نشان از بی نشان ها
جوانےداشتیم بدزبان و قُلدُر😤 شُهره محل بود اهل نمازُ روزه هم نبود صالح اصرارداشت بره و باهاش رفیق شه
🌷🌷
#شهید_عبدالصالح_زارع
همکارانش تعریف می کردند : سربازی توی پادگان بود که به هیچ صراطی مستقیم نمی شد😒
معلوم نبود از کجای زندگیش مشکل و عقده ای رو به دل داشت که حالا تو این سن در دوره خدمت سربازی به نا سازگاری و قانون گریزی و شیطنت و آزار دیگران رو آورده بود😤
همه از دستش خسته و عاصی شده بودند😫
هیچ تهدید و تنبیهی هم روی اخلاقش تاثیری نداشت و اون بازم چموشی به خرج می داد و در اطاعت از قوانین پادگان و دستورات فرمانده هان سرپیچی می کرد😳🙁
یکبار داسی بهش دادند تا علف های هرز محوطه پادگان رو بچینه✂️
هوا گرم بود☀️
عبدالصالح چفیه اش رو خیس کرد و برد روی سر اون سرباز انداخت تا با وزش باد خنک بشه و کمتر عرق کنه.👌
سرباز ناسازگار باهاش رفیق شد😊👌
بعد از شهادت صالح ما رو برای مراسمی به پادگان دعوت کردند
اونجا بود که اون سرباز رو دیدیم
می گفت : حافظ نهج البلاغه شده😳
همراهش عکس هایی📸 بود از سرباز ها با صالح که باهم انداخته بودند✌️
پشت عکس ها جملاتی جالب نوشته بود از این قرار که :✍ واقعا که عبدصالح هستی صالح جان ، عبد خدا هستی ✋ کاش خدا این آشنایی رو برقرار نمی کرد که منجر به جدایی بشه 😢
#عبدالصالح
✅ با خوبان همنشین شویم تاخوب شویم 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/436076549Ca075d75748
🌹یازهرا🌹