eitaa logo
اطلاع رسانی فرهنگی حسینیه سردار جنگل
117 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌼💐🌺💐🌼🌸 شب عروسی هنگام برگشتن ازاتلیه ، آقا به من گفتند اگر موافق باشید قبل از رفتن پیش مهمانها ، اول برویم خانه خودمان و رابا هم بخوانیم ، یک دونفره و این هم درحالی بود که مرتب خانوادهامون به ایشان می زدند که چرا نمی آیید ، مهمانها منتظرند ، من هم گفتم قبول ، فقط آنها باشما ایشان هم گفتند مشکلی موبایلم را برای یک ساعت می گذارم روی صدا تا متوجه نشویم بعد با هم به پر از مهر و رفتیم و بعد از نماز به پیشنهاد ایشان یک عاشورای دلچسب دو نفره خواندیم و بنای زندگیمان را با بنا کردیم و به عقیده من این زیارت عاشورایی بود که تا حالا خوانده بودم و من شب بیشتر به اخلاص و معنویت پی بردم و خواندن کار همیشگی بود . و شام با تمام وجودشان می خواندند و سفارششان هم به من همین بود که هیچ موقع خواندن را فراموش نکن که من هرچه دارم از همین است ، حتی از هم که تماس می گرفتند مرتب این موضوع را یادآوری می کردند . 🌸🌼💐🌺💐🌼🌸
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 پرسیدم:‌« تو ؟» گفت: راستش رو بگم؟ گفتم: خب پس جواب مشخص شد. گفت : ناراحت نمی‌شی؟ گفتم : معلوم شد دیگه." گفت: در مقایسه با مردهای دیگه خیلی اما اگه منظورت اون ایده‌آله ، خب اون فقط با به دست می‌آد . دعا کن به اون برسم . می‌دانم من حالا واقعا است . راوی
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 وقتے ضارب رو زد و ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم ، یک پیرمرد اومد گفت : خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟ با همان بدن بی جان گفت: حاج آقا فکر کردم شماست، امر به معروف و نهی از منکر ، علی_خلیلی
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 مهمان بانوی دو عالم چند روز قبل از ، من كه در خارج از كشور به سر می‌بردم ، خواب عجیبی دیدم. درخواب دیدم كه تمام كوچه‌مان را كرده و دیوارهایش را از پوشانده‌اند . خانم جلوی در خانه ایستاده‌اند و مردم بین خودشان نُقل پخش می‌كنند . دریافتم كه شاید برای اتفاقی افتاده است و همینطور هم بود . چند روز بعد از ایران تماس گرفتند و خبر او را به من رساند. سال 1362 و عملیات والفجر 2 بود ، كه زخمی شده بود ، در آخرین لحظات به سختی ، خودش را به بیسیم عراقی‌ها رسانده، آن را با جوید تا مانع ارتباط آنان با عقبه گردد . پس از قطع سیم كه دشمن متوجه این كار شد ، او را به بسته ، راهی دیار گرداند . به خاك سپرده شد. راوی : 🕊 🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 شب عروسی هنگام برگشتن ازاتلیه ، آقا به من گفتند اگر موافق باشید قبل از رفتن پیش مهمانها ، اول برویم خانه خودمان و رابا هم بخوانیم ، یک دونفره و این هم درحالی بود که مرتب خانوادهامون به ایشان می زدند که چرا نمی آیید ، مهمانها منتظرند ، من هم گفتم قبول ، فقط آنها باشما ایشان هم گفتند مشکلی موبایلم را برای یک ساعت می گذارم روی صدا تا متوجه نشویم بعد با هم به پر از مهر و رفتیم و بعد از نماز به پیشنهاد ایشان یک عاشورای دلچسب دو نفره خواندیم و بنای زندگیمان را با بنا کردیم و به عقیده من این زیارت عاشورایی بود که تا حالا خوانده بودم و من شب بیشتر به اخلاص و معنویت پی بردم و خواندن کار همیشگی بود . و شام با تمام وجودشان می خواندند و سفارششان هم به من همین بود که هیچ موقع خواندن را فراموش نکن که من هرچه دارم از همین است ، حتی از هم که تماس می گرفتند مرتب این موضوع را یادآوری می کردند .
🍃🌺🍀🌸🍀🌺🍃 از عرش فرشته ها اگر می آیند به جشنِ دلِ پیامبر می آیند عروس و شاه داماد این دو چقدر به یکدگر می آیند! 🍀 🌸 🌺 💐🌸 مبارک باد 🌸💐
•🌸🕊• -خدایا‌اگرروزی‌آمدکه‌محبت‌علی‌را ازمن‌گرفتی،جان‌دربدنم‌نباشد! خدایا‌حال‌میدانم‌که‌ چرا‌چیزی‌را جز‌دلِ‌چاه‌برایِ‌دردودل‌انتخاب‌نکرد.. خیلی‌چیزهارا‌نمیتوان‌به‌ هیچکس‌گفت! خدایا‌!جانِ‌آن‌ راسالم‌بدار‌ که‌امید‌شیعه‌است 🌱
. 🔴 اگر دائما در حال انجام مستحبات هستید: علیه السلام فرمودند: اگر تمام اعمال مستحب طول عمرمان را روی هم جمع کنیم، حتی به اندازه ی یک واجبی که از ما فوت شده است را نمی تواند جبران کند❗️❗️❗️❌ 💡امر به معروف و نهی از منکر "واجب" است. 🔴 امیرالمومنین علیه السلام فرموده اند: هرگاه مستحبّات به واجبات زيان رساند، (آن مستحبات) سبب نزديکي به خدا نميگردد‼️ ❇️ «لبیک یا حسین» یعنی بدانیم: (ع) فرمودند: « قیام نکردم مگر برای احیاء امر به معروف و نهی از منکر»‼️ 🤔 تا کی می‌خواهیم بگوئیم بلد نیستم، به من واجب نیست! شرایط دارد و... 🚨آموختن احکام و مسائل امر به معروف و نهی از منکر، بر همه واجب است. 👌اکنون فرصت را غنیمت شمار و ثابت کن که حقیقتا می‌گویی « لبیک یا حسین» و حسین را تنها نمی‌گذاری✋️ ان‌شاءالله که بتوانیم در کنار یکدیگر روش صحیح امر به معروف و نهی از منکر را آموزش ببینیم و بتوانیم این دو فریضه بزرگ الهی را اقامه و احیاء کنیم🌺✨ و قدمی برای تعجیل در ظهور حضرت بقية الله برداريم ☺️ كه منتظران مصلح، خود نيز بايد مصلح باشند👌 🔻برای ثبت نام در دوره های آموزش مجازی، روی لینک ثبت نام کلیک کنید🔻👇👇👇👇👇 👈 ثبت نام 👉 .👆👆👆👆
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 حضرت جواد علیه السلام بین رزمندگان به عنوان علی اکبر امام رضا علیه السلام معروف بود و ایامی که به حضرت جواد (ع) در جبهه مشهور بود حال و هوای دیگری داشت. بعد از عملیات‌ها که خدمت امام رضا علیه السلام می‌رفتیم غوغایی بود. حرم را برای رزمندگان قرق می‌کردند و بچه‌ها از ورودی‌های صحن گوهرشاد، بطوری که وقت تشرف روبری حضرت باشند وارد حرم می‌شدند، مقابل ضریح زانو می‌زدند و از امام رئوف می‌خواستند به جان جوادش از خدا بخواهد برگه شهادتشان امضا شود. یکی از پدر‌های شهدا که خودش از پیرغلامان و روضه‌خوان‌های امام حسین علیه السلام است تعریف می‌کرد که در همسایگی منزل مادر شهرری مسجد جوادالائمه علیه السلام قرار دارد. این مسجد با منزل ما چند قدم بیشتر فاصله نداشت. پسرم بی‌مزار برای آخرین باری که به جبهه می‌رفت، من و مادرش از زیر قرآن ردش کردیم و رویش را بوسیدیم. او با دوستانش به سمت انتهای کوچه می رفت و دل ما را هم با خودش می‌برد. مادرش چادر به سر کرد و دنبالش راه افتاد. هرچه می‌گفت: مادرجان برگرد، او گوشش بدهکار نبود تا اینکه مادر به رسید مقابل در مسجد جوادالائمه علیه السلام. این بار هم اصرار کرد مادر جان برگرد من مقابل دوستانم خجالت می‌کشم که شما به زحمت افتادی و دنبال من می آیی، من دیدم مادرش از مقابل مسجد جلو‌تر نرفت و جوانش را به جوان امام رضا علیه السلام سپرد. رفت و در فروردین سال ۶۲ در عملیات والفجر یک به رسید و پیکرش در رمل‌های فکه برجای ماند و مادرش هر وقت مقابل مسجد جوادالائمه (ع) می‌رسید یاد آخرین دیدار با می‌افتاد و هنوز چشم به راه است که ما برگردد . راوی : تسلیت باد . 🌹