🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 خلق را جذبه‌ی تو عرشی کرد 🔶 کشش عشق ز گیرایی تو است (گیرایی: جذّابیّت، تأثیر.) 📖 امید آینده، ص ۵۵. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/353/ #امام_زمان (علیه السّلام)، #عشق @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 با نگاهت همه را مست کنی 🔶 دیده، سرمست تماشایی تو است (دیده: چشم. سرمست: مست، سرخوش، بانَشاط. تماشایی: هر چیز دیدنی.) 📖 امید آینده، ص ۵۶. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/353/ #امام_زمان (علیه السّلام) @benisiha_ir

🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۵۹: 🔸... مقدارى از روز نگذشته بود، كه پدرم آمد. من و يداللّه [= تنهابرادرم] را پيش خاله‌‏سارا گذاشت و مادرم را به دكتر برد. من خيلى دلم می‌خواست با آن‌‏ها بروم؛ ولى می‌دانستم که نمی‌برند. اگر هم می‌گفتم، فایده‌ای نداشت. 🔸بعد از رفتن آن‌‏ها، من با برادرم مشغول بازى شديم؛ ولى دلمان خيلى براى پدر و مادرمان تنگ شده بود. 🔸از ظهر، آن‌‏قدر نگذشته بود كه پدر و مادرم آمدند و مقدارى خوردنى و شيرينى هم براى ما آورده بودند. ما از ديدن و خوردن شيرینی‌‏ها به وَجد آمده و خيلى خوشحال بوديم. 🔸ساعتى نگذشته بود كه باباعلى و باباحسن و نه‌‏نه فاطمه، به منزل ما آمدند تا ببينند دكترهاشم درباره‌ی مريضى مادرم چه گفته است. 🔸وقتى از پدرم سؤال كردند، پدرم با روى خندان كه خيلى هم خوشحال به نظر مى‏رسيد، گفت: «الحمد للّه؛ دكتر گفت مريضى خديجه رو به صحّت است و يک مقدار داروى علفى داد و گفت: "اين داروها را بخورد؛ ان‏شاءاللّه به‌کلّی خوب می‌‏شود."» همگى گفتند: «ان‏شاءاللّه. ان‏شاءاللّه.» 🔸آن روز گويا عيد ما بود. همه خوشحال بوديم. ... 📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۷۲. @benisiha_ir

🔴 #متن_سخن‌آوا 🔵 #اثر_اهدای_ثواب_قرائت_قرآن_به_اهل_بیت (علیهم السّلام) 🔸قرآن می‌خوانی، تفسیر قرآن می‌خوانی، معارف قرآنی بیان می‌کنی و هر چیزی به قرآن مربوط است و تو انجام می‌دهی به لطف الاهی، هدیّه کن به صاحب آن [یعنی: به حضرت رسول اکرم. صلّی الله علیه و آله و سلّم]. 🔸[علیّ بن مُغَیره] به حضرت [امام کاظم ـ علیه السّلام. ـ ] گزارش داد که من هرچقدر در ماه مبارک رمضان، ختم قرآن داشته باشم، روز عید فطر شروع می‌کنم یک‌دانه یک‌دانه به شماها [= اهل بیت] هدیّه‌کردن تا می‌رسم به خود شما.» 🔸بعد، سؤالی کرد: «در مقابل این کار،‌ چه پاداشی وجود دارد؟» حضرت جواب دادند: «لَکَ بِذلِکَ اَن تَکونَ مَعَهُم یَومَ القِیامه؛ برای تو در مقابل هدیّه‌کردنت قِرائت قرآن را به ما، اهل بیت، این است که با اهل بیت باشی در روز قیامت!» با اهل بیت! 🔸منِ امام کاظم کجایم در قیامت؟ در به‌ترینِ مقامات. تو هم آن‌جا نه‌تنها موردعنایت منی، با منی، همراه منی. 🔸چطور می‌شود انسانی، همراه امام می‌شود در آن درجه؟ قرآن بخوانی در ماه مبارک رمضان، روز عید فطر هدیّه بدهی به یکی از این بزرگواران یا به مجموعی از این‌ها. صلوات الله تعالی علیهم. 🔸علیّ بن مغیره می‌گوید: «گفتم: الله اکبر!» از روی تعجّب. «الله اکبر! فَلی بِذلِکَ؟!»؛ یک قرآن خواندم، هدیّه دادم به شمای امام کاظم. یک قرآن خواندم؛ [هدیّه] دادم به مادرتان، حضرت زهرا؛ این‌قدر خدا به من مقام می‌دهد که با شما باشم؟! حضرت ۳ بار فرمودند: «نَعَم؛ نَعَم؛ نَعَم [= بله؛ بله؛ بله].» #عید_سعید_فطر، #عید_فطر، #قرائت_قرآن @benisiha_ir

🔴 #ابیات_مهدوی 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 عارفان را به عنایت دریاب 🔶 همه‌جا حرف دل‌آرایی تو است (دل‌آرایی: سبب شادی و نَشاط دل بودن.) 📖 امید آینده، ص ۵۶. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/353/ #امام_زمان (علیه السّلام) @benisiha_ir

🔴 #ابیات_معنوی 💠 یک بیت از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ : 🔸بوى بهار می‌دمد بر گل و گلشن و زمين 🔸عشق به همره آمده، شوقِ کنار آورد (می‌دمد: می‌وزد. گلشن: باغ، گلستان. همره: همراه. کنار: آغوش، پیش دلبر بودن.) 💻 مشاهده‌ی ابیات معنوی دیگر از ایشان: http://benisiha.ir/33/ #خلوت، #دعا، #شیطان @benisiha_ir

🔴 #پیام_معنوی 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعه‌‌نوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم: 🌿 در هنگام طلوع و غروب آفتاب، زیاد به یاد خدا باش و از شرّ ابلیس و لشکرش، به او پناه ببر و کودکان خود را به پناه وی درآور. 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این مجموعه: http://benisiha.ir/290/ #استعاذه، #تعویذ، #شیطان، #طلوع، #غروب، #فرزندداری، #یاد_خدا @benisiha_ir

🔊 #سخن‌آوا موضوع: #آداب_قرائت_قرآن_کریم @benisiha_ir

🔴 #متن_سخن‌آوا 🔵 #آداب_قرائت_قرآن_کریم 🔸بعضی‌ها خیلی تنبل‌اند؛ یعنی: حیفِ کلمه‌ی «تنبل» که رویشان بگذاری! 🔸ده‌ها سال، عمر می‌کنند؛ [ولی] روزی چند دقیقه که هیچ، هفته‌ای چند دقیقه هیچ، ماهی چند دقیقه هیچ، سالی چند دقیقه برای یادگرفتن زبان دینشان و معارف دینشان، وقت نمی‌گذارند؛ بعد هم دروغ می‌گویند که ما وقت نداریم! چقدر این دروغ بر زبان مردم جاری است! پناه بر خدا! 🔸قرآن کریم را باید فهمید. حدّاقل در سطح معنا باید فهمید. حالا تفسیر، هیچ؛ اگر نفهمی، قرآن را روزنامه‌وار ممکن است بخوانی بروی، دیگر نمی‌فهمی کجایش آیه‌ی عذاب است، کجایش آیه‌ی رحمت است. 🔸مثلاً: هر جا رسیدی [به] «جَنّات تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهار»، حدّاقل، این را باید بدانی که یعنی: بهشت‌هایی که از زیر آن بهشت‌ها، رودها جاری است [و] درباره‌ی بهشت است. این‌جا که رسیدی، آیه که تمام شد، باید بگویی: «اَللّهُمَّ اِنّی اَساَلُکَ مِن فَضلِک.» شد، به زبانت. در جاهایی که محفل قرآن‌خوانی است [و] نمی‌ایستند، حدّاقل در دلت بگو. «نه حاج‌آقا! من تخت‌گاز می‌خوانم؛ با سرعت دِوو از این آیه هم رد می‌شوم و می‌گذرم!» 🔸حضرت فرمود که کسانی که پیش از شما بودند از اصحاب پیغمبر، این‌ها قرآن را در یک ماه یا کم‌تر می‌خواندند. 🔸چه می‌خواهی با عجله در چند ساعت، کلّ قرآن را بخوانی؟! که چه بشود؟! 🔸قرآن نباید به صورت تندتند خوانده بشود؛ بلکه باید با آرامش و شمرده‌شمرده خوانده بشود. 🔸وقتی به آیه‌ای رسیدی که در آن، ذکر آتش هست، ذکر جهنّم هست، پیش آن آیه توقّف کن و از آتش به خدا پناه ببر. #ترتیل_قرآن، #تنبلی، #دین‌شناسی، #قرآن‌شناسی، #قرآن_کریم، #قرائت_قرآن @benisiha_ir