eitaa logo
به‌سمت آرامش 🌱✨
4.9هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
3 فایل
🌱🌻 بِسم‌الله‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ✨ مدیریت: @Saheerr 📳 مجموعه تبلیغات (تبلیغات قاضی) https://eitaa.com/joinchat/356910065C5b56d32fe0
مشاهده در ایتا
دانلود
😍❤️🙌 🥂 حضرت وقتی صبحانه را که می‌خورد، یک ربع تا بیست دقیقه همان‌طور نشسته، چشمانش را می‌بست، انگار می‌خوابید؛ هنگامی که بر‌می‌خواست، قلمش را برمی‌داشت و روی کاغذ باطله‌ها مشغول نوشتن می‌شد. آن روز نوشته بود هـر که دید از آل‌پیغمبـر صلی‌الله‌علیه‌وآله💚 اثـر جاى پاى جمله‌شان بگذاشت سر شربتى کَز دست‌شان نوشیده شد، تا ابـد شیرینـى‌اش در کام بُد نوشته‌هایش، اغلب شعر بود. پیش خودم می‌گفتم «شاید آقا در مدت این خواب کوتاه در عالم دیگری سیر می‌کنند. گویا از عالم دیگری چیزی را یادداشت می‌کند.» بدون درنگ می‌نوشت. نوشتنش که تمام می‌شد، می‌رفت وضو می‌گرفت؛ و تازه مطالعه‌اش آغاز می‌شد. بر اساس خاطرۀ یکی از مرتبطین با معظم‌له 📚 این بهشت، آن بهشت، ص٧۴ @olama12
😍❤️🙌 🥂 حضرت وقتی صبحانه را که می‌خورد، یک ربع تا بیست دقیقه همان‌طور نشسته، چشمانش را می‌بست، انگار می‌خوابید؛ هنگامی که بر‌می‌خواست، قلمش را برمی‌داشت و روی کاغذ باطله‌ها مشغول نوشتن می‌شد. آن روز نوشته بود هـر که دید از آل‌پیغمبـر صلی‌الله‌علیه‌وآله💚 اثـر جاى پاى جمله‌شان بگذاشت سر شربتى کَز دست‌شان نوشیده شد، تا ابـد شیرینـى‌اش در کام بُد نوشته‌هایش، اغلب شعر بود. پیش خودم می‌گفتم «شاید آقا در مدت این خواب کوتاه در عالم دیگری سیر می‌کنند. گویا از عالم دیگری چیزی را یادداشت می‌کند.» بدون درنگ می‌نوشت. نوشتنش که تمام می‌شد، می‌رفت وضو می‌گرفت؛ و تازه مطالعه‌اش آغاز می‌شد. بر اساس خاطرۀ یکی از مرتبطین با معظم‌له 📚 این بهشت، آن بهشت، ص٧۴ @olama12