eitaa logo
رسانه اطلاع رسانی حسینیه بیت الزهرا(س) دامغان
745 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
81 فایل
اخبار محله قمربنی‌هاشم ع(خواجه شهاب) اعلام فعالیت های مذهبی هفتگی وقرآنی،مهدویت، فرهنگی و آموزشی، کاریابی واشتغالزایی، ،زائرسرای.مشاوره،خیریه موکب حضرت فاطمه الزهرا(س) و حسینیه بیت الزهرا(س) کانالی بامطالب ارزنده برای همگان ارسال مطالب @beitozahra96_11
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷رسول رحمت صلی‌الله‌علیه‌وآله: دعا کلید حاجت است و لقمه های حلال، دندانه های آن کلیدند. 📗نهج الدعا، ص۴۴۰ ______________________ «»
❤️ زائر امام رضا علیه‌السّلام، هم‌نشین و رفیق اهلبیت "علیهم‌السلام" است در بهشت... اباصَلت هَرَوی گوید: در ضمن روایتی از امام رضا علیه‌السّلام شنیدم که می‌فرمود: أَلَا فَمَنْ زَارَنِی فِی غُرْبَتِی کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ صِدِّیقٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ حَاجٍّ وَ مُعْتَمِرٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ مُجَاهِدٍ 🔹 هر کس مرا در دیار غربتی که در آن آرمیده‌ام، زیارت کند، خداوند برای او پاداش صد هزار شهید و صد هزار صدّیق و صد هزار حاجی و عمره گزار و صد هزار مجاهد را می‌نویسد. وَ حُشِرَ فِی زُمْرَتِنَا وَ جُعِلَ فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجَنَّةِ رَفِیقَنَا 🔹و زائر من، در زمرهٔ ما اهلبیت محشور می‌شود و در درجات عالی بهشت، رفیق ما خواهد بود. 📚 منابع: ➖الأمالی،شیخ‌صدوق، ص۶۳ ➖معارف و مقاتل آل الله علیهم علیه السلام 🤲
🔸رهبر انقلاب : هرچه می‌توانید راجع به شهدا بنویسید و کار هنری کنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎋بسم رب الشهدا و الصدیقین 🎋 ✨قــرار عاشقی✨ امام خامنه ای(مدظله العالی): امروزفضیلت زنده نگه‌ داشتن نام،یاد و خاطره شهیدان کمتراز شـــ🌷ــهادتـــــ نیست. شهیدان رانیازی به گفتن و نوشتن نیست،آنان نانوشته دیدنی و خواندنی هستند بازهم ساعت به وقت قـرار تپـش قلبــ❤️ـهاست ... برای شنیدن عاشقانه هایی که شهیدان خلق کردند .
حضرت زینب(س) شهیدمحمود نریمانی بانام مستعار (حبیب)🍃⚘🍃درتاریخ 1366/10/12درکرج متولدشد. ایشان درتاریخ1395/5/10درحما_سوریه به رسید.مزار در کرج است.ایشان متاهل بودند و 1فرزند به نام(محمدهادی)داشتند. نریمانی 4 بار برای دفاع از حرم اهل‌بیت(ع)⚘به سوریه اعزام شد و در آخرین اعزام  در 10 مرداد ماه  1395 و در ماه رمضان در حماه سوریه به رسید. شهید محمودنریمانی(حبیب)یکی از شبیه ترین نوع شهادت را به ابوالفضل(ع)⚘داشتند. به روایت ازهمسر شهید: نحوه آشنایی با این شهید بزرگوار به زمان ازدواج باز می‌گردد و اینکه عموی آقا محمود همسایه ما بودند و از این طریق  به یکدیگر معرفی شدیم که منجر به ازدواج شد و هیچ شناخت قبلی از نریمانی نداشتم.
جلسه خواستگاری ما حقیقتا دو جلسه 15 دقیقه بود و هیچ بحث مفصلی انجام نگرفت و در این دو نوبت متوجه ، و ایشان شدم و از ظاهر مهربان محمود دریافتم که فردی  معتقد است. ایشان اعتقاد عجیبی به "ولایت فقیه"  داشت  و در این مورد نیز از لحاظ فکری بسیار نزدیک هستیم و از لحاظ اخلاقی در ایشان هیچ مورد منفی ندیدم. با توکل به ائمه⚘، نریمانی را انتخاب کردم و  در طول دوران زندگی به این انتخاب مطمئن‌تر شدم و خدا را شکر می‌کنم که زندگی مرا با این مرد بزرگ قرار داد.  آقا محمود در جلسه خواستگاری درباره کار خود صحبت کردند که تعداد و مدت زمان ماموریت‌های ایشان زیاد است و خارج از کشور باید بروند و در ادامه گفتند که خیلی زیاد مسافرت می‌روم  و ممکن است روزی هم بر نگردم که ایشان منظورشان "شهادت"🍃⚘🍃 بود ولی کلمه را به زبان نیاوردند و در مورد کار خود صحبت‌های کردند و اینکه ممکن است این مسیر به ختم شود، که در جواب ایشان گفتم آسمانی شدن ویژه آقایان نیست و خانم‌ها نیز می‌توانند آسمانی شوند و نریمانی سکوت کرد.
نریمانی شش ماه از من بزرگتر هستند ولی از لحاظ درسی و تحصیلی در یک سال بودیم و نخستین اعزام شهید سال 92 بود و زمانی که بنده باردار بودم و نمی‌دانستم کجا می‌خواهند بروند. زمان‌هایی بود که ماموریت آقا محمود سه هفته طول می‌کشید و من هیچ سوالی درباره مکان ماموریت ایشان نمی‌کردم  ولی خیلی سخت بود و اوقاتی  از نحوه چمدان  جمع کردن نریمانی متوجه اعزام ایشان  می‌شدم. نریمانی برای اعزام معطلی نداشتند و بار آخر که می‌خواستند بروند حرف‌های جدید زدند. بعد از هر ماه یک هفته در خانه بودند و  یکسال ماموریت‌های ایشان به این شکل ادامه داشت. بارها به محمود گفتم ما را هم سوریه  ببرید تا زندگی کنیم ولی ایشان می‌گفتند زندگی در آنجا با فرزند بسیار سخت است. در اعزام به سوریه هیچ وقت از حرف نمی‌زدند و بر این نکته تاکید داشتند که  پشت جبهه مشغول فعالیت هستند. شاید درست می‌گفتند چون آقا محمود لیاقت  را داشتند.🍃⚘🍃
به# آقا محمود گفتم تو را برای خودم نگه نمی‌دارم و به حضرت زینب (س)⚘ می‌سپارم. ماه رمضان سال 95 آخرین بار به سمت حرم حضرت زینب (س)⚘رفتند. قبلا از اعزام منتظر تماس برای رفتن به سوریه بودند که بعد از نماز صبح وقتی تماسی از محل کارشان انجام نشد دوباره خوابیدند. این اعزام آخر یک ماه عقب افتاد و   بسیار کلافه بود. حال و هوای بدی داشت و یک روز  به من گفتند که من یک چیزی را فهمیدم و اینکه  شما و مادرم به من دل بسته‌اید به همین دلیل است که قسمت به رفتن نمی‌شود. در پاسخ به آقا محمود گفتم اصلا اینطوری نیست و تو را برای خودم نگه نمی‌دارم  و به بی بی حضرت زینب (س)⚘می‌سپارم.