✨انتظار✨
◀️قسمت پنجم
♦️در تاریخ امامت، بعضیها وجودشون آرامش امام بوده. برای هر امامی افرادی بودند که امام به آنها نظاره میکردند، لذت میبردند؛ اصلا وجودشون وقف امام بوده.
♦️شما ببینید نبی خاتم سلمان و امیرالمومنین مالک دارند. هر امامی… یکی یکی بخوام امامها رو اسم ببرم… توی کربلا، امام حسین( علیهالسلام) حبیب دارند و دیگران رو ببینید. امام سجاد( علیهالسلام) ابوحمزه ثمالی و دارند. شما وقتی نگاه میکنید این آدمها تسلی ده امام بودند؛ خیلی مهمه.
♦️الانم گاهی آدم با خودش فکر میکنه؛ الان چه کسانی هستند در عالم که امام زمان در غربت و سختی غیبت به اینها نگاه کنند، آرامش پیدا کنند.
♦️امام صادق( علیهالسلام) کسی و فرستادند دنبال ابوحمزه ثمالی، آمد خدمت امام؛ منتظر بود حضرت بهش دستور بدن، امام فرمودند: (یا اباحمزه اِنی لِاَستَریحُ اِذا رَاَیتُک؛ ابو حمزه نگات میکنیم آرامش پیدا میکنیم، اصلا دلم برات تنگ شده بود)
♦️ یک کسی توی دوران غیبت دنبال دیدار امامه، یک کسی رو حضرت حجت دنبال دیدنش هستن.
♦️وقتی ابان بن تغلب از دنیا رفت؛ امام صادق( علیهالسلام) فرمودند: مرگ ابان قلب من رو به لرزه انداخته. امام ناراحت از مرگ ابان هستند. وقتی ابابصیر وارد میشه بر امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: (هذا ناصِرُنا بِقلبِه و لِسانیه و یدیهِ؛ این- ابابصیر– کمک کار و یار ما است، با همه وجودش؛ با قلبش، زبانش و دستش)
♦️وجود نورانی امام هادی(علیهالسلام) به عبدالعظیم حسنی فرمودند: (اَنتَ وَلیُنا حَقاً؛ تو حقیقتا دوست مایی، بین ما و تو هیچ حائلی نیست)
حالا این جملات رو امام زمان به کی میگن؟ آقا به کی میگن دلمون برات تنگ شده؟ آقا به چه کسی میگن تو یار و کمک کار مایی؟
♦️یادمه یک موقعی یک منزلی رفته بودم؛ صاحب خانه میگفت: آدم چشم انتظاره. یعنی خانه ما قابل شده حضرت حجت در این خانه قدم بگذارند. گاهی صاحب خانه ای دغدغه اش اینه، مردم چی میگن؟ جامعه چی میگه؟ اجازه گناه نمیده، میگه قابلیت پیدا کنه برای حضور و گام برداشتن حضرت.
♦️انتظار یعنی من قابلیت پیدا کنم که امام از من راضی باشند، امام از من خوششون بیاد، اصلا وجود من تسلی بخش حضرت حجت بشه.
♦️ عزیزان گاهی پدر و مادری نشستن، بچهها یکی یکی با اشتباهات و عیوبشان میان؛ پدر و مادر خیلی اذیت میشن اما این وسط فرزندی وارد میشه با همه خوبیها، چقدر لذت میبرن.
♦️نامه ی اعمال خدمت حضرت حجت عرضه میشه، وسط این نامهها گاهی نامه عزیزی است که امام نگاه میکنه، میگه: دستت درد نکنه، تو پیش خدا ما رو شرمنده نکردی. تو رهرو راه ما بودی، ماموم و فرزند خوبی بودی و دعای خاص امام شامل حال آدم میشه، ان شاالله اینگونه حرکت کنیم.
#انتظار_حقیقی
#وظایف_منتظران
#قسمت_پنجم
#امام_زمان
#استاد_اباذری
🌼🕊🌼🕊🌼
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#شهید_علیرضا_هاشمی_نژاد
#قسمت_پنجم
#وصیت_نامه
...🌹🕊خداوندا اگر در اين جهان لياقت زيارت آقايم #حضرت_امام_حسين عليه السلام نصيبم نگرديد.از درگاه بي نيازت #توفيق_زيارت_و_شفاعت از آن وجود مقدّس را در جهان باقي مسئلت مي نمايم.خداوندا از درگاه مقدّس و بي نيازت #عفو_گناهان و هر آنچه را که موجب دوري از تو گرديده است مسئلت مي نمايم .
خدمت آقايم سلام و دعا مي رسانم اميدوارم سلامت باشيد و خداوند متعال شما را در #عبادات و سير الي الله موفّق تر از پيش بفرمايد و از شما مي خواهم که اين فرزند کوچک خويش را #حلال_نماييد شما در رابطه با بنده زحمات زيادی مي کشيديد و بنده نتوانستم زحمات شما را جبران نمايم آقا شما می دانيد و نيک مي دانيد که اين دنيا #پلي است جهت گذشتن و چه سعادتي از #شهادت_بالاتر که انسان با شناخت کامل از راهش تداوم بخش راه سالار شهيدان حضرت امام حسين عليه السلام باشد و خداوند متعال فرموده است " و الّذين جاهدوا فينا لنهديّنهم سبلنا " " کساني که در راه ما جهاد کنند ما راههای خود را به آنها نشان مي دهيم " عنکبوت 69" و #مزد_جهاد در راه خداوند متعال #شهادت در راهش است و از شما تقاضامندم که صبر را پيشه خود در اين امر قرار دهيد که خداوند متعال در حديث قدسي مي فرمايد " من لم يرض بقضائي و لم يصبر علي بلائي فليلتمس ربّاً سواي" . خداي تعالی می فرمايد : " هر که بقضاي من رضا ندهد و بر بلاي من صبر نکند خدائي جز من جويد " و شما مطمئن باشيد که رفتن از اين دنيا رفتن از زندان است و در آن جهان است که انسان از بند تمايلات و #هواهاي نفساني راحت است و در پيشگاه خداوند متعال روزي مي خورد اميدوارم خداوند متعال شما را اجر #جزيل و #صبر_جميل عنايت فرمايد و عاقبت شما را ختم بخير گرداند .
#ادامه_دارد
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
🥀🕊🏴🌹🏴🕊🥀
#وقایع_بعد_از_عاشورا
#و_شهادت_امام_حسین_ع
#قسمت_پنجم
به سوی کوفه
فرمانده ی سپاه اموی، روز عاشورا و فردای آن روز را در کربلا ماند و دستور داد سر های دیگر شهیدان راه حق را مانند سالارشان حسین علیه السلام از پیکر ها جدا کردند. آنگاه هفتاد و دو سر را در لهوف هفتاد و هشت سر نقل شده به وسیله فرمانده های سپاه همچون: شمر، قیس ابن اشعث، عمر ابن حجاج، عزره ابن قیس به سوی کوفه روانه کرد و آنان، آن سر ها را نزد ابن زیاد بردند. آنگاه به حمید احمری دستور داد: ندای کوچ سر دهد و دختران و خواهران حسین علیه السلام و کودکانی را که به همراه آنان بودند، همه را به همراه سید الساجدین علیه السلام که در بستر بیماری بود، با خود به سوی کوفه حرکت دهند.
قره ابن قیس تمیمی می گوید: من هرگز لحظات عبور زینب سلام الله علیها از کنار قتلگاه را فراموش نخواهم کرد، به ویژه آن موقعی که دختر فرزانه ی فاطمه سلام الله علیها بر پیکر به خون خفته برادرش حسین علیه السلام عبور کرد.