eitaa logo
چند بیت روضه ای ناب
42 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
شعر های ناب که میشه در مناجات ها و روضه ها خواند شما هم برام شعرهاتون از خودتون یا از دیگران که بقیه هم استفاده کنند رو برام بفرستید @sobbohsobboh110
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای ما بیا و دعا کن برای ما جز تو نمیرسد به کسی این صدای ما ما تحبس الدعا شده از فرط غفلتیم یا ربّنا بگو گل زهرا به جای ما ما غایبیم و حاضر عالم فقط تویی ای اوج التماس دل مبتلای ما بستم دخیل گریه به شبهای جمکران بشنو صدای گریه و این های های ما یابن الحسن پناه تمام غریب ها بنگر به استغاثه و ذکر و دعای ما در ندبه های هفته به هفته به نام تو آغاز می شود همه ی روضه های ما شبهای جمعه "زائر" جدت اگر شدی مُهری بزن به تذکره کربلای ما
کانال تازه راه اندازی شده در کنار ما باشید🌹
شعر های ناب که میشه در مناجات ها و روضه ها خواند شما هم برام شعرهاتون از خودتون یا از دیگران که بقیه هم استفاده کنند رو برام بفرستید @sobbohsobboh110
این دنیا دیگه به درد نمیخوره.mp3
4.11M
ته دلم خالی شده آخه دلم خیلی پره «با حال مناسب بشنوید» 🎙 محمد ابراهیمی اصل #️⃣ ته دلم خالی شده آخه دلم خیلی پره خیلی وقته که این دنیا دیگه به درد نمیخوره دنیایی که خواهر تو اسیر بشه دیگه به درد نمیخوره ناموس آدم صدقه بگیر بشه دیگه به درد نمیخوره آقای عالم تابوتش حصیر بشه دیگه به درد نمیخوره دنیایی که بخواهن تو رو خوار کنن دیگه به درد نمیخوره دختر آدمو با لگد بیدار کنن دیگه به درد نمیخوره خواهرتو راهی بازار کنن دیگه به درد نمیخوره دنیایی که انداختنت از روی زین فایده نداره دنیایی که حرمله روتو زد زمین فایده نداره آدم عاقل هیچ موقع دل به دنیا نمیسپره خیلی وقته که این دنیا دیگه به درد نمیخوره دنیایی که رقیه تو اذیت کنن دیگه به درد نمیخوره چند تا نامحرم خیمه رو غارت کنن دیگه به درد نمیخوره دنیایی که دور دخترت کِل بکشن دیگه به درد نمیخوره معجرشو از روی محمل بکشن دیگه به درد نمیخوره زینبو دست بسته چهل منزل بکشن دیگه به درد نمیخوره دنیایی که به قاتلت عزیز بگن فایده نداره دنیایی که به دخترت کنیز بگن فایده نداره
با امام حسین علیه السلام نام زیبایت به درد قلب من تسکین است با صدای ذکر تو حال خوشم تأمین است هر دو عالم مانده مبهوت مقام تو حسین این وقار و عزت تو لایق تحسین است دارم این باور که عشّاق حسین بن علی تا که دارند حب تو جنت شان تضمین است آنقَدَر مثل حسن دستت کریم ست ، یقین حاتم طایی به پیش لطف تو مسکین است از همان بچّگیم عاشق هیئت بودم عشق من با تو از آن کودکیم ، دیرین است بوده ذکرت راه حلّ مشکلم در هر زمان بُردن نام حسین در هر زمان شیرین است حفظ آداب مجالس بر گدا واجب بُوَد در سرای قلب مان نوکریت آیین است این چه سرّیست که عالم ز غمت می نالد آسمان،عرشُ زمین از غم تو غمگین است ننگ بر آن مردمان بی حیا و بی ادب پیکرت از ضرب تیغ کوفیان رنگین است خواهرت مانده میان مشکلات بی شمار دردِ دوری تو بهر زینبت سنگین است مجتبی اکبری
با امام حسین علیه السلام از ازل مهرتو درطینت ما بود حسین(ع) ما ومهر تو ،فقط لطف خدابود حسین(ع) غم جانسوز تو مشروط به ما داده شده شرط این نعمت پُرسود وفابود حسین(ع) مادرت فاطمه(س) درسی به ولایی هاداد که در آن رازِ تمام شهدا بود حسین(ع) تو خود آقای شهیدانی و سرچشمه نور جلوه ی عشقِ خدا کرببلا بود حسین(ع) ساقی تشنه لب از آب ، لبِ آب گذشت زانکه او تشنه لبِ آب بقابود حسین(ع) علقمه شاهد پیکار وفا بود و جفا شاهدم خون دلِ دستْ جدابود حسین(ع) چیزی از قامت رعنای علمدار نماند دشت یکپارچه فریاد وصدابود حسین(ع) گریه می کرد ابالفضل به مظلومی تو سند روضه من قامتِ تا بود حسین(ع) مشک هم اشک به احوال امامش می ریخت روضه خوان تو درآن لحظه خدابود حسین(ع) علی ساعدی
با امام حسین علیه السلام بیا و مرحمتی باز بر غلامت کن مرا اسیر خودت تا خود قیامت کن به امتحان نداده نگیر خرده به من بگو بمیر نمردم سپس ملامت کن شنیده ام که به قلب شکسته جا داری شکسته قلب من از غم ، بیا اقامت کن گناه، چشم مرا خشک کرده اشک بگیر گناه های مرا اینچنین حجامت کن به دل سپرده ام ای نانجیب در سختی بگو حسین و نجیبانه استقامت کن به سر سپرده ام اینکه دو مرتبه خود را شبیه ام وهب هدیه بر امامت کن مخواه راست بماند قد من از غم تو مرا خمیده چنان تیغ هی علامت کن ز دست شمر، دل دوستان تو خون است بیا به حشر تو درخواست غرامت کن هزار و نهصد و پنجاه زخم کاری را به اشک دیده ی عشاق خود سلامت کن بلند مرتبه شاه حرم نیفت به خاک بزرگ قافله برخیز و اسقامت کن نماز با وضوی خون بخوان و بین رکوع به ساربان خود انگشتری کرامت کن به اضطراب نگاه تو شمر میخندد نگاهِ دلنگران کم سوی خیامت کن تمام حنجر خود را نده به خنجر شمر عنایتی به سنان در مسیر شامت کن به پادشاهی ات عریان شدن نمی آید میان بخشش خود فکر احترامت کن
شعبان گذشت و حال دلم روبراه نیست در کوله بارِ زندگی ام جز گناه نیست سوگند بر حقیقتِ سِیر و سلوکِ عشق چون من در این طریق، کسی روسیاه نیست عمرم به غفلت و ضررِ معصیت گذشت کارم به غیرِ ناله و اندوه و آه نیست آخر چگونه واردِ ماهِ خدا شوم؟ بیچاره را به خانه ی محبوب، راه نیست یا رب مرا به حُرمت شاه نجف ببخش جز بیتِ رحمتِ تو مرا سرپناه نیست پرونده ام سیاه، ولی در دلم به جز عشقِ شهیدِ تشنه ی در قتلگاه نیست از راهِ دور نیزه به پهلوی او زدند رحمی به قلبِ هیچ یک از آن سپاه نیست حاج امیر عباسی
سرمایه آه و ،این همه عصیان مرا ببخش دردم گناه و توبه چو درمان مرا ببخش یاغی نیَم به حال غریبان ترحمی باز آمدم به حال پریشان مرا ببخش یک عمر گفته ام که سریع الرضا تویی امشب بحق شاه خراسان مرا ببخش با این بلا که آمده، مرگ است بیخ‌ گوش کم گوشمالی ام بده! الآن مرا ببخش شاید که عمر من به شب قدر، قَد نداد! پس در همین لیالی شعبان مرا ببخش گریه برای کشته ی بی سر سلاح ماست محض همین نوای حسین جان مرا ببخش زینب به ناله گفت الا یا اخا الغریب: ای مانده زیر پای ستوران مرا ببخش... با چادرم نشد که تنت را کفن کنم ای پاره پاره پیکرِ عریان، مرا ببخش محمدحسین مهدی پناه