#یادداشت_۶۲
۲۷ بهمن ۱۴۰۰
زبان دین ما بیش از همه محتاج جهاد تبیین است چرا که جبری است، خشک و فاقد استدلال!
زبان دین و ادبیات شارع، مهم ترین حلقه ی وصل بین خالق و مخلوق است. خداوند متعال از سویی اشیاء عالم را تبیین و توصیف کرده و انسان را به تفکر دعوت نموده است و از دیگر سوی، قدم گذاشتن در مسیر حق را از او طلب نموده و اختیارش را نیز به رسمیت شناخته. معنای واضح این راهبرد، انتخاب متفکرانه ی اختیاری راه نور و هدایت است. اما مشکلی که در ساختار استنباط فقهی ما وجود دارد، برخورد کاریکاتوری با دین و تمرکز بر اوامر و نواهی الهی است. توضیح بیشتر اینکه وقتی در نگاه فقیه، منطق فهم دین اسلام که جامع،کامل،جاودانه و استدلال محور است، محدود شود به احکام و واژه هایی مانند مستحب، واجب، مکروه و حرام، دو نتیجه بدیهی در پی آن خواهد آمد. اول: حداقلی شدن عمل به دین، پس از حداقلی شدن ارتباط دین و مردم در نتیجه حذف استدلال های احکام. چرا که انجام حکم، عینیت و امتداد اجتماعی آن، آخرین مرحله ی کار است و پیش نیازهایی ارتباطی و زیرساختی دارد که عملا متروک و مورد توجه فقیه نیست. دوم: پذیرش عملی سکولاریسم به دلیل بی توجهی به #توصیفات قرآن و روایات از مجموعه ی اشیاء عالم خلقت. به عبارتی دین یک بسته ی جامع و حاوی استدلال، توصیف و حکم است و تا زمانیکه دو مورد اول #منطقاً و منهجاً مورد توجه واقع نشود، احکام حکیمانه اسلام، عینیت و امتداد اجتماعی نخواهد یافت. جدول فقهی تسخیر یک نمونه از توجهات روشی به توصیفات و استدلال های آیات و روایات است.
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۳۶
۱۵ آبان۱۴٠۲/ سال سوم
نمی از بال مگس بر کرانه اقیانوس!
مبانی استنباط فقه البیان به معنای حقیقی کلمه یک شبکه در هم تنیده، منسجم و معنادار از قرآن و روایات را پیش روی ما قرار می دهد. در این منطق استنباطی برخلاف متد اصولی موجود، #اوامر_و_نواهی شارع در نهایت کار مورد بررسی قرار می گیرد نه در ابتدا، چرا که اوامر و نواهی، نتایج و ثمرات پایانی کارند و #رب_العالمین برای اینکه بنده خود را به آن مرحله برساند، مجموعه ای بسیار گرانقدر از #توصیفات و #علل_الشرایع یک حکم را نیز بیان کرده که در منطق اجتهادی موجود به صورت حداقلی بررسی می شود.
فقه البیان ۹ مقصد دارد و برای عملیاتی کردن هدایت، به دنبال کشف پرسش حاکم بر یک مسئله(نیاز) و پاسخ شارع به آن است. یک طلبه در این منظر توانایی بررسی تمامی مسائل زندگی انسانی را دارد، چرا که قرآن، #تبیان و #تفصیل همه چیز است( ۸۹نحل/۱۱۱یوسف) و خداوند نیز درباره #جمیع_ما_یحتاج_الیه_العباد، رهنمایی تبیانی تفصیلی دارد(تفسیر العیاشی ج۱ص۶/الکافی ج۱ص۵۹) نه فقط درباره محرمات و واجبات آنهم با نگاه فردی و بدون توجه به زیرساختهای عقلانی پیشینی یک حکم!
از باب نمونه مقصد سوم فقه البیان، بیان مبتنی بر «مُکث»(۱٠۶ إسراء) است. در این مقصد که به دنبال ارائه پاسخ شارع به نیازهای گونه گون بشری هستیم، ابتدائا #تعریف یک مسئله یا حکم را از نگاه شارع بررسی می کنیم. همینطور #تصویر آن مسئله به معنای مجموعه فوایدی که باز هم خود شارع بیان کرده و نهایتا #تصمیم یک امر به معنای مجموعه اقداماتی که شارع گرانقدر برای عملیاتی شدن آن موضوع بیان کرده است.
بر اساس این منطق و همینطور #بیان_مبتنی_بر_نظام_مقایسه به عنوان یکی دیگر از ابواب فقه البیان، یادداشتی در مورد موضوع بنیادین #عدالت آماده کرده ام که ان شاءالله به زودی منتشر خواهد شد.
در واقع ابتدا به تعریف عدالت از منظر شارع پرداخته ام، سپس فواید و در نهایت مجموعه اقدامات زیرساختی برای حرکت به سمت جامعه عادلانه. حقیقتا الان که نگاه می کنم می بینم که باتوجه به زیرساخت های۹گانه هدایت(دریافت)، می شود حداقل ۹ جلد کتاب بسیار نفیس درباره عدالت نوشت، ناظر بر رفع نیازهای انسانی و تماما برگرفته از آیات و روایات و حجیت یافته. با در نظر گرفتن تمام ۹ مقصد استنباطی فقه البیان، خود را در برابر اقیانوس بیکرانه ای از عقلانیت وحیانی می یابیم که حضرت «#عِلْمْ» علیه السلام در نهج البلاغه اش فرمودند: القُرْآنُ فَهُوَ یَنابیعُ العِلْمِ وَ بُحورُه وَ بَحْرٌ لایُدْرَکُ قَعْرُه. (خطبه۱۹۸)
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۵۵
۱۹ اسفند ۱۴٠۲/ سال سوم
من و جدول فقهی تسخیر
آرایشگر لاکچری و شامپوی خدا!
ای که تویی همه کسم
بی تو میگیره نفسم، اگه تو رو...
آقا بفرمایید. جوان آرایشگر بود که آهنگ آرایشگاه را به احترامم خاموش کرد.
نشستم روی صندلی. رو به رویم پر بود از عکسهای مختلف بازیگران هالیوود! از مارلون براندو گرفته تا ژان کلود، نیکولاس کیج، برد پیت و دیگرانی که نمی شناختم...
کارش را شروع کرد.
+ کلاه نزار، موهاتو خراب میکنه!
= اینطور نیست. سر رو باید گرم نگه داری و اتفاقا برای مو هم خوبه.
+برای گرمی سر پیشنهاد میکنم #عسل بخوری که خیلی عالیه.
خواستم سر صحبت رو باهاش باز کنم برای همین پرسیدم: عسل؟ چطور؟
+ مدتها سردرد داشتم، رفتم دکتر، فرستادم آزمایشگاه و بعد هم قرص داد که تاثیر خاصی نداشت. دوستم گفت بیا برو #طب_اسلامی! گفتم اینا که چیزی سر در نمیارن. گفت برو ضرر که نداره. رفتم ولی به جای آزمایشگاه، کف دستمو نگاه کرد!!! و ی نسخه نوشت. با نسخش خوب خوب شدم. اون دکتر خیلی روی عسل تاکید داشت.
= اتفاقا عسل یکی از اصلی ترین داروهای قرآنه. خدا دو چیز رو به عنوان شفا معرفی کرده: قرآن و عسل(نحل۶۲/ إسراء٨٢).
+ چه جالب. شنیدم اثر انگشت رو که چند سال پیش غربیا کشف کردن، قرآن از همون اول گفته بوده (قیامة۴). ما چیزایی داریم که اونا به اسم خودشون ثبت می کنن.
بعد به داستان سردردش برگشت و گفت: طب شیمیایی هم ی جا رو درست میکنه صد جارو خراب!
= بله داداش به این دلیل که جزئی نگرن و از طرفی هیچ وقت نمی تونن به کل بدن #اشراف داشته باشن. در نتیجه نمی تونن ارتباط و تاثیر متقابل اعضای بدن رو رصد کنن.
ادامه دادم و به آرایشگر گفتم: حالا که شما تفاوت داروهای طبیعی که خدا خلق کرده رو با داروهای انسان ساز دیدی، به نظرت بهترین شامپوهایی که خدا برای سلامت مو درست کرده چیان؟
جوان آرایشگر تعجب کرد و گفت: شامپوی خدا؟!؟! مگه همچین چیزی هم هست؟
منم جدول فقهی تسخیر رو بهش معرفی کردم. حرف اصلی این جدول که یکی از جداول ده گانه #فقه_الخلق مدرسه هدایته اینه که: به جای شناسایی #عناصر و ترکیب شیمیایی اونها برای رفع نیازهامون، از #اشیایی استفاده کنیم که خداوند متعال برای رفع نیازهای بشر آفریده. بعد هم گل ختمی و گل سدر رو به عنوان دو شامپوی درجه یک بهش معرفی کردم. گفتم اتفاقا شستن سر با گل ختمی موجب امان از #سردرده(ثواب الأعمال للصدوق ج۱ص۱۹).
پی نوشت: مشکل از روزی شروع شد که دین رو تو اوامر و نواهی خلاصه کردیم و به کشف معذر و منجز اکتفا. از استنباط و دقت در مورد #تعاریف و #توصیفات شارع هم چشم پوشی کردیم. شاید این بزرگترین عامل در قطع کردن ارتباط مردم با دین بود! در نتیجه دینی که با فهم نیازهای هر کس و ارائه راه حل شروع می شد، تبدیل به مجموعه ای از امر و نهی های خشک، جبری و بی تفاوت نسبت به مشکلات مردم شد. دینی عاجز از تغییر و مواجهه با تمدن کفر و بنای یک زندگی مبتنی بر ایمان.
مطالعه بیشتر: جدول تسخیر/ فقه البیان
@besalamen_amenin