eitaa logo
از بعثت تا ظهور
53 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
631 فایل
ارتباط با ادمین: @mostafa_soleimany
مشاهده در ایتا
دانلود
167.pdf
133.5K
📂هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ ایمان و خدا باوری ✏️ گرایش فطری قلب‌ها به ایمان 🗓1399/07/07 🌷 @nedaye_tahzib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔸موضوع: سهمیه رایگان نان و گوشت برای بی نوایان اقتصاد مقاومتی، شماره 10 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.com
موضوع: مرگ در مَدار بصیرت در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم، مزار شهیدی است از کشور فرانسه: «کمال کورسل». او درست در مقطعی که برخی از روشنفکران غرب زده و میلیشاهای مسلح چپ گرا، سوار بر پرواز تهران پاریس می شدند، او سوار بر خط پروازی پاریس تهران شد تا برای کسب معارف تشیع و بازگشت به کشورش برای احیای مکتب اهل بیت(ع) در جوار کریمة اهل بیت(س) به تحصیل بپردازد. اما شیپور جنگ که نواخته شد و دفاع به لحظات حساس خود که رسید و پاریس نشینان در پادگان اشرف عراق گردآمدند و تا تنگة چهارزبر پیش رفتند، حفظ مکتب تشیع را در گرو حفظ نظام مقدس اسلامی دید. دفتر و قلمش را کنار نهاد، درِ حجره اش را در مدرسة حجتیة قم قفل زد و راهی جادة کرمانشاه اسلام آباد شد و در سرانجامی که سرنوشت مقلدان خمینی است، در مصاف با منافقان شربت شهادت نوشید. او جزء خواص بود و اهل بصیرت. به خوبی می دانست تکلیف او «رها کردن درس» است؛ حتی اگر او تنها مبلّغ آیندة کشورش باشد. 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.com
مجموعه پوسترهای نمایشگاهی پیام امام خمینی قدّس سرّه به حوزه و روحانیت، شماره10 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.com
* 🔻محبت، بدون سعي و تلاش اوليه به‌دست نمي ‌آيد؛ چون محبت، فرع ‏بر معرفت است. انسان، مادامي که کسي را درست نشناسد، نمي‌تواند به او علاقه و محبت داشته باشد. 🔸از طرفي معرفت هم فرع بر جهاد و تلاش عملي است. معرفت، فرع رياضات شرعي است تا با انجام آن‌ها، نفس از تعلقات عادي دست بردارد و مستعد معرفت بشود. 🔹انسان، تا با جهاد با نفس، قلب را از تاريکي و سختي نجات ندهد، نور معرفت در آن نمي‌تابد. قرآن هم مي‌فرمايد: وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ؛ و آن‌ها كه در راه ما [با خلوص نيّت] جهاد و تلاش كنند، قطعاً به راه ‌هاى خود، هدايتشان خواهيم كرد؛ و خداوند با نيكوكاران است. 🔸من بايد با جهاد نفس از اين اسارت بيرون بيايم، تا به معرفت و محبت برسم. من كه حتي محدود دايره محبتم‏ همان محدود دايره نفس است و شياطين فريبم مي‌دهند، بايد از زواياي نفساني -ولو بالنسبة- خارج و بر نفسم مسلط بشوم، تا بتوانم خودم را بشناسم، خداي خودم را بشناسم و معرفت‏ پيداكنم. 🔹در چنين شرايطي، هنگام خواب ديگر به‌ سبب محبت، اصلاً خوابم نمي‏ برد و حالتي به دلم حاكم است كه با خداي متعال ارتباط دارد و مجذوب حق تعالي است. 🔸بله؛ اين جذبه، از همه آن اعمال بالاتر است؛ منتها بدون سعي و تلاش به‌دست نمي ‌آيد. اين محبت را اگر به كسي دادند، جنسش از آن عمل بالاتر است. كسي كه مرتّب به نماز مستحبي مي ‌ايستد -كه بايد هم بخواند و بايد هم ما بخوانيم- براي اين است كه به آن محبت برسيم و جنس ذاتمان و صفاتمان و روحمان ‏يك جنسِ محبّتي بشود. 🔹همان کسي هم كه مي‏خواهد اهل محبت بشود، تنها راهش سعي و تلاش و عمل صالح و ارتقاي نيت خالص است. ‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌
seh daghigheh ta ghiamat eide ghadir.pdf
2.15M
📚دانلود پی دی اف کتاب «سه دقیقه در قیامت» @tahzibfeyzie
23.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ بسیار مهم راجع به کرونا این چهار دقیقه را ببینید و با دوستان خود به انتشار بگذارید خلاصه مطالب کانال راجع به تهدید های کرونا هراسی و خطر جدی و نقشه ای که برای ما کشیده اند مجله طب اسلامی @eslamteb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢نامه جانکاه خطاب به یارهمیشگی خود شهیدحسین پورجعفری: قول می‌دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم،بدون تو وارد بهشت نشوم بسم الله الرحمن الرحیم عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود،اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند،در هواپیما، ماشین و . . بارها نگاه کردم،جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشته‌ام. حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود. ♦️حسین عزیز!خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند. ♦️حسین!بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی،حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم. ♦️حسین جان!شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر. ♦️حسین!پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی. حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند و کسی باور نمی کرد همراهم نباشی. ♦️حسین عزیز!فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم میشود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی. اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، کآنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند،خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم. ♦️حسین عزیزم!سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است. ♦️حسین جان!عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد. ♦️حسین عزیز!اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند. ♦️برادر خوبم!اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است. دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد،عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدان. ♦️حسین!می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن،نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی!چون پاره ای از وجودم بودی،ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن. انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم،دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام. خداحافظ،برادرت قاسم سلیمانی ۱۰ / ۸ /۱۳۹۵ سفر حلب