرج کردن درآمدهایش است و کمتر کسی به این فکر میکند که من برای چه زندگی میکنم و عمر و زندگی من چگونه سپری میشود.
منطق های جامعه ی جدید، ما را ناچارا در این زندگی در بند کرده است، (درس خواندن، کنکور دادن، کار پیدا کردن و کسب درآمد، منتظر شدن برای بازنشستگی و یا جمع کردن پول کافی برای کار نکردن و...) و به کمتر کسی مجال فکر کردن به این اوضاع و نهایتا خروج از این وضعیت را میدهد.
در بهترین حالت ما در دنیای تکنیک هر یک به مثابه یک چرخ دنده از یک نظام واحد جهانی در یک کار تعریف میشویم و احتمالا دست مزدی هم میگیریم. شاید این اوضاع در کشور ما بحرانی تر نیز به نظر برسد و خیلی نتوان از یک نظام واحد صحبت به میان آورد.
در این میان انقلاب اسلامی به عنوان یک تاریخ جدید و نه صرفا یک تحول سیاسی و حکومتی، این مجال را برای ما فراهم میکند تا آهسته آهسته با فکر و همت، هر کس از این چرخه بیرون بیاید و زندگی دیگری را تجربه کند. همانطور که در انقلاب خودمان شاهد زندگی دیگری بودیم که مردم در انقلاب و یا دفاع مقدس فارغ از سود و زیان در نسبتی خارج از این روزمرگی زندگی میکردند و کمتر کسانی توانستند همانند حاج قاسم، این حیات را ادامه دهند و او توانست فاصله خود را قدم به قدم از این مناسبات رایج زیاد کند.
در برهههایی، ندای ضعیف این فرصت ها شنیدنی میشود و عده ای که به این اوضاع فکر میکنند میتوانند به این ندا گوش بسپارند و خود را در این میدان حاظر کنند. زمانی در انقلاب و دفاع مقدس، زمانی دیگر در جهاد سازندگی و در دفاع از حرم و حال فرصتی به نام دانشبنیان در روبروی ما قرار گرفته است.
وقتی از دانش بنیان صحبت به میان میآید منظور ما فقط مجموعهای از شرکت ها نیستند بلکه داریم از یک نوع نگاه و یک بستر جدید صحبت میکنیم، همانطور که در اوایل انقلاب بسیج صرفا یک سازمان نبود، بلکه به عنوان یک نگاه، فرصت حضور مردم را برای حل مشکلات آن روز فراهم میکرد.
دانش بنیان نیز یعنی تک تک ما دانشجویانی که در سراسر این کشور در حال علم آموختن هستیم بتوانیم به مسايل این کشور فکر کنیم و برای حل این مسایل پا در میدان بگذاریم.
پنجاه درصد از ناوگان هوایی ما زمین گیر است، میانگین سرعت ناوگان ریلی باری ما کمتر از ۵ کیلومتر بر ساعت است، کارخانه جات ما غالبا فرسوده و بازدهی پایینی دارند و خودرو سازی ما اصلا وضع مطلوبی ندارد، سطح کیفی غذاهای ما پایین است، بهره وری در معادن ما و ذخایر نفت و گاز ما بسیار کم است، ترافیک و آلودگی هوا زندگی را برایمان سخت کرده، نشناختن ظرفیت های روستاها و شهرها منجر به مهاجرت از روستا به شهر های بزرگ شده، مشکلات اجتماعی و نابود شدن هزاران خانواده در روز، به خطر افتادن سنت ها و فرهنگ های اقوام و هزاران مسئله این چنین که گره اصلی آن به دست دانش حل میشود و آن فقط در اختیار شما جوانان و دانشجویان این کشور است و هیچ دولتی قادر به حل آن به تنهایی نیست.
یک راه، انتظار کشیدن برای فراهم کردن زندگی راحت از طرف دولت است و یک راه عزم کردن همه مردم در راه دانشبنیان برای حل مسائل اساسی کشور میباشد و در طول تاریخ جوامع و در تجربه یک قرن اخیر ایران هیچ گاه راه اول موفقیت امیز نبوده است.
اگر ما از #یک_جهان_فرصت، #یک_ایران_جهش، هر ایرانی یک نقش باشکوه، صحبت به میان میآوریم، یعنی هزاران دانشجو هرکدام در یک گوشه از این کشور به مسائل پیرامون خود فکر کند و برای حل آن پا در میدان بگذارد. نگاه دانشبنیان در دولت یعنی فراهم کردن امکان حضور مردم در این عرصهها و رفع موانع پیش رفتن در این مسیر، همانند بسیج که مردم هر یک باری را بر دوش خود احساس کردند و گوشه ای از کار را گرفتند.
امید ما به خداست
امید ما به خداست تا به ما فرصت دهد تا بتوانیم دوباره دولت و مردم در کنار یکدیگر زندگی را به وسعت زندگی حاج قاسمها هرچند سخت اما شیرین تجربه کنیم و آیندهای روشن را قدم به قدم بسازیم.
@eghtesad_daneshbonyan