eitaa logo
اشعار وحید محمدی
3.5هزار دنبال‌کننده
100 عکس
175 ویدیو
66 فایل
صفحه اینستاگرام https://instagram.com/vahid.mohammady?utm_medium=copy_link 👈شعر کلاسیک 👈سبک های مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام به نام علی و خدای علی فقط می نویسم برای علی منم در دو عالم گدای علی سر و جان و روحم فدای علی سپردم دلم را به مولا علی بگو یا علی یا علی یا علی دوباره تب و تابمان آمده ببین نور مهتابمان آمده ببین درّ نایابمان آمده علی بن اربابمان آمده گره خورده بنده دلم با علی بگو یا علی یا علی یا علی دوباره دو عالم خبر می شود شب تار غم ها سحر می شود ببینید غم در به در می شود حسین بن زهرا پدر می شود دوباره بزن دل به دریا، علی بگو یا علی یا علی یا علی بهشت ولایت ثمر دار شد دوباره مدینه قمر دار شد حسین بن زهرا پسر دار شد تمام دو عالم خبر دار شد که آمد دوباره به دنیا، علی بگو یا علی یا علی یا علی سر و روی او مثل پیغمبر است وقارش که مثل خود مادر است قدم می زند، جلوه ی حیدر است شبیه علی اول و آخر است خدایی که دارد تماشا، علی بگو یا علی یا علی یا علی علی نه بگو نور هر انجمن علی نه بگو مظهر پنج تن نبی و وصی هر دو در یک بدن و نیمش حسین است و نیمش حسن چه زیبا چه زیبا چه زیبا علی بگو یا علی یا علی یا علی گره خورده دل ها به گیسوی او عجب محشری روی دلجوی او چه تیغی است در کنج ابروی او الهی شوم بنده کوی او بخوان با نفس های زهرا، علی بگو یا علی یا علی یا علی وحید محمدی ۹۹/۱/۱۷ علیه السلام @beithayesookhte
شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام به نام علی و خدای علی فقط می نویسم برای علی منم در دو عالم گدای علی سر و جان و روحم فدای علی سپردم دلم را به مولا علی بگو یا علی یا علی یا علی دوباره تب و تابمان آمده ببین نور مهتابمان آمده ببین درّ نایابمان آمده علی بن اربابمان آمده گره خورده بنده دلم با علی بگو یا علی یا علی یا علی دوباره دو عالم خبر می شود شب تار غم ها سحر می شود ببینید غم در به در می شود حسین بن زهرا پدر می شود دوباره بزن دل به دریا، علی بگو یا علی یا علی یا علی بهشت ولایت ثمر دار شد دوباره مدینه قمر دار شد حسین بن زهرا پسر دار شد تمام دو عالم خبر دار شد که آمد دوباره به دنیا، علی بگو یا علی یا علی یا علی سر و روی او مثل پیغمبر است وقارش که مثل خود مادر است قدم می زند، جلوه ی حیدر است شبیه علی اول و آخر است خدایی که دارد تماشا، علی بگو یا علی یا علی یا علی علی نه بگو نور هر انجمن علی نه بگو مظهر پنج تن نبی و وصی هر دو در یک بدن و نیمش حسین است و نیمش حسن چه زیبا چه زیبا چه زیبا علی بگو یا علی یا علی یا علی گره خورده دل ها به گیسوی او عجب محشری روی دلجوی او چه تیغی است در کنج ابروی او الهی شوم بنده کوی او بخوان با نفس های زهرا، علی بگو یا علی یا علی یا علی وحید محمدی ۹۹/۱/۱۷ علیه السلام @beithayesookhte
دو بیتی برای امام زمان(عج) این دعاهای مرا جدی نگیر ربناهای مرا جدی نگیر یار از من در نمی آید برات ادعای های مرا جدی نگیر وحید محمدی ۹۹/۱/۲۰ @beithayesookhte (عج)
مناجات با خدا اگر به حال دل خسته ام توان ندهی اگر که اشک بصر را به من روان ندهی به وقت یوم حسابم، حساب من پاک است اگر که صبح قیامت به من امان ندهی هزار توبه شکستم ولی حواسم نیست برای توبه تو شاید دگر زمان ندهی بزن ولی جلوی چشم بندگانت نه مرا به خلق خودت اینچنین نشان ندهی اگر بدم تو ولی خوب باش و خوبی کن حواله ام به سر کوی این و آن ندهی زبان و غیبت و حال دعا؟ تو حق داری اگر دعای مرا ره به آسمان ندهی همیشه بند دلم را گره زدم به حسین خدا نکرده دلم را به دیگران ندهی من آخر از سر این ضطراب می میرم اگر دوباره حرم را به من نشان ندهی ... فدای دست کریمت نمی شد آقا جان نگین دست خودت را به ساربان ندهی؟ وحید محمدی ۹۹/۱/۱۵ @beithayesookhte
مناجات با خدا بیچاره ام، دل خسته ام، زارم، نزارم باز آمدم چون ابر بارانی ببارم قلب سیاه و چشم خشک آورده ام من اشکم نمی آید، گره خورده به کارم غیر از گناه و معصیت انگار اصلا کاری نمی آید از این چشمان تارم حرف جدایی را نزن، دق می کنم من من که به جز این خانه جایی را ندارم چیزی به جز بار گنه بر شانه ام نیست بار مرا بردار که افتاده بارم هی قول توبه می دهم اما چه سودی دیگر به قول خویش اطمینان ندارم من را بسوزان اعتراضی که ندارم نا اهلم و می دانم اصلا اهل نارم بد جور دلتنگ غروب کربلایم ای کاش میشد سر بر آن تربت گذارم این روزه ها، روضه به پا کردند در من این روزها یاد لب خشک نگارم ..... قربان آن خواهر که پای نیزه می گفت: حالا ببین بر ناقه ی عریان سوارم یک روز عباسِ علی دور و برم بود حالا به شمر و حرمله افتاده کارم وحید محمدی ۹۹/۲/۶ @beithayesookhte
شعر روضه حضرت رقیه سلام الله علیها با اینکه بی بال و پری داری میایی در خواب دیدم، بهتری، داری میایی با چند تایی روسری داری میایی دور سرت، آخر سری داری میایی با گریه ام آخر تو را آوردم اینجا از بین آن تشت طلا آوردم اینجا از حال و روز من خبر داری، نداری از من خبر در این سفر داری، نداری اصلا خبر از این جگر داری، نداری اصلا ببینم موی سر داری، نداری هر چند مثل تو سرم آتش گرفته اما تنور خانه خولی نرفته دلشوره دارم، رنگ و رویم را ببینی وضع لبان ذکر گویم را ببینی این آهن دور گلویم را ببینی می ترسم این اوضاع مویم را ببینی موی مرا خار مغیلان شانه کردند شمر و سنان بین بیابان شانه کردند اصلا گمان کن دخترت قامت کمان نیست اصلا گمان کن عمه جانم نیمه جان نیست اصلا درون قافله شمر و سنان نیست انگشترت در دست های ساربان نیست اصلا گمان کن دخترت تنها نبوده اصلا گمان کن حرمله با ما نبوده این داغ بی بال و پری گفتن ندارد این لحظه های آخری گفتن ندارد این ماجرای روسری گفتن ندارد این غصه بی معجری گفتن ندارد اصلا بگو دختر لباس نو به تن داشت من هم گمان کردم پدر جانم کفن داشت این روزها من از در و دیوار خوردم در کوچه خوردم، آه، در بازار خوردم از بام ها سنگ از سر آزار خوردم سیلی ز دست زجر بد کردار خوردم این زجر یک ذره مروت هم ندارد می خواست عمدا اشک من را دربیارد یک جای سالم در تمام صورتت نیست بابا بگو این لخته ها روی لبت چیست خون از لبان خشک تو بدجور جاریست ابرو و چشمان و لب و رگ هات خونیست اصلا چگونه باید این سر را ببوسم باید دوباره زیر حنجر را ببوسم وحید محمدی ۹۸/۱۲/۲۵ @beithayesookhte (س)
زمزمه مناجات با امام زمان (عج) من این شبا مهمونتم آقا راهم دادی بازم تو این خونه باید خودت فکری کنی واسم حال دلم خیلی پریشونه بار گناهم گرچه سنگینه برگشتم امشب با پشیمونی آی مهربون جان علی اکبر از نوکرت رو برنگردونی هر وقت گناه کردم خودم دیدم حال بکاء و گریه هام میره خیلی خجالت می کشم وقتی تو روضه ها گریه ام نمی گیره روی دو وعده روضه می گیرم هم صبح و هم هنگام افطارم وقتی که ظرف آب می بینم یاد لب خشک علمدارم دست منو خیلی گرفتی و خیلی بهت نوکر بدهکاره آقا بیا امشب کنار ما با تو ابوحمزه صفا داره بازم شب هشتم دلم بدجور خورده گره با روضه ی اکبر امشب می خوام با هم بخونیم از اون روضه ای که دوست داره مادر جونم فدای اون جوونی که شد اربا اربا پیکر پاکش لشکر می خندید و پدر گریون افتاد کنار جسم صد چاکش جونم فدای اون غریبی که داغ جوونش قدشو تا کرد تا که صداشو بشنوه، آقا راه گلوی اکبرو وا کرد اینقدر این تن اربا اربا بود توی تموم دشت میدیدش آقای ما تنها با چه حالی تیکه به تیکه رو عبا چیدش وحید محمدی ۹۹/۲/۱۲ @beithayesookhte عج ع
چند خطی برای شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام تو را با کینه و آزار کشتند تو را تکرار در تکرار کشتند نه دیروز و نه امروز است، عمریست تو را مردم هزاران بار کشتند تو را در مسجد کوفه نه، بابا تو را بین در و دیوار کشتند تو را با تیزی شمشیرشان نه تو را با تیزی مسمار کشتند تو را در کوفه در مسجد ولیکن مرا در کوفه در انظار کشتند مرا دروازه ی ساعات بابا مرا در شام در بازار کشتند وحید محمدی ۹۹/۲/۲۵ @beithayesookhte ع ع
شعر روضه حضرت رقیه سلام الله علیها تو با سر آمدی پس پیکرت کو؟ عزیز مادرم بال و پرت کو؟ عجب رویی، عجب چشمی، چه مویی پدر، عمامه ی پیغمبرت کو؟ تو رفتی، رفت معجرها به غارت نپرس از من عزیزم معجرت کو؟ چرا تنهایی ای بابای زخمی علیِ اکبرت کو اصغرت کو؟ عمو من را به روی دوش می برد بگو پس شانه ی آب آورت کو؟ گمانم چون برایم مو نمانده حیا کردی نگفتی گلْ سرت کو نمی بینم شبیه قبل اصلا پدر جان خواهر غم پرورت کو؟ پدر جان موی من در خیمه ها سوخت تو بابا جان بگو موی سرت کو؟ شنیدم غارتت کردند بابا عزیز فاطمه انگشترت کو؟ تو که از صورتت چیزی نمانده پدر جان زخم های حنجرت کو؟ شنیدم یک نفر خنجر کشیده به جای بوسه های مادرت... کو؟ وحید محمدی ۹۹/۱/۱۷ @beithayesookhte س
158K
شور وداع با محرم و صفر دو ماهه دارم گریه می کنم برای حسینت دو ماهه نفس می کشم توی عزای حسینت هنوز از شب اول دهه مشکی به تن دارم شده گریه براش کارم آخه بی قرارم آبرو بده/اشکمو نگیر توی روضه ها/جونمو بگیر سیدی حسین... @beithayesookhte دو ماهه همش روضه گردمو دلم با حسینه دو ماهه همش ذکر رو لبم دم یا حسین هنوزم یاد روضه ی شب هفتم اصغرم می باره چشای ترم آخه بی قرارم حالمو ببین/اشکمو بخر نوکرت رو باز/کربلا ببر سیدی حسین @beithayesookhte دو ماهه همش صبح و شاممو گریه می کنم من دو ماهه فقط با دم حسین سینه می زنم من هنوز از شب سوم دهه توی دلم غمه برا دختری که خمه آخه بی قرارم آرزوی من/اینه که براش جون بدم یه روز/توی کربلاش سیدی حسین @beithayesookhte
شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد یا به دیوار از آن سو بخورد یا نخورد، این در سوخته حتما به زمین می افتد لگدی بین هیاهو بخورد یا نخورد   دست بالا برود روضه به پا خواهد شد حال بر صورت بانو بخورد یا نخورد   زنده می ماند اگر این نوک سنگین غلاف... فرقش این است به بازو بخورد یا نخورد بعد از این فرق ندارد به خدا حال علی خانه بی فاطمه جارو بخورد یا نخورد  داغ محسن به دل آل علی خواهد ماند نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد وحید محمدی @beithayesookhte سلام الله علیها