eitaa logo
اشعار وحید محمدی
4.6هزار دنبال‌کننده
128 عکس
256 ویدیو
68 فایل
صفحه اینستاگرام https://instagram.com/vahid.mohammady?utm_medium=copy_link 👈شعر کلاسیک 👈سبک های مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
1723123838719_-2147483648_-212515.ogg
زمان: حجم: 1.97M
زمینه شهادت حضرت رقیه(س) خوش اومدی بابا صفا آوردی به خرابه یتیم نوازی کن می دونی که چقدر ثوابه یه نذری کردم که نبینی دستام توو طنابه قدم گذاشتی رو چشای تارم چی جوری اومدی که پا نداری! عمه که گفت میای، همه ش می گفتم شاید داداش علی رو هم بیاری بابا بابا بابا پرت کو، سرت کو بگو ببینم علی اکبرت کو رباب چش به راهه اصغرت کو سرت کو، پرت کو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شونه ندارم حیف موهات پریشونه عزیزم خسته شدم دیگه منو ببر خونه عزیزم حال دل ما رو کسی نمی دونه عزیزم خبر که داری دخترای شامی بابا حسابی خندیدن به دردم حیف که دیگه مو ندارم و الا موهامو فرش راه تو می کردم بابا بابا بابا حرم سوخت، پرم سوخت شبیه مادرت، موی سرم سوخت توو آتیش خیمه ها معجرم سوخت پرم سوخت، حرم سوخت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببر منو بابا یه جا که حرمله نباشه یه جا که حرفی از پای پر آبله نباشه الهی که دیگه بین ما فاصله نباشه من که توو این عمر سه ساله هرگز جایی بدون تو پدر نرفتم یه عمری من توو بغل تو بودم حالا سرت رو توو بغل گرفتم بابا بابا بابا بریدم، خمیدم تو شام و کوفه بسکه غصه دیدم نمی دونی چه حرفایی شنیدم خمیدم، بریدم وحید محمدی ۱۸ مرداد ۱۴٠۳ @beithayesookhte س
زمان: حجم: 260.8K
شور حضرت رقیه سلام الله علیها بردی با کرامتت، عالمو به زیر دین صلی الله علیکِ، رقیه بنت الحسین اسم تو الی الابد دلمو برده مهر نوکری تو روو دلم خورده نذری که برای روضه ی تو کردم روزی تموم سالم رو آورده ای مهلای حسین زهرای حسین زیباتر میشه با تو دنیای حسین لبخند تو می بره تا دل از عمو قربون صدقه ت میره سقای حسین یا رقیه مولاتی سربلنده نوکرت، بی بی جان توو عالمین صلی الله علیکِ، رقیه بنت الحسین با عشق تو دل بریدم از این دنیا روزیمو خودت حواله کن این روزا میدونم برا شما نداره کاری اربعین قسمت شه راهی شم کربلا ای جانان حسین ای جان حسین ای سوره ی کوثرِ قرآن حسین تو توو خونه ی حسین سفره داری و عالم روزی می خوره از خوان حسین یا رقیه مولاتی وحید محمدی ۱۹ مرداد ۱۴٠۳ @beithayesookhte س
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها ای سرت بر دامن من، پیکرت روی زمین مانده بود انگشت بی انگشترت روی زمین روزگارم را ببین، احوال زینب را ببین دخترت روی زمین و خواهرت روی زمین من خودم با چشم خود دیدم چه آمد بر سرت بارها افتاد از نیزه سرت روی زمین من زمین خوردم دقیقا مثل آن روزی که آه بی هوا افتاد زهرا مادرت روی زمین آن چنان سیلی به من زد زجر، چشمم تار شد نیمه شب افتاد با سر دخترت روی زمین چادرم را زیر دست و پا لگد کردند، حیف پاره شد آن یادگار اکبرت روی زمین این چهل منزل سکینه پا برهنه راه رفت پا به پای دختر کوچک ترت روی زمین سنگ بود و ریگ بود و تیغ بود و خار بود زیر پای دختران لاغرت روی زمین حرف گهوار و هجوم و غارت و خلخال شد ناگهان افتاد تا آب آورت روی زمین سینه ی سنگین و تیغ کند و ضربه های شمر چه کشیدی لحظه های آخرت روی زمین وحید محمدی محرم ۱۴۴۷ ه.ق @beithayesookhte س
مرثیه حضرت رقیه (س) جز مرگ نمانده راه چاره دردم شده خارج از شماره از نیزه نزول کن فرود آی ای ماه به دامن ستاره انقدر برات گریه کردم چشمم شده چون ابر بهاره ابروی تو غرق در کنایه ست موی تو شبیه استعاره تو رفتی و شد شلوغ خیمه افتاد به موی ما شراره بردند ز خیمه هر چه میشد بردند ز گوش گوشواره ما بر روی خار میدویدیم شمر و شبث و سنان سواره انقدر بدم می آید از زجر می ترسم از آن قد و قواره هر بار که گریه ی مرا دید افتاد به جان من دوباره این لکنت عجب بلای جانی است کارم شده ایما و اشاره بد جور شکست دخترت را بازار و شلوغی و نظاره سخت است میان شهر گشتن با چادر پاره، رخت پاره من پیر شدم، ز کودکانِ این شهر گرفته ام کناره همپای رباب گریه کردم هر روز به یاد شیرخواره طفلی که نماند لااقل کاش می ماند براش گاهواره با خود ببرم که خسته ام من جز مرگ نمانده راه چاره وحید محمدی، حامد محمدی محرم ۱۴۴۷ ه.ق @beithayesookhte س
غزل ابتدای جلسه و گریز به روضه حضرت رقیه سلام الله علیها این افتخار ماست گدای رقیه ایم سینه زنی به بزم عزای رقیه ایم ما دست خالی آمده ایم و نشسته ایم محتاج یک نگاه و دعای رقیه ایم از روز اولیم گدای رقیه و مدیون لطف و جود و عطای رقیه ایم دست رقیه است حساب و کتاب ما شکر خدا همیشه برای رقیه ایم ما را رقیه ای بنویسید تا ابد تا روز حشر تحت لوای رقیه ایم زیباترین ترنم لب های ماست، پس سرگرم ذکر و شور و نوای رقیه ایم زائر اگر شدیم به این نیت آمدیم ما اربعین همیشه به جای رقیه ایم رحمت به آن شهید که با خون خود نوشت سرباز زینبیم و فدای رقیه ایم سینه کبودِ روی کبود سه ساله ایم گریان زخمِ آبله های رقیه ایم وحید محمدی محرم ۱۴۴۷ ه.ق @beithayesookhte سلام الله علیها
4_5922574981367077004.ogg
زمان: حجم: 326.4K
شور حضرت رقیه سلام الله علیها محرم ۱۴۴۷ ه.ق دنیای منه رقیه، رویای منه رقیه شیرینی زندگی، آقای منه رقیه ای سلاله ی اباعبدالله باغ لاله ی اباعبدالله عمرمون فدای تو بی بی جان ای سه ساله اباعبدالله خاتونِ اباعبدالله، هم خونِ اباعبدالله اسمت میکنه ماها رو، مجنون اباعبدالله واللهِ تویی شیرین تر، از جون اباعبدالله یا رقیه مولاتی .......... ذکر هر لبه رقیه، ماه هر شبه رقیه پرچمدار فتح شامِ، عمّه زینبه رقیه ای ترانه ی اباعبدالله نور خانه ی اباعبدالله ای فرشته ی اباعبدالله نازدانه ی اباعبدالله زهرای اباعبدالله، دنیای اباعبدالله خنده ت علت لبخند، زیبای اباعبدالله جنگیدی توو شام و کوفه، هم پای اباعبدالله یا رقیه مولاتی وحید محمدی محرم ۱۴۴۷ ه.ق @beithayesookhte س
4_5922574981367077013.ogg
زمان: حجم: 392.2K
واحد حضرت رقیه سلام الله علیها محرم ۱۴۴۷ ه.ق خورشید از کدوم طرف در اومده پدر اومده شبای غم منم سر اومده پدر اومده بی خبر اومده، پدر اومده بابا... تو از حالم خبر داری یا نه خبر از این جگر داری یا نه شنیدم توو تنور بودی بابا ببینم موی سر داری یا نه اگه که حال دخترت هنوزم برات مهمه خبر موی سوختمو بگیر از آتیش خیمه ......... دخترای شامیُ صدا کنید بابام اومده به همه بگید بیاید نگا کنید بابام اومده با دعام اومده، بابام اومده بابا‌... رمق نیس دیگه تو دستام بابا نمی بینه دیگه چشمام بابا ببینم مرهمی داری یا نه برای زخمای روو پام بابا اگه که حال دخترت هنوزم برات مهمه خیلی زحمت شدم این روزا دیگه برای عمه وحید محمدی @beithayesookhte س
1749652700795_-2147483648_-210807.ogg
زمان: حجم: 1.71M
شور حضرت رقیه (س) محرم ۱۴۴۷ ه.ق یا رقیه آبرو دار شدم با رقیه ذکر آرامش ما رقیه رزق امسال اربعین ما رو بزن امضا رقیه من اربعین هر سال باشه اگه سعادت به نیت تو خانوم راهی میشم زیارت من توی هیئت اما روحم توی دمشقه ای بانوی سه ساله صحن و سراتو عشقه فدای گنبد سفید و پرچمت، رقیه یه روزی آخرش می میرم از غمت، رقیه ای جانم رقیه ناب رقیه نمک خوان ارباب رقیه تا ابد پاک تر از آب رقیه می درخشه رو شونه ی ابالفضل مثه مهتاب رقیه من چرخ روزگارم چرخیده با نگاهت من نور گرفته قلبم از چادر سیاهت جز پای سفره ی تو نون و نمک نخوردم من کل زندگیمو دست عموت سپردم اونی که زیر دین تو بزرگ شده، منم یا رقیه غمی نداره جا توی دلم آخه، منم با رقیه ای جانم رقیه نور رقیه توو دلم سر مستور رقیه بهترین ذکرِ هر شور رقیه چشم بدخواه تا لحظه ی قیامت از حرم دور رقیه ما رو غم حرم باز لبریز غصه کرده این لشکر حسینی آماده ی نبرده لب تر کنی به والله پای تو سر میذارم تحت لوای عباس ترس از کسی ندارم طرف حساب دشمن شماس خود، علمدار ما رو تو لشکرت برای نوکری، نگه دار ای جانم رقیه وحید محمدی @beithayesookhte س
کربلایی وحید محمدی4_5987633213231601842.mp3
زمان: حجم: 11.37M
شور حضرت رقیه سلام الله علیها محرم ۱۴۴۷ ه.ق دنیای منه رقیه، رویای منه رقیه شیرینی زندگی، آقای منه رقیه ای سلاله ی اباعبدالله باغ لاله ی اباعبدالله عمرمون فدای تو بی بی جان ای سه ساله اباعبدالله خاتونِ اباعبدالله، هم خونِ اباعبدالله اسمت میکنه ماها رو، مجنون اباعبدالله واللهِ تویی شیرین تر، از جون اباعبدالله یا رقیه مولاتی .......... ذکر هر لبه رقیه، ماه هر شبه رقیه پرچمدار فتح شامِ، عمّه زینبه رقیه ای ترانه ی اباعبدالله نور خانه ی اباعبدالله ای فرشته ی اباعبدالله نازدانه ی اباعبدالله زهرای اباعبدالله، دنیای اباعبدالله خنده ت علت لبخند، زیبای اباعبدالله جنگیدی توو شام و کوفه، هم پای اباعبدالله یا رقیه مولاتی وحید محمدی محرم ۱۴۴۷ ه.ق @beithayesookhte س
1753608658950_-2147483648_-210949.ogg
زمان: حجم: 2.13M
زمزمه حضرت رقیه سلام الله علیها بد جوری زدنش بی حس شد بدنش توی خرابه آخر کار چادر عمه شد کفنش سر رو خاکا میذاشت، طفلکی ۳ چشماش که سو نداشت، طفلکی ۳ پای پر آبله ش، خسته بود ۳ دستاش توی طناب، بسته بود ۳ _ بازوشو که نگو پهلوشو که نگو شبا همین که ماهو می دید گریه می کرد به یاد عمو تا چشماش رفت رو هم، زجر اومد ۳ سیلی، ضرب لگد، حرف بد ۳ موهای سوختشو، می کشید ۳ پیر شد از بس غم و، غصه دید ۳ _ نزدیک سحره دلتنگ پدره با سر سوخته میرسه که دخترو با خودش ببره خم شد با دستای، بی رمق ۳ روپوشو زد کنار، از طبق ۳ فهمید از راه دور، اومده ۳ انگار از توو تنور، اومده ۳ وحید محمدی @beithayesookhte
برای دسترسی به اشعار مناسبت پنجم صفر از هشتگ زیر استفاده کنید.
زمان: حجم: 372.2K
زمینه حضرت رقیه سلام الله علیها از بازار، می ترسم من از اون روز که با دست بسته بردنم تو انظار می ترسم اگه ماجرای اون روز بشه تکرار می ترسم نه فقط من همه دخترا ترسیدن واسه معجرا ترسیدن همه ی زنا ترسیدن نه فقط من همه دخترا افتادن از رو ناقه ها افتادن زیر دست و پا افتادن از مصیبتای راه، نگم بهتره از زنای بی پناه، نگم بهتره چی کشیدم این یه ماه... نگم بهتره چی کشیدم این یه ماه... نگم بهتره __ هی زخمام می سوزه این یه ماهه بس که گریه کردم از داغ تو چشمام می سوزه دل عمه زینب انقد واسه پاهام می سوزه نه فقط روز شب و نیمه شب جا موندم زجر بی ادب ترسوندم با موی سرم تابوندم نه فقط روز شب و نیمه شب باریدم روی سنگ و خاک خوابیدم خوابتو همش می دیدم از شبای قافله، نگم بهتره از پاهامو آبله، نگم بهتره از نگاه حرمله، نگم بهتره چی کشیدم این یه ماه... نگم بهتره وحید محمدی @beithayesookhte س