چند لحظه با یک طلبه | Benisiha.ir
🔴 #خاطره
🦋 پدرت پدرم را درآورد!
🔹امروز، ۲۶ / ۳ / ۱۴۰۴، سالگرد رحلت مرحوم حضرت آیتالله العظمی سیّد یوسُف مدنی تبریزی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ است؛ مرجِعتقلیدی بسیار فروتن و بزرگوار.
🔸مرسوم است که در مجلس عقد، هنگامی که عاقد از عروس میپرسد: «آیا من در خواندن صیغۀ عقد شما، وکیلم؟»، عروس پاسخ نمیدهد. بار دوم هم عاقد میپرسد، عروس پاسخ نمیدهد و بار سوم، «بله» میگوید.
هنگامی که آیتالله مدنی خواستند عقد بنده و همسرم را بخوانند و برای بار اوّل از همسرم پرسیدند: «آیا من وکیلم؟»، همسرم بر طبق همین رسم پاسخ نداد و ایشان به زبان آذری فرمودند: «دَدَم وای! دَدَم!»؛ یعنی: «پدرم! ای وای! پدرم!»؛ پس به همسرم گفته شد: «وقتی آقا برای بار دوم پرسیدند، پاسخ بده.» و همسرم این بار گفت: «بله.»
🔹مرحوم پدرم، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خیلی به محضر ایشان میرفتند و در محضرشان پرسشهای فقهی سنگین و فراوانی را مطرح میکردند که ایشان بسیاری از آنها را با پاسخهایشان در کتاب «المسائل المستحدثة» نوشتهاند و دربارۀ آنها به بنده بهشوخی فرمودند: «پدرتان با مطرحکردن آن مسائل، پدرم را درآورد!»
🔸ایشان بر پیکر مرحوم پدرم، نماز میّت خواندند، در مراسم ختم ایشان شرکت کردند و به بنده فرمودند:
ـ «من کتاب "امید آینده"ی ایشان را پیش خودم گذاشتهام، گاهی اشعار آن را میخوانم و به وسیلۀ آنها با امام زمان ـ علیه السّلام. ـ انس میگیرم.»
ـ «دنیا دیگر برای ایشان مثل قفس شده بود و ایشان دیگر باید از دنیا میرفت.»
🔹خود مرحوم پدرم در اینباره سرودهاند:
▫️عاشقان حق به او جان میدهند
▫️بهرشان جاندادن، آسان است و بس (۱)
▫️بهر آنان این زمین با وسعتش
▫️تنگ و نازيبا و زندان است و بس
▫️مرگ باشد بهر ایشان لطف حق
▫️رحلت آنان درخشان است و بس
▫️عاشق او در دو گيتى هست شاد
▫️چون روانه سوى رحمان است و بس (۲)
▫️اى «بِنيسى»! چون تویی دلدادهاش
▫️شعرهايت شَكّراَفشان است و بس (۳)
🔸پیکر شریف آیتالله مدنی، در صحن حرم مطهّر حضرت معصومه ـ علیها السّلام. ـ در اتاقی که قبور شریف شهید مفتّح و عدّهای از علما ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در آن است، به خاک سپرده شد.
🔹مدّتی پس از آن، برادرم، حاجآقا حبیب، یکی از آثار ایشان را به بنده داد که نامش «دُرَر الفَوائِد فی شرح الفَرائِد» و شرح کتاب «رسائل» (فرائدالأصول) است و ۶ جلد دارد و دفتر مرجِعیّت ایشان آن را به برادرم داده بود تا او آن را به بنده بدهد.
🔸لطفاً برای شادی روح شریف این مرجعتقلید مردمدار و روح شریف مرحوم پدرم، صلوات بفرستید.
۱) حق: از نامهای خداوند والا. بهر: برای.
۲) گیتی: جهان. دو گیتی: دنیا و آخرت. رحمان: از نامهای خداوند والا و به معنای کسی که دارای مهربانی عمومی به همه است.
۳) شکّرافشان: شکرافشان، شکرریز، چیزی که شَکر از آن میریزد.
📎 علمای تصویر بالا از سمت راست، آیتالله علیاصغر رحیمی آزاد (از علمای زادگاه مرحوم پدرم)، آیتالله فیض مشکینی، آیتالله مدنی و حجّت الاسلام و المسلمین چاووشیان هستند. این تصویر در مجلس ختم مرحوم پدرم که در حسینیّۀ شهدا برگزار شد، گرفته شده است.
#آیت_الله_مدنی، #استاد_بنیسی، #امام_زمان (علیه السّلام)، #امید_آینده، #مطالعه، #معرفی_کتاب
@benisi|benisiha.ir
🔴 #یک_بیت از بنده
خطاب به خداوند مهربان ـ جلّ جلاله. ـ :
🔹بده یک دل ای جان! که در آن تو باشی
🔹ـ کَمَم کن خدایا!، فراوانْ تو باشی
@benisi|benisiha.ir
🔴 #شعر
◾️دنیای اشک و روضۀ من در محرّم است
◾️دنیا بدون یاد خوش تو جهنّم است
◽️من دوستدار گریه برای تو هستم و
◽️در ماه تو بِساط غم، افزون فراهم است
◾️میبارد اشک بهر تو از عرش بر زمین
◾️قلب تمام پاکدلان، غرق ماتم است
◽️«آدم» گریست بهر مصیباتت ای حسین!
◽️پس اشک، یادگارِ پر از نورِ «آدم» است
◾️پر میکَشم به سوی تو با شعر پرچمت:
◾️«باز این چه شورش است که در خلق عالَم است؟»
◽️از جان پاک خویش گذشتی برای خلق
◽️پس گر شود فِدای غم تو جهان، کم است
◾️ما را به کربلا برسان مهرْبانترین!
◾️خرّم، کسی که از تو به او «خیر مَقدم» است!
◽️هر راهِ بسته باز شود با کَرامتت
◽️درمان درد، تربتِ با آب زمزم است
◾️سست است پایههای حیات بشر، فقط
◾️دلهای عاشقان تو با عشق، محکم است
◽️مولای من که هر دو جهان در دو دست تو است!
◽️کن یک نگاه لطف به قلبی که پُرغم است
✍️ سرودۀ اسماعیل داستانی بِنیسی
#آب_زمزم، #امام_حسین (علیه السّلام)، #تربت، #کربلا، #گریه، #محرم
@benisi|benisiha.ir
حاجآقا بِنیسی۱۴۰۴.۳.۲۸ آثار بندگی خدا، ش ۱.mp3
زمان:
حجم:
36.95M
🔊 #سخنرانی
📃 موضوع: #آثار_بندگی_خدا، ش ۱
(شرح کتاب #المحاسن)
🗓 چهارشنبه؛ ۱۴۰۴/۳/۲۸
#اطاعت_از_خدا، #بندگی
@benisi|benisiha.ir
#کوتاهه
بر خِلاف آنچه در مدّاحیها بیان میشود، ۲ مطلب دربارۀ حضرت قاسم بن الحسن ـ علیهما السّلام. ـ درست «نیست»:
۱. این که ایشان در کربلا عروسی کرده است؛
۲. این که ایشان زیر پاهای اسبها مانده یا کَشیده شده است.
آنچه درست است، این است که وقتی حضرت امام حسین ـ سلام الله تعالی علیه. ـ به بالین ایشان آمد، به دست «قاتل» ایشان شمشیر زد و دوستان آن قاتل آمدند که او را از معرکه برهانند؛ امّا آن «قاتل»، زیر پاهای اسبها ماند.
#حضرت_قاسم، #قاسم_بن_الحسن (علیهما السّلام)
@benisi|benisiha.ir
چند لحظه با یک طلبه | Benisiha.ir
🔴 #خاطره
🦋 اثر یک خوبی و اثر یک بدی
🔹در روز چهارشنبه، ۴ / ۴ / ۱۴۰۴، روحانی مورداعتمادی این مطالب را بیان کرد:
«پدرم میگفت: "مردی به جنگل میرفت و گاهی به درختی چشمزخم میزد و آن درخت میافتاد!
گاهی هم به او پول داده میشد تا شخصی را چشم بزند و او هنگامی که آن شخص را میدید، مثلاً میگفت: ‹عَجب تراکتوری!› و آن شخص، بیدرنگ و ناخواسته با تراکتورش به درخت میکوبید!"
روزی پدرم روی داربست ساختمانی کار میکرد که به زمین افتاد. پسری که کارگر آن ساختمان بود، از او پرسید: "آیا مادرم از اینجا گذشت؟" پدرم گفت: "بله." آن پسر گفت: "او شما را چشم زد!"
استادم، شیخ امیر علیزاده، که پشت بارگاه امامزاده علیّ بن جعفر ـ علیهما السّلام. ـ مدفون است، نقل کرد: "در دفاع مقدّس در منطقهای از جبهه گیر افتادیم؛ به گونهای که هر کس از جایش برمیخاست، تیر میخورد. من آیۀ ‹و جَعَلنا مِن بَینِ اَیدیهِم› را خواندم و برخاستم. رزمندهها گفتند: "حاجآقا! بلند نشو؛ تیر میخوری." تیرها میآمدند؛ ولی همینکه به چهارانگشتی من میرَسیدند، به راست و چپ میرفتند و به من نمیخوردند! بقیّه وقتی که این صحنهها را دیدند، برخاستند و در این عملیّات پیروز شدیم. چند تن از آنان، زنده هستند و یک بار، یکی از آنان پیش من به دیگران گفت: "این همان کسی است که... ."
همان استادم نقل کرد: "روزی در جبهه به رزمندهها گفتم: طبق حدیث شریف، کسی که با دشمن، جِهاد کند، آمرزیده میشود. جوانی صدق این مطلب دربارۀ خودش را نپذیرفت. به او گفتم: برای قبولکردن این مطلب، چه نشانهای میخواهی؟ گفت: ‹این که ساعت ۸ صبح فردا، خمپارۀ ۱۲۰ که با سوت میآید و میشود آن را بشنوی و سینهخیز شَوی و تیر نخوری، بیاید و فقط بر من اثر بگذارد؛ آن هم پشت گوشم و برای درمان اثرش بیش از یک هفته، در بیمارستان بستری نشوم!›
من پشت سنگر رفتم، سَجده کردم، گریستم و سپس مطمئن شدم که خواستهاش اتّفاق میافتد.
صبح فردایش داشتم برای بسیجیها سخنرانی میکردم و هی به ساعت مینگریستم. پرسیدند که چرا اینقدر به ساعت نگاه میکنید؟ گفتم که قرار است اتّفاقی روی دهد. تا ساعت ۸ شد، خمپارۀ ۱۲۰ به سنگر آن جوان خورد و برای هیچ کس اتّفاقی نیفتاد؛ مگر او که ترکش آن به پشت گوشش اصابت کرد و او برای درمان آن، یک هفته بستری شد!"»
🔸معارف مذهبی را باور کنیم.
🔹تصویر بالا عکس حاجآقا علیزاده ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ است.
#آمرزش، #جهاد، #چشم_زخم، #حاج_آقا_علیزاده، #نامرئی_شدن
@benisi|benisiha.ir
هدایت شده از حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 #خبر
مدّتی است که میبینم بازدید از مطالب کانال مرحوم پدرم (کانال «حضرت استاد بنیسی») کم است؛ برای همین، انشاءالله پس از این، مانند اوایل، مطالب مربوط به خودم را هم در کانال ایشان بارگزاری خواهم کرد تا شاید افراد بیشتری موفّق شوند که از مطالب ایشان هم بهره ببرند و در کانال خودم (کانال «چند لحظه با یک طلبه»)، دیگر مطلبی نخواهم گذاشت.
انشاءالله بعضی از مطالب کانال خودم را هم بهمرور در کانال ایشان بارگزاری خواهم کرد تا از آنها، هم اعضای فعلی بتوانند باز استفاده کنند و هم کسانی که ممکن است بعدها عضو شوند.
پس اعضای کانال بنده! لطفاً در کانال پدرم عضو شوید: @benisiha_ir .
🖊 اسماعیل داستانی بِنیسی
@benisiha_ir|benisiha.ir
🔴 #خبر
انشاءالله پس از این، همۀ مطالب بنده فقط در کانال @benisiha_ir بارگزاری خواهند شد:
ـ صوت و متن سخنرانیها
ـ خاطرات
ـ نوشتههای دیگر
ـ اعلام مجالس سخنرانی
و... .
پس دیگر مطلبی از بنده، در این کانال گذاشته نخواهد شد.
کسانی که دوست دارند مطالب بنده را دنبال کنند، لطفاً در این کانال، عضو شوند: @benisiha_ir.
اسماعیل داستانی بِنیسی
@benisi