#ﻟﺎ_ﺗَﺤْﺰَﻥْ_ﺇِﻥ_ﺍﻟﻠﻪَ_ﻣَﻌَﻨﺎ
بعضی ﻭقتها ﺣﻖ ﺁﺩﻣﻮ ﻧﺎﺣﻖ ﻣﯽکنند، ﺍﺫﻳﺖ ﻣﯽ کنند ، ﺍﻟﮑﯽ ﺗﻬﻤﺖ ﻣﯽ ﺯنند ، ﺑﺮﺍﺕ ﭘﺎﭘﻮﺵ ﺩﺭﺳﺖ می کنند ، ﻣﺪﺭﮎ ﺳﺎﺯﯼ می کنند ﻭ ﺗﻮ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯽ ﺍﺯ ﺣﻘﺖ #ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﯽ ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﯽ ﺣﻘﺖ ﺿﺎﻳﻊ ﺷﺪﻩ
ﺍﻳﻦ مواقع ﻳﻪ ﺁﻳﻪ رو به یاد بیار، ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﻮﻧﻴﺶ، ﻧﺠﺎﺗﺖ ﻣﯽ ﺩﻩ، ﺩﻳﺮ ﻳﺎ ﺯﻭﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ ﻭ #ﺳﻮﺯ ﻧﺪﺍﺭﻩ.
ﻟﺎ ﺗَﺤْﺰَﻥْ ﺇِﻥ ﺍﻟﻠﻪَ ﻣَﻌَﻨﺎ ، ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﺎﺵ، ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ. ﺁﻳﻪ ۴۰ سوره ﺗﻮﺑﻪ
#نجات_از_شرِ_شیطان
هنگامی كه #شیطان به خداوند گفت من از چهار طرف جلو، پشت، راست و چپ انسان را گرفتار و گمراه می كنم. اعراف آیه ۱۷
فرشتگان #سوال کردند شیطان که از چهار سمت بر انسان مسلّط است پس چگونه انسان نجات می یابد...
خداوند به آنان فرمود راه بالا و پایین باز است ، راه بالا #نیایش و راه پایین سجده و بر خاک افتادن است
بنابراین كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند یا سَری بر آستان مقدس او بساید می تواند شیطان را طرد كند...
#یه_جفت_چشم_زیبا
تو آینه به خودت نگاه کردی؟ یه جفت چشم قشنگ داری . چشمای خوشگلی که اگه #مواظب اون ها باشی ، هفتاد هشتاد سال راحت برات کار میکنن...
این دو تا تیله ی رنگارنگ، خیلی چیزا دیدن... مگه نه؟! فقط خودت و خدا میدونین چیا دیده... اصلا به ما چه!!
این تیله ها یه سیم کشی #مستقیم دارن به قلبت. گاهی وقتا میشه که با این دو تا مروارید، یه شوک فشار قوی میفرستی برا اون قلب بی زبون...
رفیق! مواظب قلبت باش ، برق فشار قوی اذیتش می کنه . سیاهش میکنه. اگه خیلی سیاه بشه دیگه نمیشه کاری براش کرد ، میسوزه
#اسناد_سوخته_انگلیس
انگلیس چند وقت پیش اسناد سوخته سالهای دور سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا را منتشر کرد
در یکی از این سند ها ، در #ارتباط با سنجش حماقت مردم ، مربوط به سال ۱۳۲۸ آمده که خزینه ای در شوش بوده که بسیار آب کثیف و متعفنی داشت
مأموری انگلیسی از سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا خود را به کوری میزند و در حضور مردم ساده آن زمان از آب گندیده #خزینه می خورد و به چشم هایش می مالد و ادعا می کند که شفا پیدا کرده است
بعد از این موضوع مردم برای #تبرّک به خزینه هجوم میبرند و با نوشیدن آب آلوده و مالیدن آن بر سر و صورت خود از آن شفا طلب می کنند
در پایان این سند نوشته است: حماقت مردم هنوز به حدی هست که تا سالها می شود آنها را #بازی داد و سوارشان شد.
#اللَّهُمَّ_الْعَنْ_قَتَلَةَ_الْحُسَيْنِ
داود رقی نقل میکند : من در حضور امام جعفر صادق علیه السّلام بودم که امام #آب خواست. هنگامی که آب را آشامیدند ، حالت گریه به آن حضرت دست داد و چشمانش پر از اشک شد. سپس به من فرمود:
خدا قاتل امام حسین علیه السّلام را لعنت کرده است، هیچ بنده ای نیست که آب بیاشامد و قاتل امام حسین را #لعنت کند ، مگر اینکه خدا صد هزار حسنه در نامه عملش مینویسد و صد هزار گناه او را محو کرده و صد هزار درجه برایش بالا میبرد و گویا چنین شخصی صد هزار غلام آزاد کرده است و خداوند فردای قیامت او را در حالی محشور می کند که قلبش #مطمئن و آسوده است
کامل الزیارات ، صفحه ۱۰۶
بحارالانوار ، جلد۴۴ ، صفحه ۳۶۸
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
#محاسبه_نفس
راه غلبه بر نفس اماره ، محاسبه است. بعضی از اولیاء خدا یک دفتری همراه خود داشتند و هر کاری که می کردند می نوشتند ، در آخر روز هم نشسته و #حساب کارهای خود را می کردند که ما در این روز چه کردیم ، چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نمودیم ، چه مقدار سرپیچی و نافرمانی کردیم
رسول اکرم صل الله علیه و آله فرمود: انسان #مؤمن نخواهد بود ، تا این که به حساب نفس خود برسد ؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده اش . بحار الأنوار ، جلد ۷۲
#عزاداران_بر_خود_ببالند
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله خبر شهادت و مصائبی که #اباعبدالله علیه السلام دچار آن می شود را به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها داد ، خانم گریه شدیدی کرد و عرض کرد: پدر جان! چنین مصائبی در چه زمانی رخ می دهد؟
فرمود: در آن زمان که من و تو و علی در دنیا نیستیم! #گریه حضرت زهرا شدیدتر شد و گفت: پدر جان! پس چه کسی برای حسین گریه خواهد کرد و چه کسی متصدی عزاداری وی خواهد شد؟
پیامبر فرمود: فاطمه جان! زنان امتم بر زنان #اهل_بیت و مردانِ ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، و همه ساله هر گروهی پس از دیگری عزاداری را تجدید می کنند
هنگامی که روز قیامت فرا رسد ، تو زنان امت و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد. هر یکی از ایشان که در مصیبت حسینم گریه کند ، ما دست او را می گیریم و وارد بهشت می کنیم
فاطمه جانم! هر چشمی فردای قیامت #گریان است ، غیر از چشمی که در مصیبت حسین گریه کند ، زیرا صاحب آن چشم خندان و مژده نعمت های بهشت به وی داده خواهد شد . بحار الأنوار ، ٤٤/٢٩٣
#غلو_درباره_امیرالمومنین
شخصی از اهل سنت ﺑﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ پایین ﻣﯽ آﻣﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ #ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﻏﻠﻮ می کنید ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﯾﺪﺍﻟﻠﻪ می گویید! ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ فرمود: ﺍﮔﺮ ﻋُﻤَﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﮔﻔﺖ ﺳﺨﻦ ﻋُﻤﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ #ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ. ﻋﻼﻣﻪ امینی رحمت الله علیه ، ﺳﺮﯾﻊ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ کتابهای ﺍﻫﻞﺳﻨﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍی از آن ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﺩﺭ آﻥ ﺑﻮﺩ:
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ مشغول ﻃﻮﺍﻑ ﮐﻌﺒﻪ بود؛ ﺩﺭ همین مکان مقدس ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻋﯽ ﮐﺮﺩ و #امیرالمومنین علی علیه السلام ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﮐﺮﺩ
ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ. ﻋُﻤﺮ بن الخطّاب به او ﮔﻔﺖ: ﻗَﺪ ﺭَﺍﯼ ﻋَﯿﻦُ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺿَﺮَﺏَ ﯾَﺪُ ﺍﻟﻠّﻪ ، #ﭼﺸﻢ ﺧﺪﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﺯﺩ
منابع: ﮐﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ، ﺝ۵، ﺹ۴۶۲ ، ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺩﻣﺸﻖ، جلد۱۷، ﺹ۴۲، ﺟﻮﺍﻫﺮ ﺍﻟﻤﻄﺎﻟﺐ، ﺝ۱، ﺹ۱۹۹، ﺟﺎﻣﻊﺍﻻﺣﺎﺩﯾﺚ، ج۲۶،ﺹ۲۹
#کریم_سیاه_و_سیدالشهدا
آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی مشهور به صاحب عروه یک کفن برای خودش خریده بود. در حرم #امیرمؤمنان علیه السّلام همۀ قرآن را بر آن نوشته ، سپس در حرم امام حسین علیه السلام زیارت عاشورا را با تربت بر اطراف آن نوشته بودند.
ایشان برای صله ارحام عازم یزد شد و در این سفر ،کفن را با خودش به یزد برد. در شب اول ورودشان به یزد ، در منزل یکی از دختران خود استراحت می کنند. حضرت #سیدالشهداء علیه السلام به خواب ایشان آمده و فرمود
یکی از دوستان ما فوت کرده و در یزد منتظر کفن است. ما دوست داریم این کفن به او اهداء شود. ایشان بیدار می شود و می خوابد. دوبار دیگر این رؤیا تکرار می شود! ایشان لباس پوشیده به #قبرستان یزد می رود و می بیند شخصی فوت کرده ، او را غسل داده ، روی سنگ نهاده ، منتظر کفن هستند...
تا ایشان با کفن در دست میرسد ، می گویند: کفن را آوردند. مرحوم یزدی از آنها می پرسد: شما کی هستید؟! می گویند: همان آقایی که به شما #امر فرموده کفن بیاورید ، به ما نیز امر فرموده که برای تجهیز و دفن ایشان به این جا بیاییم.
مرحوم یزدی می پرسد: این شخص کیست؟ می گویند: او شخصی به نام #کریم_سیاه است ، یک فرد معمولی! ولی عاشق امام حسین بود. در هر کجا مجلسی به نام امام حسین برگزار می شد ، او بدون هیچ تکلّفی حاضر می شد.
#نماز_برای_غِیرِ_خدا
شخصی، روزی به مهمانی بزرگی رفت. هنگام غذا خوردن فرا رسید. زاهد از عادت همیشگی غذا کمتر خورد. بعد از غذا ، نوبت #نماز خواندن رسید
مشغول نماز شد، اما بر خلاف همیشه، نماز را طولانی به جا آورد. پس از آنکه به خانه خود رسید ، از همسرش طعام خواست
پسرش با #تعجب سوال کرد : مگر در مهمانی به اندازه کافی غذا نخوردی؟ پدر گفت: کم خوردم تا آدم پرخوری جلوه نکنم و برای روزهای آینده برای خود موقعیتی کسب کنم
پسر با شنیدن شرح ریا کاری پدر به او گفت: پدر جان! نمازت را نیز #قضا کن که چیزی نخواندی که به کار آید
#نامه_آقا_امام_زمان
حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در نامه ای به شیخ مفید می فرمایند:
سعی کنید اعمال شما #شیعیان طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید.
امر قیام ما با اجازه خداوند به طور ناگهانی انجام خواهد شد و دیگر در آن هنگام توبه فایده ای ندارد و سودی نبخشد.
عدم التزام به دستورات ما ، موجب می شود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و #پشیمانی نفعی نخواهد داشت. بحارالانوار ، جلد ۳ ، صفحه ۱۷۵
#چشم_چرانی_کوچک
کاش عاقبت بدی هایمان را در همین دنیا می دیدیم تا کار به #قیامت نکشد . مثلا ما فکر می کنیم یک نگاه حرام چیز کوچکی است در حالی که در تفسیر نمونه آمده وقتی جوانی در زمان پیامبر با زنی روبرو شد و با چشم او را دنبال کرد ، صورتش به دیوار خورد و با جسمی که در دیوار بود ، خون بر سرو سینه اش ریخت
#جوان سریع نزد پیامبر خدا رفت و ماجرا را گفت. در همین حین ملک وحی جبرئیل نازل و آیه زیر را آورد : قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ . به مؤمنان بگو چشم هاى خود را از #نگاه به نامحرمان فرو گيرند و دامان خود را از بى عفّتى حفظ كنند
باز هم دم آن جوان گرم که هنوز آیه نیامده فهمید کارش اشکال داشته و در همین دنیا هم نشانه های عذابش را دیده ؛ #خدا به داد ما برسد که ده ها برابر گناه می کنیم و عین خیال مان هم نیست و فقط دیگران را گناه کار میدانیم