eitaa logo
اطلاع رسانی فرهنگی حسینیه سردار جنگل
115 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 درباره حکم جدید رهبرانقلاب برای لاریجانی 🔻 برای برخی حکم جدید رهبری انقلاب برای لاریجانی سوال برانگیز است. خاطرم هست این ابهام زمان انتصاب احمدی نژاد و مرحوم هاشمی نیز برای مجمع تشخیص مصلحت مطرح شد. این سوال ناشی از ۳ اختلاف راهبردی برخی با سبک مدیریت رهبری انقلاب است: 1⃣ یک اشکال فرهنگی ما این است که آدم ها را سیاه و سفید تحلیل می کنیم؛ آدم ها یا فرشته اند یا خباثت محض. گوئی اگر از کسی انتقاد داشتیم او از هر بر و حسنی بری است. رهبری آدم ها را اینطور تحلیل نمی کند. انقلابی گری از منظر رهبری انقلاب طیفی است و موسع، نه صفر و یک و ضیق. 2⃣ پایگاه اجتماعی افراد برای رهبری یک امت بسیار با اهمیت است هرچند متاسفانه هیچ جایگاهی در سبک تحلیل سیاسیون ندارد. اساسا هیچ وقت سیاسیون به این وجه از مساله توجه نمی کنند. لاریجانی با ۱۲ سال نمایندگی و ریاست بر نماینده های مردم دارای یک پایگاه اجتماعی است؛ ولو اندک. دقت کنیم که اسم لاریجانی مهم نیست بلکه منش و گرایش و رفتار اوست که اهمیت دارد و دارای طرفدار است. پایگاه های اجتماعی با حذف راس به سرعت حذف نمی شوند. جدا کردن پایگاه از راس نیازمند تبیین و روشنگری است نه حذف فیزیکی. تببین و روشنگری برخلاف حذف آدم ها نیازمند زمان است. رهبری همین سبک رفتاری را با احمدی نژاد و مرحوم هاشمی داشتند. بالاتر از این، همین سبک رفتاری را با موسوی و کروبی داشتند. آنروزها که بسیاری فریاد می زدند که بگیرید و ببرید و اعدام کنید، رهبری مخالفت کردند و با روشنگری و سپردن به زمان، باعث شدند بخشی قابل ملاحظه ای از بدنه کم کم از راس جدا شود. 3⃣ رهبرانقلاب ۴۰ سال کشور را با همین مدیران اداره کرده است. به سبک و سیاق برخی از ما باشد همه باید حذف شوند تا کشور اصلاح شود و حال آنکه معلوم نیست چه کسی می تواند جایگزین شود. رشد کشور باحفظ آدم ها و استفاده از توانمندی های انها میسر است. حذف آنها حذف یک دارایی است. خانه نشینی لاریجانی با ۴۰ سال تجربه یک خطای مدیریتی است. خاصه این تجربه مدیریتی برای مجمع تشخیص مصلحت نظام اهمیت دارد که قرارست در تشخیص مصلحت و فهم جامع مسائل روز به رهبری انقلاب مشاوره دهد و فهم مصلحت نسبت روشنی با تجربه اجرایی و مدیریتی دارد. 🖌
❇️ترکیب متفاوت مرددین/ چه باید کرد؟ 🔸آرای مردد دو دسته اند. دسته اول آرای مشارکت ساز هستند. آرائی که بین رای دادن و ندادن مردد اند. دسته دوم آرایی که رای می دهند اما هنوز معلوم نیست به چه کسی. 🔸اما حرف اینجاست که کمپین های انتخاباتی و تبلیغات رسانه ای هنوز کمکی به آرای مردد نکرده اند و این یک تفاوت جدی با گذشته است. چرا؟ آیا شعارها و برنامه ها و وعده های نامزدها دست مردم رسیده است؟ اجمالا پاسخ منفی است. اما آیا نامزدها حرف نمی زنند؟ می زنند، چه بسا بیش از گذشته. آیا برنامه و ایده و وعده ندارند؟ کم و بیش دارند. پس ماجرا چیست؟ 🔸علت اصلی اینست که برخلاف گذشته دیگر نامزدها و ستادها نیستند که کمپین می سازند و امروز شبکه های مجازی اند که کمپین سازند. کمپین سازی دیگر بالا به پائین نیست و افقی و عرضی است. به همین دلیل حتی هوادارها نیز کار به برنامه ها و وعده ها ندارند. 🔸هرکس قصه خودش از نامزدش را برای مخاطب می گوید تا او نیز با همین قصه هم قصه شود. خیلی هم برایش مهم نیست این قصه چه میزان واقعی است. 🔸به همین دلیل است که در خیلی از موارد نیز کار به اختلاف و جدل کشیده می شود چون روایت افراد از نامزد مورد علاقه شان اغلب افراطی و دوقطبی ساز است. طبیعت ذهن و روان ادمی چنین است.  آدم ها دوست دارند از نامزد مورد علاقه خود فرشته و از رقیب او اهریمن بسازند. 🔸برای رقابت های دیو و پری گونه نیز ایده و برنامه و شعار نیاز نیست، بلکه زمین بازی را افشاگری ها و بداخلاقی ها و طعنه زدن ها و غیره روشن می کند. رقابت نمی کنند که دیگران انتخاب کنند، رقابت می کنند تا همدیگر را حذف می کنند. 🔸اینجاست که سطح کمپین ها فراتر از هواداری سخت نخواهد رفت چون قدرت گسترش در مقایس های بزرگ تر اجتماعی و عمومی را نخواهد داشت.  ❇️حالا چه باید کرد؟ 🔸در روزهای باقی مانده باید کمپین های شبکه ای و افقی شکل بگیرد. کمپین هایی که قدرت رشد مویرگی در شبکه های محلی و خانوادگی و دوستانه و غیره را داشته باشد. صاحب این کمپین ها چه کسانی اند؟ خود فعالان شبکه اجتماعی.  🔸هرکس با هدف معرفی نامزد مورد علاقه اش مسائلی که می تواند میان مخاطب دست به دست شود را احصا و روی  همان تمرکز کند. مثلا فرض کنید این روزها برای مخاطب تورم یا فیلترینگ یا حجاب یا ارز و بورس و غیره مهم است. هر هواداری می تواند روی ایده نامزد خود لابه لای نظام مسائل مخاطب تمرکز شود. هر میزان که از آن ایده می فهمد همان را به زبان خودش بگوید. 🔸فایده اصلی این کمپین های شبکه ای اینست که هم وضع موجود را می بیند و هم ناظر به مخاطب ایده و برنامه می دهد و لذا امیدافزاست و از همه مهمتر اینکه به روایت مخاطبین است نه ستادها. چنین کمپین هایی می تواند هم مشارکت بسازد و هم انتخاب. شما هم راه حل پیشنهاد دهید. ✍🏻