eitaa logo
بیت الشهدا (رواق گمنامی)
359 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
343 ویدیو
30 فایل
🌿 اینجاست رواق گمنامی... 🔹آموزش در حوزه قرآن و... 🔸امور خیریه 🌹هیأت شهدای گمنام (با مجوز از سازمان تبلیغات) شماره کارت هیئت: 5041721113559471 شماره معاونت آموزش: ۰۹۲۲۵۰۱۳۱۵۵ 🆔 @amoozesh_revagh ارتباط با ادمین کانال👇 🆔 @modir_beit_alshohada
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴 هشت توصیه امام رضا علیه السلام برای روزهای آخر شعبان 🌟 اباصلت (سلام الله علیه) می‌گوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیه‌السلام رسیدم؛ حضرت فرمود: 🔹 ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، پس در روزهای باقیمانده کوتاهی‌های روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی: 1⃣ زیاد دعا کن 2⃣ زیاد استغفار کن 3⃣ زیاد قرآن تلاوت کن 4⃣ از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی، 5⃣ هر امانتی که گردنت هست ادا کن، 6⃣ تمام کینه‌هایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن، 7⃣ هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن، 8⃣ و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو: 👈 اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ. 🔹 خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز. 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۵۱. 📚 بحارالانوار، ج ۹۴، ص۷۳. 🌷 🪴 @mimsaad
هدایت شده از میم صاد
💠 علم بی‌نظیر امام حسن مجتبی علیه السلام ❤️ 🪴امیرمؤمنان در رَحْبَه(محله‌ای نزدیک به کوفه) به سر می برد که مردی به حضورش آمد اظهار ارادت کرد و گفت: من از ارادتمندان کشور اسلامی شما هستم. حضرت فرمود: «تو از شهروندان ما نیستی. برای پادشاه کشور روم سؤالاتی پیش آمده و او پیکش را نزد در شام فرستاده است و الآن آنجاست، لیکن او در جواب عاجز مانده و تو را برای حل مشکلات خود نزد ما فرستاده است». آن مرد اظهار داشت سخن شما درست است. امیرمؤمنان فرمود: پرسش هایت را با یکی از دو فرزندم (حسن و حسین) در میان بگذار. گفت: از فرزندت حسن می پرسم. امام مجتبی(ع) رو به مرد کرد و فرمود: آمده ای تا بپرسی: فاصله بین حق و باطل، بین آسمان و زمین و بین مشرق و مغرب چقدر است. (و سؤالات دیگری که درصدد ذکر تمام آنها نیستیم) امام در جواب چنین فرمود: فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است: آنچه به چشم دیدی، حق است و هر چه را با گوش شنیدی، آن را در آغاز باطل بدان. فاصله بین آسمان و زمین به اندازه درخواست یک ستمدیده و یک چشم به هم زدن است و هر کس غیر این گوید، دروغ است. فاصله بین مشرق و مغرب، به اندازه حرکت یک روز خورشید است. صبحگاهان از مشرق طلوع و شامگاهان غروب می کند. 📚مسند الامام المجتبی(ع)، شیخ عزیزالله عطاردی، ص۱۰۲. 🪴 @mimsaad
🔔 🔹خبر جدید اینکه دو داروی نوترکیب 1⃣” رتیپلاس” (موثر در رفع لخته‌های خونی و درمان بیماری‌های قلبی وعروقی ) 2⃣”پگاستریم” ( برای درمان سرطان و نقص ایمنی مادرزادی در کودکان) توسط محققان پارک فناوری پردیس تولید شده است. 💪 🕌 @beit_alshohada
هدایت شده از میم صاد
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ چگونه راه آیت الله شهید رئیسی را ادامه بدهیم؟! 💥ثبت نام آغاز شد... 🎙 حجت‌الاسلام دکتر محمد صادقپور 🔔 ویژه والدین گرامی 🔔 نوجوانان و جوانان عزیز ⬅️ راهکاری اساسی برای ادامه‌ی راه بهشتی‌ها، مطهری‌ها و رئیسی‌ها 🪴 @mimsaad
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانم معترض میگه: اگر امریکا هم به ما حمله کنه بهتر از این زندگیه که ما داریم.😳 چون شب می خوابیم صبح بلند نشده می بینی دلار شده..........تومن! 👌 پاسخ های طرف مقابل کاملا دقیق، محققانه، آینده نگرانه، عالمانه و بیدارکننده ی دل هاست. 🙏 🕌 @beit_alshohada
❌ مقابله با تفسیر قرآن عمرو عاص به عمر نوشت: کسی در اینجا هست که از تفسیر قرآن می‌پرسد. عمر در جواب نوشت: روانه مدینه اش کنید. او را به مدینه فرستادند. این بنده خدا نمی‌دانست خلیفه او را برای چه احضار کرده است، لذا زمانی که بر خلیفه وارد شد، پرسید: یا امیرالمؤمنین! (وَ الذَّارِیاتِ ذَرْواً)[ ذاریات، آیه 1.] یعنی چه؟ عمر گفت: پس تو همان شخص هستی؟! بیا جلو. بعد با خوشه خرما که خرمایش را کنده بودند، صد ضربه به سرش زد. گفت: یا امیرالمؤمنین! آنچه در سرم بود، بیرون رفت. خلیفه گفت: ببریدش زندان. آن گاه که از زمین بلند شد، خون از پیراهنش می‌چکید. چون بهبود یافت، خلیفه دستور داد دوباره او را آوردند. این دفعه صدضربه به کمرش زد که در کمرش شیاری ایجاد شد. سپس گفت: ببریدش به زندان. و بار سوم که او را نزد خلیفه آوردند، گفت: یا امیرالمؤمنین! اگر می‌خواهی مرا بکشی، راحت بکش و خلاصم کن. عمر او را به بصره تبعید کرد و به والی بصره، ابوموسی اشعری، دستور داد که کسی با این شخص نشست و برخاست نکند و سخن نگوید. این شخص نماز جماعت می رفت، ولی کسی با او حرف نمی‌زد. پس از مدّت زمانی نزد ابوموسی آمد و با التماس از او خواست تا نزد خلیفه برای او شفاعت کند. ابوموسی برای عمر نوشت: این شخص توبه کرده است، اجازه بدهید مردم با او نشست و برخاست کنند و با او رفتار عادی داشته باشند. آن گاه عمر اجازه داد مردم با او معاشرت کنند. در تاریخ نوشته اند که او از اشراف بود و پس از این واقعه از اشرافیت افتاد. 📚منابع اهل‌سنت: سنن دارمی، ج ۱، ص ۵۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۳۲؛ سیوطی، الاتقان، ج ۲، ص ۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۲۹. پ ن: فرق می‌کند چه کسی رهبر باشد! باب علم نبی، امیر کلام و مشکل گشای عالم را کنار زدند. 🌷 🕌 @beit_alshohada