مرثیه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
شکر خدا نعش تو را بی سر ندیدند
زخم سنان بر روی آن پیکر ندیدند
شکر خدا که شیعیان بودند آن روز
مردم تو را بی یار و بی یاور ندیدند
شکر خدا آن روز دخترها نبودند
پای تو را آن لحظه ی آخر ندیدند
دوری تو از خانواده بد نبوده_
_وقتی تنت را این چنین لاغر ندیدند
ساقت شکسته بود اما سینه ات را
در زیر پای سرخ یک لشکر ندیدند
آقا خدا را شکر مردم حنجرت را
درگیر با کندی یک خنجر ندیدند
هر چند روی تخته ی در بود جسمت
اما در آن زخمی ز میخ در ندیدند
هم دخترت رنگ اسارت را ندیده
هم خواهرانت غارت معجر ندیدند
هم پیکرت عریان نمانده روی خاک و
هم غارت انگشت و انگشتر ندیدند
جانم فدای آن غریبی که به جسمش
جایی برای بوسه ی خواهر ندیدند
وحید محمدی
۲۵ بهمن ۱۴٠۱
@beihayesookhte
#امام_کاظم ع
#موسی_بن_جعفر ع
#امام_کاظم_مرثیه
#امام_کاظم_روضه
#موسی_بن_جعفر_مرثیه
#موسی_بن_جعفر_روضه
برای شهادت موسی بن جعفر علیه السلام
کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد
از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد
بی عصا آمده و حضرت موسی شده است
ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد
بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده
به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد
دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده
دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد
چند وقتی است که دنبال اجل می گردد
کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد
چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است
اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد
از روی تخته ی در، پیکر او بردارید
چند تا خاطره ی سوخته از در دارد
با عبا زود بپیچید به هم پایش را
اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد
پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده
یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد
لا اقل چند کفن بهر تنش آوردند
دست کم روی تن سوخته اش سر دارد
پسرش آمده بالای سرش اما باز
روضه خوانِ دل من روضه ی اکبر دارد
همه جا را تن صد چاک علی می بینم
بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد
وحید محمدی
@beithayesookhte
#امام_کاظم ع
#موسی_بن_جعفر ع
#امام_کاظم_مرثیه
#امام_کاظم_روضه
#موسی_بن_جعفر_مرثیه
#موسی_بن_جعفر_روضه
1737577910006_-2147483648_-210187.ogg
زمان:
حجم:
2.41M
زمینه شهادت امام کاظم (ع)
عالم سر سفرت، مهمونه آقا جان
آدم توو کار تو، می مونه آقا جان
از بس کریمی تو، یه عمره که دارم
روزی میگیرم از، این خونه آقا جان
خدا رو شکر منم گداتم
بیچاره ی تو و رضاتم
منم مثه تموم ایران
یه عمره پای سفره هاتم
کارم من الازل، از تو گداییه
کارت الی الابد، مشکل گشاییه
اون که تا کاظمین، دل ها رو میبره
باب الحوائجه، موسی بن جعفره
......
تا صحنتو دیدم، حالم که بهتر شد
به لطف تو آقا، غمام همه سر شد
توو هر گرفتاری، حتی توو بیماری
با گریه ذکرم یا، موسی بن جعفر شد
دلتنگ صحن با صفاتم
دخیل یه تار عباتم
همسایه ی معصومه ام من
من خاک پای بچه هاتم
ما رو الی الابد، بردی تو زیر دین
جونم فدای تو، ای شاه کاظمین
اون که تا کاظمین، دل ها رو میبره
باب الحوائجه، موسی بن جعفره
......
حکایت عمرت، پر از غمه آقا
بمیرم از داغت، بازم کمه آقا
توو ظلمت زندان، هر روز و هر ساعت
بساط آزارت، فراهمه آقا
زدن تو رو با تازیونه
زدن تو رو به هر بهونه
بعیده از تن نحیفت
آقا دیگه چیزی بمونه
بازم خدا رو شکر، جسمت زمین نموند
هیشکی روی تنت، مرکب نمی دووند
بازم خدا رو شکر، که دخترت ندید
خاکسترِ تنور، روی سرت ندید
ای بی کفن حسین...
وحید محمدی
۳ بهمن ۱۴۰۳
@beithayesookhte
#امام_کاظم ع
#امام_کاظم_شهادت
#امام_کاظم_زمینه