#خاطرات_ناب_شهدا
«علے محمد» به حاج احمد ڪاظمے نامهاے نوشت و روے پاڪت هم نوشت ڪہ در فلان تاریخ نامہ را باز ڪنید ،
حاج احمد هم نامہ را نگہ داشت و به یڪے از همرزمان خود سپرد ڪہ زمان باز ڪردن نامہ را به او یادآورے ڪند .
از این اتفاق پنج شش ماهے گذشت و عملیات ڪربلاے چهار شروع شد.
روز موعود فرا رسید و آن را به حاج احمد یادآورے ڪردند .
حاج احمد نقل مےڪند :
"در ساعتهاے اوج عملیات ، در حالے ڪہ حدود نیمہ شب بود ناگهان به فڪر نامہ افتادم و به سراغ آن رفتم .
همین ڪہ نامہ را باز ڪردم متوجہ شدم
«علے محمد» در آن نوشتہ : «من بہ شهادت رسیده ام و طلب حلالیت دارم .»
بلافاصلہ با بےسیم موقعیت علے محمد را جستجو ڪردم و متوجه شدم دقایقے پیش ایشان به شهادت رسیده است …"
در دیدار خانواده شهیدان اربابـے با مقام معظم رهبرے ، حین تعریف ڪردن این داستان براے ایشان ، تمام چهرهے رهبرے قرمز شده بود و بغض ڪردند .
وقتی حرفها تمام شد ، آقا عڪس را دیدند و پرسیدند : «ڪدامیڪـ از این شهدای بزرگوار بود؟»
عڪس علی محمد را نشان دادند ،
پرسیدند : «او چند سال داشت؟»
گفتند : «بیست و دو سہ سال !!!»
ایشان با ناراحتی گفتند : « وای به حال ما ڪہ شهدا را نشناختیم ...»
#خاطرات_ناب_شهدا
#شهید_علے_محمد_اربابـے
(قائم مقام لشگر 8 نجف اشرف)
✅ آسمانی شوید 👇 👇 👇
http://eitaa.com/joinchat/436076549Ca075d75748
🌹 یازهرا 🌹