eitaa logo
بسلام آمنين
1.8هزار دنبال‌کننده
130 عکس
9 ویدیو
17 فایل
وَسَدَّ الأَبْوابَ إِلّا بابَ #عَليٍ وَقالَ: أَنا مَدينةُ العِلْمِ وُعَليٌ بابُها #تمدن_مدرن، بالهای پرواز انسان را شکست و پاهایش را زخمی کرد، آنگاه با منت به او عصا داد @Haj_ghasem_y یادداشتهای سبک زندگی اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۶ تیر ۱۴۰۱ / سال دوم رسانه مهمانی: پلتفرم بی بدیل نشر علم در اسلام! چگونه مردم را به امامت حضرت پدر علیه السلام دعوت کنیم؟ پاسخ واضح امام رضا علیه السلام: خدا رحمت کند کسی را که امر ما اهل بیت را زنده کند. پرسیدند چگونه؟ امام جواب دادند را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد که اگر مردم محاسن راه ما را می دانستند از ما پیروی می کردند( معانی الأخبار ج ۱ ص۱۸۰). پرسش دیگر این است که در کجا امر امامت و مرجعیت علمی شما را زنده کنیم؟ باز بر اساس روایات، مهمانی های مومنین یکی از مهمترین بسترهای احیای امر امامت است. آقا امام باقر علیه السلام تصریح دارند که: همدیگر را در زیارت کنید که در این زیارت شما، زنده کردن امر امامت ما نهفته است ( خصال ج ۱ ص۲۲). ممکن است بگویید مگر در مهمانی قرار است به جز دید و بازدید های معمولی چه اتفاقی بیفتد؟ پاسخ امام صادق علیه‌السلام: همدیگر را زیارت کنید که در این زیارت، هم زنده شدن قلب‌های شماست و هم ( کافی ج۲ ص۱۸۶). در واقع امام علیه السلام می فرمایند: گفت و گوهای مومنانه درباره علوم اهل بیت علیهم السلام، باید یکی از دستور کارهای همیشگی مهمانی ها باشد. از طرفی در اسلام، ملاقات و مهمانی میان مومنین، یکی از کارهای معمول است تا جاییکه امام کاظم علیه السلام، آنرا یکی از چهار بخش اصلی زندگی روزمره دانسته اند( تحف العقول ج۱ص۴۰۹). جمع اینها یعنی: امام علیه‌السلام، ساختاری برای نشر علومشان طراحی کرده اند که از مهمترین ارکانش است که برخلاف رسانه های مدرن و بر اساس روایات: مملو از محبت است، موجب رشد و باروری عقل میشود، عمر ها را زیاد و غصه ها را ازبین میبرد، برکات را افزایش می‌دهد، از حفاظت اطلاعات بالایی برخوردار است، فیلتر نمی شود، اصل اساسی را لحاظ می کند و.... همه اینها در بستر گفت و گوهای حدیث محور، دائمی، و خانگی میان مومنین شکل می گیرد. در واقع مزیت و ویژگی اصلی سبک زندگی ایمانی، وجود ارتباطات حقیقی میان مؤمنین در بسترهایی مانند مهمانی است. @besalamen_amenin
۲۸ شهریور ۱۴۰۲/ سال سوم من، تنها معلم مدرسه خانگی مان و دخترم تنها دانش آموز اولین سال مدرسه دخترم است و می خواهم بنابر طراحی اسلام عزیز، معلمش بشوم و خانه را حوزه علمیه کنم. همانطور که میدانید: یکی از پر رمز و راز ترین مسائل در خلقت الهی، موضوع قدر، اندازه و کاملا استثنایی هر چیز است(حجر۲۱/ أعلی۳). بنابراین، یکی از نارساترین حالت های تعلیم این است که مثلا بیست نفر با شرایط و ظرفیت کاملا متفاوت را در کلاسی جمع کنی و به همه آنها، محتوای یکسانی آموزش دهی. بدتر اینکه از همه دانش آموزان یک نتیجه بخواهی آنهم در زمان یکسان و با معلمی که مجبورند در کلاسش باشند و خودشان نقشی در انتخابش نداشته اند. مبتنی بر مسئله قدر و ظرفیت اختصاصی هر فرد، بهترین معلم، آشناترین آنها به دانش آموز است و چه کسی آشناتر از پدر؟ که در سیره بسیاری از علما میخوانیم اولین معلم پدرشان بوده. ملحق به مسئله بنیادین ظرفیت، موضوع میان استاد و شاگرد، یکی دیگر از ارکان اساسی انتقال علم به قلب دانش آموز_نه برگه امتحانی_ است. و باز هم چه کسی بهتر از پدر؟ سومین دلیل اینکه کریم نه به عنوان یک شعار، بلکه به معنای حقیقی کلمه، تنها محتوای علمی مفیدی است که انسان را به سرمنزل مقصود در دنیا و نتیجتا آخرت خواهد رساند(إسراء۹/ نساء٨٢) و حاوی تمامی علوم و معارف مورد نیاز بشریت است(أنعام۵۰/نحل۸۹/أنعام۳۸/الکافي ج١ص۲۲۲/ الكافي ج١ص٥٩). این در حالی است در نظام کنونی آموزش و پرورش، قرآن کریم و معارف امام علیه السلام، موضوعی حاشیه ای و کم اهمیت است و به عبارت دیگر: نظام محتوایی آموزش و پرورش در طی بیش از ساااااال، رسوخ دهنده حقیقی سکولاریسم و انواع محرومیت ها به قلب و عمل فرزندان ماست. با توجه به مسائل مذکور، در طراحی پیشرفته نظام آموزشی اسلام، با یک مدل غیرمتمرکز، رفق محور، ظرفیت پایه، بسیار ارزان و مبتنی بر علوم نافعه الهیه مواجهیم که پدر، اولین و مهمترین معلم فرزندان است که فرمود: از حقوق اصلی فرزند این است که پدر، قرآن را به او تعلیم دهد(نهج البلاغه حكمت٣٩٩). در یادداشت بعدی به موضوع مدرک، آینده شغلی، تکلیف خانواده هایی که چنین امکانی ندارند و دروسی که برای آموزش به دخترم انتخاب کرده ام خواهم پرداخت. @besalamen_amenin
۷ دی ۱۴٠۲/سال سوم ده، معدل امتحانات نهایی کل کشور! نیاز به یک نهضت سوادآموزی جدید و فاصله ی کهکشانی تا خمینی! از منظر خالق انسان چه کسی بهترین گزینه برای تعلیم و تربیت اوست؟ پاسخ به این سوال در سبک زندگی مدرن، وزارت آموزش و پرورش است که حداقل شش اشکال دارد. یکی از آنها محتوای بسیار ناقص و منحرف کننده از صراط مستقیم زندگی است: قبله نظام تعلیمی ما، انیشتین ها و نیوتن ها هستند نه دروازه شهر علم، آقا امیرالمؤمنین علیه السلام. آنکه پس از ۱۲ هزار ساعت آموزش نرم و تدریجی، در قلب دانش آموز، بزرگ می شود و همه چیز زندگی ، دانشمندان تمدن کفرند نه پیامبری که شهر علم اولین و آخرین است. رعایت نکردن متفاوت هر فرد، حفظ محوری، هدف نادرست حاکم بر این ساختار و بودن از دیگر معایب نظام تعلیمی ماست. در این نظام آموزشی که فاقد بنیانهای پرورش دهندگی است، هیچ چیز به انتخاب دانش آموزان نیست. نه معلم، نه کتاب و محتوا، نه روش تدریس و نه هدف درس خواندن. همه ی این موارد باعث شده که تا یک دهه آینده شاهد فروپاشی نرم و تدریجی هرچه بیشتر عریض و طویل ترین ساختار مدرن این کشور باشیم. نمونه اش هم خبری که چندی پیش اعلام شد: معدل امتحانات نهایی کل کشور ۱٠،٠۲ صدم است. مسائل اخلاقی مدارس هم به کنار. حال که تعلیم و تربیت تفکیک شدنی نیست(۱۶۴آل عمران/۲جمعه) و باید با رعایت اختیار، ظرفیت و رفق حداکثری نسبت به دانش آموز باشد، پاسخ به سوال فوق در منطق اسلام عزیز است. اساسا اگر خانواده با طراحی های اسلام محقق شود، به تنهایی یک حکومت است و یکی از کارکردهای حکومتی اش، تکفل تعلیم و تربیت کودکان(نمونه دیگر). فواید بی بدیل نظام آموزش و پرورش خانواده محور را اینجا توضیح داده ام. از طرفی امروز سالروز صدور فرمان به وسیله فقیه تمدن، حضرت امام خمینی ره است(۷دی۵۸). چقدر پیام کوتاه ایشان قابل تامل است. اولا که برای تحقق این امر اعلام بسیج عمومی می کنند(آیه۲۵سوره حدید). ثانیا دوبار هشدار می دهند که مبادا ، اسیر و گرفتار بازی ها و ساختارهای اداری خسته کننده شود. ثالثا علاوه بر آموزش و پرورش، در راهبردی بسیار روشن و معنادار خطاب به ائمه جمعه و جماعت می گویند: «مردم را دعوت کنید تا در و تکایا، با سوادان، نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد بدهند و منتظر اقدامات دولت هم نباشند!». سپس تیر نهایی را می زنند و می گویند:« در خودتان هم اعضای بی سواد را تعلیم بدهید». بدیهی است که ادعای تمدن اسلامی و زمینه سازی ظهور بدون ارائه و جدید در تعلیم و تربیت، بیشتر به طنزی تلخ می ماند. به همین دلیل پندار بنده این است که آنچه در سالهای اخیر تحت عنوان «مسجد مدرسه ها» و «مدارس خانگی» می بینیم، یک نهضت سوادآموزی جدید برای تمدن اسلامی است و تحقق مدلی که حضرت امام رحمه الله علیه از حدود پنجاه سال پیش طلب کرده بودند. @besalamen_amenin
۱۱ دی ۱۴٠۲/سال سوم یک پرسش از استاد بزرگوار، آقای اکبرنژاد (درباره بررسی فقهی سخنرانی اخیر رهبری) پس از سخنرانی اخیر رهبر انقلاب در جمع بانوان، استاد اکبرنژاد به بررسی فقهی فرمایشات ایشان پرداختند و نهایتا به این نتیجه رسیدند که در این بیانات تناقض وجود دارد. علاوه براین به صورت غیر مستقیم و البته ناخواسته، رهبری را به این که در تفسیر دین دست می برند متهم کردند. ایشان می گویند: ما باید دین را صادقانه به مردم بگوییم اما در مقام اجرا آنها را مجبور نکنیم. نه آنکه چون مردم، دین را به صورت کامل نمی پذیرند پس ما هم آنرا ناقص تبلیغ کنیم. ایشان در ابتدای سخنان خود می گویند: شارع محترم در موارد متعدد که دیدگاهی مخالف رویه و ارتکاز مردم عرب داشته، با آنها مخالفت کرده. تنها استثنا، درباره نگاه جامعه عربی صدر اسلام درباره جایگاه زن در مدیریت و حضور اجتماعی است. استاد بزرگوار آقای اکبرنژاد برای مخالفتهای خداوند متعال با نظم نادرست آن زمان، مثال می زنند که شارع ابتدا گفتند: اگر شوهر زنی فوت کرد، نباید تا یکسال ازدواج کند. اما پس از مدتی که پذیرش عمومی ایجاد شد، حکم نهایی خود را اعلام کرد که محدودیت ازدواج زن، تنها تا چهار ماه و ده روز پس از فوت شوهر است. یا می گویند خداوند متعال، را طی چهار مرحله زمانی حرام اعلام و به یکباره اینکار را نکرد، چون جامعه عربی آن روز بشدت با مسئله شرب خمر، آمیخته و مانوس بود و امکان تغییر یکباره مسئله وجود نداشت. حال پرسشی که درباره دیدگاه استاد اکبرنژاد مطرح می شود این است: اگر قرار باشد ما بدون توجه به و پذیرش اجتماعی دین را تبلیغ کنیم، آیا بهتر نبود شارع از همان اول بگوید شراب حرام است؟ آیا بهتر نبود از همان اول بگوید محدودیت ازدواج زن، تنها چهار ماه و ده روز است؟ چطور است که طبق فرمایشات خودتان، شارع محترم همیشه جانب و پذیرش اجتماعی را لحاظ کرده، اما رهبری معظم انقلاب باید از همان اول دین را کامل بگوید وگرنه در دین دست برده؟ ضمن اینکه تا جاییکه بنده می فهمم، این یک رویه کاملا معمول در سیره ی ایشان بوده که همیشه و پذیرش جامعه را مدنظر داشته و از طرفی تا جاییکه توانسته اند، طرح و نقشه خود را هم ارائه داده اند. فی المثل در موضوع برجامی، با اینکه بارها گفتند من بدبینم اما از مذاکرات منع نکردند و تا جاییکه توانستند از تیم مذاکره کننده حمایت کردند. ایشان سعی کردند با مشخص کردن خطوط قرمز، زهر مذاکرات منفعلانه را کاهش دهند. یا در موضوع مدیریت دقیقا با همان منطق حاکم بر مذاکرات، ضمن حمایتهای فراوان از تیم و نگاه پزشکی حاکم در کشور، پروتکل های سازمان بهداشت جهانی را بارها و بارها تعدیل و تغییر دادند. هرچند که به جز توصیه به ماسک، مهم ترین فرمایشات ایشان درباره کرونا حتی در میان دوستداران ایشان هم شنیده نشد. در موضوع زنان هم دقیقا همین منطق حاکم است: ایشان از طرفی از نظم و نگاه مدرن موجود و حاکم بر جایگاه زن در کشور حمایت می کنند، اما به میزانی که و پذیرش وجود دارد، دیدگاه های واقعی خود را هم ارائه می دهند. شاهد ماجرا آنجاست که در همین دیدار اخیر گفتند: مادر بودن مهم ترین نقش عالم است و تمام فعالیتهای اجتماعی زن را منوط به این کردند که مضر به مشغله ی اصلی زن، یعنی فرزند آوری و خانه داری نباشد. @besalamen_amenin
سخنرانی شب نهم محرم.m4a
10.23M
بسم الله الرحمن الرحیم سخنرانی محرم ! کتابی که به آفریقا هم رسیده😊! راهکارهای افزایش های عقلی، جسمی و روحی انسان، در تقسیم بندی شش گانه ایام عمر: ۱. انتخاب همسر ۲. آداب پنجگانه انعقاد نطفه ۳. ایام حمل ۴. هفت سال اول ۵. هفت سال دوم ۶. هفت سال سوم @besalamen_amenin