eitaa logo
نشان از بی نشان ها
558 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
30 فایل
جان به هر حال قرار است که #قربان بشود... پس چه خوب است که قربانی #جانان بشود... انتقاد و پیشنهادات خود رو با ما در میان بگذارید👇👇👇 @BeneshaN63 @beneshanyazahra
مشاهده در ایتا
دانلود
✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣4⃣ و 9⃣4⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 50 چند دستگاه ماشین در اختیار گروه بود که در سرعت عملشان مؤثر بود. آنجا هم برادر «امین» از فرماندهان سپاه حاضر بود. من و اکبر واثقی هم به عنوان تنها نیروهای تبریزی اعضای گروه ضربت بودیم. پس از توجیه نیروها، حرکت آغاز شد. قبلاً با سپاه میاندوآب هماهنگی شده بود. قرار بود آنها از طرف پایگاه ایستگاه کشاورزی تا پلیس راه میاندوآب ـ مهاباد بیایند و ما از سمت مهاباد به آن طرف برویم و از دو سو به دشمن حمله کنیم. بعد از شش کیلومتر که بدون درگیری پیش رفتیم به روستایی رسیدیم. طبق معمول مردم را در میدان ده جمع کرده و گفتیم: «آگه جای دموکراتها رو به ما نشان بدید کاری به کارتون نداریم. هر کس هم اسلحه داره تحویل بده وگرنه مجازات میشه.» عده ای سلاحهایشان را تحویل دادند اما محل دموکراتها را لو ندادند. میگفتند آنها تا شما را دیدند راهشان را کشیدند و از اینجا رفتند. به تجربه میدانستیم نباید به حرفشان اعتماد کنیم. مشغول جمع آوری اسلحه هایشان بودیم که برادران ارتشی با بیسیم درخواست کمک کردند. کار جمع آوری اسلحه ها را ناتمام گذاشتیم، سریع سوار ماشینها شده و به محل درگیری رفتیم. آنها در منطقه ای بودند که مدخل ورودی جاده، منطقه جنگلی بود. ظاهراً دموکراتها در پناه درختها کمین زده بودند و نیروهای ارتشی که به طور مکانیزه حرکت میکردند در کمین آنها گرفتار شده بودند. در ابتدای درگیری جیپ فرماندهی که پیشاپیش همه حرکت میکرد، هدف قرار گرفته و فرمانده شان شهید شده بود. توپها هم وسط جاده رها شده بودند و ما از دور می دیدیم شان. دموکراتها هم به آنها تیراندازی نمیکردند به این امید که سالم به غنیمت بگیرند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✫⇠ ✫⇠قسمت :9⃣4⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 51 نیروهای ارتشی در دو سوی جاده موضع گرفته و درگیر بودند. وقتی به محل رسیدیم قرار شد برادر «فندرسکی» که روی ماشین سیمرغ دوشکا بسته بود در امتداد جاده حرکت و نیروها را هدایت کند. حرکت کرد اما دموکراتها متوجه بودند و نزدیک بود او را بزنند. از حرکت این برادر ممانعت کردیم و قرار شد نیروهای پیاده درگیر شوند. در حین درگیری توانستیم توپها را عقب بکشیم و پیکر شهدا را هم تخلیه کنیم. به زودی خبر رسید نیروهایی که از طرف میاندوآب وارد عمل شده بودند به نزدیکی روستا رسیده اند، به این ترتیب محاصره نیروهای دشمن کامل شد. برادر امین به دموکراتهایی که وارد روستا شده بودند ده دقیقه مهلت داد تا تسلیم شوند. مهلت تمام شد ولی خبری از دموکراتها نشد. بلافاصله دو سه گروه از بچه های ما وارد روستا شدند و درگیری شدت گرفت. به محض ورود به روستا بچه ها فهمیده بودند اهالی روستا قبلاً آنجا را تخلیه کرده اند و جز دموکراتها کسی آنجا نیست. آنها هم که هرگز تسلیم نمیشدند! به گروههای درگیر در روستا دستور عقب نشینی و به توپها و مینی کاتیوشاها دستور شلیک داده شد. توپخانه ما که در گوی تپه مستقر بود روستا را میکوبید. دقایقی بعد آتش توپخانه ها فروکش کرد و ما به سمت روستا حرکت کردیم. برای کسب اطلاع، من و یکی از بچه های قزوین از طریق جویهای باغ، جلو رفتیم. نزدیک دیوار باغی سروصدایی شنیدیم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @beneshanHa 🌹یازهرا🌹
تحویل سال . . . به وقتِ مُحَرّم است حَوّل قلـُوبَنا بِہ بُڪاءُ عَلی الحُسَین #بہ_یاد_هـمہ_شهـدا #شهـید_حسین_معز‌غلامی #بہ_رسم_رفاقت_دعایمان_ڪنید #شبتون شهدایی ✅ @beneshanHa
هدایت شده از نشان از بی نشان ها
تجدید عهد با امام زمان عج حجت الاسلام عالی: اگر دعای عهد نمیخوانی هرروز این دعا را بخوانید @beneshanHa
هدایت شده از نشان از بی نشان ها
امیر اامومنین ع : هر کس که از پیروان ما هرروز این چهار حمد را بخواند خداوند متعال او را سه چیز کرامت میکند اول عمر طبیعی دوم مال وجمعیت بسیار سوم با ایمان از دنیا رفتن و بیحساب داخل بهشت شدن 👆 @beneshanHa
اگردردی دارید حاجتی دارید زیارت عاشورا بخوانید زیارت عاشورا درد شما را درمان میکند توسل داشته باشید اشک چشم داشته باشد شهید سید مجتبی علمدار @beneshanHa 🌹یازهرا🌹
▪️ #حضرت_مسلم_علیہ_السلام ▪️ من عزیزآمدم اینجا و اسیرم کردند وای برحال اسیرے که بیاید"کوفه" #سلام_بر_محرم ✅ @beneshanHa
امام موسی صدر: من حسینیه را حسینیه نمی‌دانم مگر اینکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن اسرائیلی فارغ التحصیل کند. ✅ @beneshanHa
🍃🌸 صدای حاج ابراهیم درون گوشم میپیچد ! مهدی دارد از آخرین دیدار با برادرش میگذرد و میگوید همه شهدا🌷 برادرهای من هستند اگر همه را میتوانید بیاورید را هم بیاورید! هنوز ابراهیم همت تاکید میکند که ♨️ما همچون وارد شدیم و همچون حسین هم باید به شهادتــ🕊 برسیم... به شهادت برسیم ... به شهادت برسیم... حسین وسط عملیات دستش قطع میشود و با یک دست تا آخر عملیات ... حس میکنم 💭خنکای خاک را زیر پاهایم ! باید خاک معطرش را در مشت هایم پنهان کنم و ب سر و صورت بریزم!! نه اصلا باید ای طولانی بروم روی خاک پاکش تا عجین بشود با روح و پوست و استخوانم...! 💥صدای خمپاره و ترکش! 💥گویی که عملیات آغاز شده است! شوق در وجودم طنین انداز میشود... ناگهان؛رشته افکارم را در هم می ریزند🗯 بوق ماشین ها🚙!! صدا! صدای خمپاره و گلوله نبود...🚫 🔰صدای لس آنجلسی ماشین مدل بالایی بود ک دلش میخواست تمام من را به انضمام افکارم زیر بگیرد!! هندزفری🎧 و مداحی بعدی... چه به موقع پلی میشود👌! مداح میخواند: یه ،یه پرچم عشـقــ❤️، توی شهر ما غریبه نه فقط نام و نشونش... خودشم خیلی ! و اینجا بود ک فهمیدم وسط دورترین نقطه• به هستم ! وسط هوای دود آلود شهر که آدمهایش از هوایش دود آلوده تر اند!! اینجا عده زیادی رنگ بوی ندارند...📛 اینجا برای خیلی ها است که راه شهدا را برعکس بروند↪️!! اینجا عده ای همه قرار هایمان را با فراموش کرده اند!🗯 عده ای دیگر که دم از خدا و امام و شهدا میزنند! ♨️فقط شده اند ظاهر و در باطن... اینجا بی منت ببخشید و از هیچکس هیچ نخواهید! اینجا دیگر منش و رفتار نیست...📛 اینجا فقط نام شهدا را یدک میکشیم!! باز هم بگویم! 👈ریا 👈تظاهر 👈حسادت 👈تهمت 👈بی اخلاقی!! دلــــــــم پر است آی آدم هاااااا... خوش ب حال آنهایی ک در این حال و هوای آلوده حال هوای آفتابی و بدون ابر است... دل من انقدر بهانه نگیر! اینجا که نیست... اینجا آسمان شهر است، !! یازهرا(س) ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج آقا بیا دلتنگمـ😔 دلتنگ همون خاک آسمونی... ✅ آسمانی شوید 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/436076549Ca075d75748 🌹یازهرا🌹
✫⇠ ✫⇠قسمت :0⃣5⃣ و 1⃣5⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 52 فکر کردیم بچه های خودمان هستند که به آن سمت رسیده اند اما متوجه شدیم عده ای از دموکراتها بالای درختها هستند. آنها هم ما را دیدند و تیراندازی متقابل شروع شد. به خواست خدا باز به سلامت پیش نیروهای خودی رسیدیم. درگیری در جنگل طول کشید. ما تا عصر همانجا موضع گرفتیم اما نتوانستیم جلوتر برویم چون دموکراتها به آن منطقه کاملاً آشنا بودند، در حالی که ما تا آن روز در آن جنگل نبودیم. قرار شد نیروها تا صبح همانجا بمانند و در روشنایی صبح عملیات از سر گرفته شود. آن شب پیش برادر امین بودم که خبر آوردند تانکها داخل باتلاق افتادهاند، امین خواست عقب برگردد که من هم همراهش شدم. کنار روستایی غذا میخوردیم که دوباره خبر آوردند تانکها در محاصره افتاده اند. با هم به محل استقرار تانکها رفتیم. آنجا هیچ درگیری نبود اما تا صبح کنار تانکها کشیک دادیم، تانکهایی که در آن منطقه زیاد به درد ما نمیخوردند. صبح جلسه ای با حضور فرمانده کلاه سبزهای ارتش تشکیل شد. فرمانده درحال توجیه نقشه و مانور ما بود، اما من دیدم استنباط او از این عملیات و این منطقه جور دیگری است. گفتم: «برادر! اینجا که جنوب نیست، کردستانه!» از حرف من ناراحت شد. گفتم: «اینجا به ترتیبی که شما میفرمایید نمیشه دفاعی جنگید. اینجا جنگ، جنگ چریکیه.» او حرفهای مرا قبول نمیکرد، من هم مخالف طرح او بودم. طرح او حرکت تانکها در جلو و حرکت نیروها پشت تانکها بود. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣5⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 53 اما میدانستم این کار به نتیجه نمی رسد چرا که ماهها در کردستان جنگیده بودم و میدانستم زمین آنجا مساعد حرکت تانکها به آن کیفیت نیست. در هر حال فرمانده دلایل مرا نپذیرفت و حرکت تانکها و نیروها شروع شد. هنوز به منطقه موردنظر نرسیده بودیم که دوباره یکی از تانکها به گِل نشست. آنجا جایی مثل باتلاق بود و تانک دومی که به کمک تانک اول آمده بود نیز نتوانست کاری از پیش ببرد و از حرکت باز ماند. سومین تانک هم به سرنوشت آنها دچار شد و در گل و لای فرو رفت. بلافاصله حرکت تانکها متوقف شد و قرار شد عملیات را ادامه دهیم. نفربری جلوی نیروها به راه افتاد و دقایقی بعد درگیری شروع شد. نبرد تا حوالی ظهر ادامه داشت و بالاخره حدود ساعت یک تا دو ظهر، منطقه پاکسازی شد و بدین ترتیب، جاده میاندوآب ـ مهاباد هم آزاد شد. روز شیرینی بود. عصر در گوی تپه بودم که اولین تریلی از سمت تبریز رسید. راننده اش خیلی خوشحال بود و به خاطر آزادی آن محور تشکر میکرد. آنها تا آن روز مجبور بودند منطقه را دور بزنند و از طریق ارومیه به آنجا برسند که راهشان خیلی دور میشد. دیدن یک همشهری تبریزی بعد از مدتها شادی ما را مضاعف و روحیه مان را قوی تر کرده بود. پس از آزادسازی جاده میاندوآب ـ مهاباد، در ستاد طرح آزادی «بوکان» نیز در همان روزها ریخته شد. بوکان شهر مهمی در منطقه بود. جاده ای که از بوکان و از آنجا به میاندوآب و تبریز میرسید به دلیل حضور کومله ها بسته بود و پاکسازی آن جاده و شهر بوکان مهم و دشوار بود. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @beneshanHa 🌹یازهرا🌹
محرّم، اشک و روضه، شور و هيأت هــــواي پـــر زدن، شـــــوق زيــارت اگــر تــا کــــربــــلا رفــتـی دل مــن مشو راضـی به کـمـتـر از شــهــادت شهيد مدافع حرم مداح اهل بیت #داوود_نریمیسا #شبتون-شهدائی ✅ @beneshanHa
هدایت شده از نشان از بی نشان ها
حدیثی از امام حسن مجتبی علیه السلام🌸 🌺در فضیلت قرائت سه آیه آخر سوره حشر از امام حسن(علیه السلام) نقل شده که آن حضرت فرمود: هر کس چون صبح کند و سه آیه آخر سوره حشر را بخواند و در آن روز بمیرد، مهر شهدا (بر پرونده‌اش) خواهد خورد، و چون شب کند و بخواند و در آن شب بمیرد نیز ممهور به مهر شهدا می‌شود. منبع:الدّر المنشور، جلال الدین سیوطی، ج۲، ص۲۰۲؛/ بحارالانوار، ج۹۲، ص۳۱۰، ح۳؛/موسوعه کلمات الامام الحسن(علیه السلام)، بخش عقاید، ص۳۷۳. 3 آیه آخر سوره حشر🌺: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «هُوَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ (22)٭ هُوَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ (23)٭ هُوَ اللهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَی یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»(24) http://eitaa.com/joinchat/436076549Ca075d75748 🌷یازهرا🌷