فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدردخترۍ ؛
شب تولد شهید سالخورده در شب یلدا
🌹شهدا را یاد کنیم با صلوات 🌹
🌹اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌹
🖤 الابـذڪراللهتطمـئنالقلوب 🖤
🔘✨↯ ذڪر روز ؛
🕊✨《 یا ارحم الراحمین 》
✾࿐༅🍃🖤🍃༅࿐
فاطمةُ الزَّهراءُ علیهاالسلام:
فَرَضَ ... العَدلَ تَسکینالِلقُلوبِ.
خداوند عدالت را براى آرامش دلها واجب فرمود..
صلی الله علیک یا فاطمه🖤
✾࿐༅🍃🖤🍃༅࿐
شب سردی بود...
زن بيرون ميوهفروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مىخريدند .
شاگرد ميوهفروش ، تُند تُند پاكتهاى ميوه را داخل ماشين مشترىها مىگذاشت و انعام مىگرفت .
زن با خودش فكر مىكرد چه مىشد او هم مىتوانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديكتر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوههاى خراب و گنديده داخلش بود .
با خودش گفت : «چه خوبه سالمترهاشو ببرم خونه . »
مىتوانست قسمتهاى خراب ميوهها را جدا كند و بقيه را به بچههايش بدهد... هم اسراف نمىشد و هم بچههايش شاد مىشدند .
برق خوشحالى در چشمانش دويد...
ديگر سردش نبود!
زن رفت جلو ، نشست پاى جعبه ميوه . تا دستش را برد داخل جعبه ، شاگرد ميوهفروش گفت : « دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال كارت ! »
زن زود بلند شد ، خجالت كشيد .
چند تا از مشترىها نگاهش كردند . صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد...
راهش را كشيد و رفت.
چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان ، مادرجان ! »
زن ايستاد ، برگشت و به آن زن نگاه كرد . زن لبخندى زد و به او گفت :
« اينارو براى شما گرفتم . »
سه تا پلاستيك دستش بود ، پُر از ميوه ؛ موز ، پرتقال و انار .
زن گفت : دستت درد نكنه ، اما من مستحق نيستم .
زن گفت :
« اما من مستحقم مادر . من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به همنوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسانها و احترام گذاشتن به همه آنها بىهيچ توقعى . اگه اينارو نگيرى ، دلمو شكستى . جون بچههات بگير . »
زن منتظر جواب زن نماند ، ميوهها را داد دست زن و سريع دور شد... زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مىكرد .
قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود ، غلتيد روى صورتش . دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت : « پيرشى !... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب ، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست
پیشاپیش یلدای مهربانی که نماد
خانواده دوستی و عشق ورزیدن
به هم نوع است را شادباش میگوییم .
یلدای امسال در هنگام خرید میوه
سهم تنگدستان آبرومند را فراموش نکنیم .
. 🌴💠 یاعلی 💠🌴
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آغاز تشییع پیکر «حسن ایرلو» سفیر ایران در یمن با حضور مقامات وزارت امور خارجه و خانواده وی در محل وزارت امور خارجه
💐🍀🌺🌴🌺🍀💐
#فردای_یک_شب_یلدا
#موضوع_انشاء
يلداى خود را چگونه گذرانديد ؟
با سلام خدمت آموزگار خوب و دوستان عزيزم
ديشب يلدا به ما خيلى خوش گذشت دور هم بوديم و تا تونستيم خورديم و خنديديم ، فال هم گرفتيم .
البته پدرم ميگفت : شايعه شده كه هندوانه ها را یه كسايى ارزون خريدن و انبار كردن كه گرون بفروشن،به همين دليل من نخريدم تا با مفاسد اقتصادى مبارزه كنم .
مادرم هم گفت : خوب كارى كردى و به من گفت عكس يك هندوانه بكش بگذاريم تو سفره يلدا، منم كشيدم خوشگل شد.
مامان گفت : تو روزنامه خوندم كه دونه هاى انار دل درد مياره ، براى همين نخريدم.
مادر من خيلى به سلامتى خانواده اهميت ميدهد. خواهرم عكس يه انار رو از تو روزنامه كند گذاشت تو سفره ، يه انار بزرگ که دونه هاش سياه بود .
مامان گفت : شب نميشه آجيل خورد سر دلتون سنگين ميشه و خوابهاى بد مي بينيد براى همين فقط نخود چى و كشمش خريدم كه خيلى هم خاصيت دارد . مادرم خيلى مهربان است .
مادرم گفت : رفتم ميوه فروشى كه ميوه بخرم خيلى شلوغ بود منصرف شدم . مامان پرتقال و سيبى رو كه داشتيم مثل گل درست كرده بود و توى بشقاب چيده بود خيلى قشنگ شده بود.
دلمون نميامد بخوريم ولى مامان گفت : بخورين كه نمونه ميكروب ميگيره ، مامانم خيلى با سليقه هست.
بابا آخر شب فال حافظ گرفت ،
همش يادم نيست ولى اولش ميگفت :
مژده اى دل كه مسيحا نفسى ميايد.
خلاصه يلداى خوبى بود ،چون ما دل درد نگرفتيم ، خوابهاى بد هم نديديم ، تازه با مفاسد اقتصادى هم مبارزه كرديم.
اين بود انشاى من اميدوارم خوشتان آمده باشد.
معلم گفت : آفرين پسرم خوب بود اينم يه نمره ۲۰
دانش آموزى از ته كلاس گفت: آقا اجازه سرما خوردين ؟
معلم گفت :
چطور ؟ شاگرد گفت آخه آقا اجازه..
از چشمتون داره اشك مياد
معلم گفت :
آره يادم نبود كه سرما خوردم
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#اخلاص_شهدا
#سردار_جاویدالاثر
#حاج_احمد_متوسلیان
پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده و مجروح #حاج_احمد نگاه کرد و بعد به پاهای زخمی اش و گفت :
#برادر اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم ، این طوری کمتر درد می کشید .
#حاجی هم ناله ای کرد و گفت :
نه ، بی هوشم نکن ، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند .
✅چقدر میخواهی بخوابی؟!
✍️آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): استاد ما حضرت حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) میفرمودند: آن قدر در قبر بخوابیم که استخوانهایمان بپوسد، یک شب هم بلند شو ببین چه خبر است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «وقتی بندهای از خواب شیرینش و از رختخوابش برخیزد در حالی كه خواب آلود است، برای این كه به سبب نماز شبش میخواهد كه خداوند را راضی كند، خداوند متعال به سبب آن بنده، بر ملائكه مباهات میکند و میگوید: این بندهام را میبینید كه بلند شده و خواب شیرینش را ترک كرده تا كاری را انجام دهد كه بر او واجب نكردهام؟ شاهد باشید كه من او را آمرزیدم.
#حدیث_روز
#امام_مهدى_عج
چگونگى بهره مند شدن از من در روزگار غيبتم ، همچون بهره مند شدن از خورشيد است ، آنگاه كه در پس ابر از ديدگان پنهان مى شود .
من مايه ی امان زمينيانم ، همچنان كه ستارگانْ مايه ی امان آسمانيان هستند.
💐میزان الحکمه ، جلد 1 ، صفحه 394
🌴🥀🕊🌹🕊🌴
#سبک_زندگی_شهدا
#خدمتگزار_مردمی
#رئیس_جمهور_مکتبی
#شهید_والامقام
#محمدعلی_رجایی
صدای اذان شنیده شد ، خدمتگزار وارد اتاق شد و گفت : غذا آماده است ، سرد میشود ، اگر اجازه میفرمایید بیاورم .
#شهید_رجائی فرمودند : خیر بعد از نماز ، وقتی كه خدمتگزار از اتاق خارج شد ، ایشان با چهرهای متبسم و دلی آرام خطاب به من فرمودند : عهد كردهام هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم اگر زمانی ناهار را قبل از نماز بخورم باید یك روز روزه بگیرم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو