eitaa logo
بشارت می‌دهم خوش‌روزگاری
280 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
13هزار ویدیو
149 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امام كاظم علیه السّلام فرمودند: أوْشَكُ دَعْوَةً‌ وَ أسْرَعُ إجابَةُ دُعاءُ الْمَرْءِ لاِخیهِ‌ بِظَهْرِ الْغَیبِ. دعایی كه بیش‌تر امید اجابت آن می‌رود و زودتر به اجابت می‌رسد،‌ دعا برای برادر دینی است در پشت‌سر او. اصول كافی،ج۱ ،ص۵۲ https://eitaa.com/besharat_ir http://eitaa.com/joinchat/3912564749Ce45dda9373
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موسی بن جعفر ملقب به کاظم هفتمین امام شیعیان است. وی در سال ۱۲۸ قمری، هم‌زمان با انتقال قدرت از امویان به عباسیان متولد شد و در سال ۱۴۸ق پس از شهادت پدرش، امام صادق(ع)، به امامت رسید. دوران ۳۵ ساله امامت او با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی هم‌زمان بود. او چندین بار از سوی مهدی و هارون عباسی زندانی شد و در سال ۱۸۳ق در زندان سندی بن شاهک به شهادت رسید. با شهادت او، امامت به فرزندش علی بن موسی(ع) منتقل شد. دوره امامت امام کاظم(ع) با اوج قدرت خلافت عباسی هم‌زمان بود و او در برابر حکومت وقت، تقیه می‌کرد و شیعیان را نیز به این کار سفارش ‌می‌نمود؛ از این رو موضع‌گیری صریحی از امام هفتم شیعیان در برابر خلفای عباسی و قیام‌های علوی مانند قیام شهید فخ گزارش نشده‌است. با وجود این، وی در مناظره و گفتگو با خلفای عباسی و دیگران تلاش می‌کرد از خلافت عباسیان مشروعیت‌زدایی کند. امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان، سازمان وکالت را گسترش داد و در مناطق مختلف، افرادی را به عنوان وکیل تعیین کرد. از سوی دیگر، حیات امام کاظم(ع) هم‌زمان با بروز انشعاباتی در شیعه بود و فرقه‌های اسماعیلیه، فطحیه و ناووسیه با آغاز امامت او و فرقه واقفیه پس از شهادت او شکل گرفت. حرم امام کاظم(ع) و حرم نوه‌اش امام جواد(ع) در منطقه کاظمین در شمال بغداد، به حرم کاظمین شهرت دارد و زیارتگاه مسلمانان به‌ویژه شیعیان است. 📚ویکی شیعه با تلخیص https://eitaa.com/besharat_ir
دوران امامت موسی بن جعفر، پس از شهادت امام صادق(علیه السلام) در سال ۱۴۸ قمری. در ۲۰ سالگی به امامت رسید. دوران امامت او با خلافت چهار تن از خلفای عباسی هم‌‌زمان بود: حدود ۱۰ سال از امامت او در خلافت منصور (حکومت۱۳۶-۱۵۸ق)، ۱۱ سال در خلافت مهدی عباسی (حکومت۱۵۸-۱۶۹ق)، یک سال در خلافت هادی عباسی (حکومت۱۶۹-۱۷۰ق) و ۱۳ سال در خلافت هارون (حکومت۱۷۰-۱۹۳ق) سپری شد. مدت امامت موسی بن جعفر ۳۵ سال بود و با شهادت او در سال ۱۸۳ق امامت به فرزندش، امام رضا(علیه السلام) منتقل شد. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/besharat_ir
وصیت امام صادق و سرگردانی برخی شیعیان در منابع آمده‌است امام صادق(علیه السلام) با توجه به سخت‌گیری‌های عباسیان و برای حفظ جان امام کاظم(علیه السلام)، پنج نفر ـ از جمله خلیفه عباسی ـ را به عنوان وصی خود معرفی کرد. هرچند امام صادق، بارها امامِ پس از خود را به اصحاب خاصش معرفی کرده‌بود، اما این اقدام تا حدی وضع را برای شیعیان ابهام‌آلود کرد. در این دوره، برخی از اصحاب برجسته امام صادق مانند مؤمن طاق و هشام بن سالم نیز دچار تردید شده‌بودند. آنان ابتدا به سراغ عبدالله افطح، که ادعای امامت کرده‌بود، رفتند و از او درباره زکات پرسیدند. اما پاسخ‌های عبدالله آنها را قانع نکرد. آن‌دو سپس با موسی بن جعفر(علیه السلام) ملاقات کردند و با پاسخ‌های وی قانع‌ شدند و امامت او را پذیرفتند. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/besharat_ir
مناظر‌ه‌ها و گفتگوها مناظرات و گفتگوهایی از امام کاظم(علیه السلام) با برخی از خلفای عباسی، دانشمندان یهودی و مسیحی،ابوحنیفه و دیگران گزارش شده‌است. باقر شریف قرشی هشت گفتگو از امام کاظم(علیه السلام)، تحت عنوان مناظرات آن حضرت گردآورده‌‌است. امام کاظم(ع) با مهدی عباسی مناظره‌هایی درباره فدک و نیز حرمت خمر در قرآن انجام‌داده‌است. با هارون عباسی نیز مناظراتی داشته است. ازآن‌جا که هارون می‌خواست خویشاوندی پیامبر(صلی الله علیه و آله) با خود را نزدیک‌تر از نسبت او با موسی بن جعفر نشان دهد، امام کاظم(علیه السلام) در حضور هارون به نزدیک‌تر بودنِ انتساب خویش به پیامبر تصریح کرد. گفتگوهای موسی بن جعفر با عالمان ادیان دیگر نیز معمولا در پاسخ به پرسش‌های آنان صورت گرفته که در پایان به گرویدن آنان به اسلام انجامیده‌است. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/besharat_ir
سیره عبادی بر اساس منابع شیعه و سنی، امام کاظم(ع) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب عبد صالح استفاده می‌شود. برپایه برخی گزارش‌ها امام کاظم(ع) آن‌قدر عبادت می‌کرد که زندان‌بانان او نیز تحت تأثیر قرار می‌گرفتند. شیخ مفید موسی بن جعفر را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده‌است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه می‌کرد که محاسنش از اشک‌ خیس می‌شد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ» را تکرار می‌کرد و دعای «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» را در سجده می‌خواند. حتی هنگامی‌که به دستور هارون به زندان منتقل شد، خدا را سپاس می‌گفت که فرصتی برای عبادت یافته است: «خدایا همواره از تو فراغتی برای عبادتت طلب می‌کردم و تو آن را برایم فراهم کردی؛ پس تو را سپاس می‌گویم» نقش انگشتری امام کاظم(ع) «حَسْبِيَ اللَّهُ حَافِظِي»‏ و ِ «الْمُلْكُ لِلَّهِ وَحْدَهُ بوده‌است. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/besharat_ir
سیره اخلاقی در منابع شیعه و سنی، گزارش‌های مختلفی درباره بردباری و سخاوت امام کاظم(ع) وجود دارد. شیخ مفید او را بخشنده‌ترین مردم زمان خودش دانسته که شب‌ها برای فقیران مدینه آذوقه می‌برد. ابن عنبه درباره سخاوت موسی بن جعفر گفته‌است: او شب‌ها از خانه بیرون می‌رفت و کیسه‌هایی از درهم هم‌راه داشت و به هرکس می‌رسید یا به کسانی که به احسان او چشم داشتند، می‌بخشید تا بدانجا که کیسه‌های پول او ضرب‌المثل شده بود. هم‌چنین گفته‌شده موسی بن جعفر به کسانی که به او آزار می‌رساندند نیز بخشش می‌کرد و وقتی به او خبر می‌دادند فردی در صدد اذیت او بوده، برایش هدیه‌ می‌فرستاد. همچنین شیخ مفید امام کاظم(ع) را کوشاترین فرد در صله رحم با خانواده و دیگر بستگان دانسته‌است. دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به کاظم، این بود که خشم خود را کنترل می‌کرد. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/besharat_ir
سیره سیاسی برخی منابع گفته‌اند امام کاظم به شیوه‌های مختلفی از جمله مناظره و عدم همکاری، بر عدم مشروعیت خلفای عباسی تأکید می‌کرد و می‌کوشید اعتماد مردم را نسبت به آنان سست کند. موارد زیر را می‌توان از نمونه‌های تلاش او برای بی‌اعتبار کردن عباسیان برشمرد: او در مواردی که خلفای عباسی با انتساب خود به پیامبر(ص) در صدد مشروعیت‌بخشی به حکومت خود بودند، نسب خود را مطرح می‌کرد و نشان می‌داد که او از عباسیان به پیامبر(ص) نزدیک‌تر است. از جمله در گفت‌وگویی که میان او و هارون عباسی رخ داد، امام کاظم(ع) با تکیه بر آیاتی از قرآن از جمله آیه مباهله، انتساب خود به پیامبر را از طریق مادرش حضرت زهرا(س) اثبات کرد. هنگامی‌که مهدی عباسی رد مظالم می‌کرد، امام کاظم(ع) فدک را از او مطالبه کرد. مهدی از او خواست تا حدود فدک را مشخص کند و امام مرزهایی را تعیین کرد که با قلمرو حکومت عباسیان برابری می‌کرد. امام هفتم شیعیان اصحاب خود را به عدم همکاری با عباسیان سفارش می‌کرد، از جمله صفوان جمال را از کرایه دادن شتران خود به هارون منع کرد. درعین‌حال از علی بن یقطین که در حکومت هارون الرشید، عهده‌دار وزارت بود، خواست تا در دربار بماند و به شیعیان خدمت کند. با این وجود، از موسی بن جعفر(ع) مخالفت علنی در برابر حکومت وقت گزارش نشده‌است. او اهل تقیه بود و شیعیان را نیز به رعایت آن سفارش می‌کرد. به عنوان مثال، در نامه‌ای به خیزران مادر هادی عباسی، مرگ او را تسلیت گفت. بر پایه روایتی هنگامی که هارون او را احضار کرد، فرمود: «چون تقیه در برابر حاکم واجب است، پیش هارون می‌روم». https://eitaa.com/besharat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ ﴿٣٩﴾ همه ستایش‌ها ویژه خدایی است که اسماعیل واسحاق را در سنّ پیری به من بخشید؛ یقیناً پروردگارم شنونده دعاست. رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ﴿٤٠﴾ پروردگارا! مرا بر پادارنده نماز قرارده، و نیز از فرزندانم [برپادارندگان نماز قرارده]. و پروردگارا! دعایم را بپذیر. سوره ابراهیم https://eitaa.com/besharat_ir https://eitaa.com/joinchat/1819344971C066561c32c
امام زمان علیه السلام: إنَّ اللّه َ بَعَثَ مُحَمَّدا رَحمَةً لِلعالَمينَ و تَمَّمَ بِهِ نِعمَتَهُ. خداوند محمّد را برانگيخت تا رحمتى براى جهانيان باشد و نعمت خود را تمام كند بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۹۴ https://eitaa.com/besharat_ir
AUD-20210310-WA0034.
3.7M
حضرت باران مجید اخشابی مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله مبارک🌹 https://eitaa.com/besharat_ir
‍ بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🍃اعمال شب بیست و هفتم (شب مبعث )👇👇👇 1️⃣ چون بجا آوردى نماز عشا را و به رختخواب رفتى پس بیدار مى شوى هر ساعتى که خواستى از شب تا پیش از نیمه آن و بجا مى آورى دوازده رکعت نماز مى خوانى در هر رکعتى حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصّل ومفصّل ازسوره محمّد است تا آخرقرآن پس چون سلام دادى درهر دو رکعتى وفارغ شدى ازنمازها مى نشینى بعدازسلام و مى خوانى حمد را هفت مرتبه و مُعَوَّذَتَین را هفت مرتبه وقُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ و قُلْ یا اَیها الْکافِرُونَ هرکدام را هفت مرتبه و اِنّا اَنْزَلْناهُ و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه و بخوان در عقب همه این دعا را : اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یکنْ لَهُ شَریک فى الْمُلْک وَلَمْ یکنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ ستایش خاص خدایى است که نگیرد فرزندى و نیست براى او در فرمانروایى شریکى و نیست برایش یاورى از الذُّلِّ وَکبِّرْهُ تَکبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُک بِمَعاقِدِ عِزِّک عَلَى اَرْکانِ خوارى و به بزرگى کامل بزرگش شمار خدایا از تو خواهم به حق چیزهایى که موجبات عزتت برپایه هاى عَرْشِک وَمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کتابِک وَبِاسْمِک الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ عرشت مى باشد و به حق سرحد نهایى رحمتت از کتابت و به نام بزرگتر بزرگتر الاْعْظَمِ وَذِکرِک الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَبِکلِماتِک التّامّاتِ اَنْ بزرگترت و به حق ذکرت که والاتر و برتر و اعلى است و به کلمات تام و تمامت که تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ پس بخوان هر دعائى درود فرستى بر محمد و آلش و انجام دهى درباره من آنچه را تو شایسته آنى 2️⃣ غسل در این شب 3️⃣ زیارت حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام 4️⃣ خواندن دعای اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُک بِالتَّجَلِىِ الاْعْظَمِ فى هذِهِ اللَّیلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ...(در مفاتیح آمده) 📚 مفاتیح الجنان https://eitaa.com/besharat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ‏ گواهى مى‏ دهم كه خدايى جز خداى يكتا نيست كه فرد و بى ‏شريك است‏ و گواهى مى ‏دهم كه محمد بنده خاص و رسول اوست وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ‏ و نيز گواهى مى ‏دهم كه همانا على بن ابى طالب امير اهل ايمان بنده خاص خدا و برادر رسول خداست وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ الطَّاهِرِينَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ‏ و ائمه طاهرين فرزندانش همه حجتهاى خدا بر خلق‏ اند. پس داخل شو و بايست نزديك قبر آن حضرت بنحوى كه روى خود را بجانب قبر كرده باشى و قبله را در پشت خود قرار دهى آنگاه صد مرتبه تكبير بگو و بگو السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ خَلِيفَةِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ صَفْوَةِ اللَّهِ‏ سلام بر تو اى وارث علم آدم خليفة الله سلام بر تو اى وارث حضرت نوح برگزيده خدا السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ‏ سلام بر تو اى وارث ابراهيم خليل خدا سلام بر تو اى وارث موساى كليم (سخنگوى با) خدا السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ سَيِّدِ رُسُلِ اللَّهِ‏ سلام بر تو اى وارث عيساى روح الله سلام بر تو اى وارث حضرت محمد (ص) سيد رسولان خدا السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُتَّقِينَ‏ سلام بر تو اى امير اهل ايمان سلام بر تو اى پيشواى متقيان السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَصِيَّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ‏ سلام بر تو اى سيد جانشينان پيغمبران سلام بر تو اى وصى و جانشين رسول خداى رب العالمين السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِلْمِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‏ سلام بر تو اى وارث علم اولين و آخرين السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏ سلام بر تو اى خبر بزرگ عالم سلام بر تو اى راه راست حق السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْكَرِيمُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ التَّقِيُّ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّضِيُّ الزَّكِيُ‏ سلام بر تو اى پاكيزه و منزه از عيوب و صاحب كرم سلام بر تو اى وصى با تقواى كامل سلام بر تو اى پاك سيرت و پسنديده خدا السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَدْرُ الْمُضِي‏ءُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ سلام بر تو اى ماه فروزنده سلام بر تو اى صديق اكبر (بزرگترين مصدق به خدا و عالم غيب) السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْفَارُوقُ الْأَعْظَمُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السِّرَاجُ الْمُنِيرُ سلام برفارق اعظم (بزرگترين مشخص و حاكم بين حق و باطل) سلام بر تو اى چراغ روشن (علم و ايمان) السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْهُدَى السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَلَمَ التُّقَى السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ الْكُبْرَى‏ سلام بر تو اى پيشواى هدايت سلام بر تو اى نماينده مقام كامل تقوى سلام بر تو اى بزرگترين حجت خدا بر خلق السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَاصَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ وَ أَمِينَ اللَّهِ وَ صَفْوَتَهُ وَ بَابَ اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ‏ سلام بر تو اى خاص و خالص خدا و امين و برگزيده او و درگاه خدا و حجت الهى وَ مَعْدِنَ حُكْمِ اللَّهِ وَ سِرِّهِ وَ عَيْبَةَ عِلْمِ اللَّهِ وَ خَازِنَهُ وَ سَفِيرَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ‏ و معدن حكم و اسرار الهى و مخزن و خزينه‏ دار علم الهى و سفير خدا در ميان خلق أَشْهَدُ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ گواهى مى‏ دهم كه تو (اركان دين و) نماز را بپا داشتى و زكوة به فقيران دادى و امر به معروف و نهى از منكر فرمودى وَ اتَّبَعْتَ الرَّسُولَ وَ تَلَوْتَ الْكِتَابَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ وَ بَلَّغْتَ عَنِ اللَّهِ‏ و كاملا رسول اكرم را پيروى كردى و به مقام حقيقت و حد اكمل كتاب خدا را تلاوت كردى و از جانب خدا تبليغ نمودى وَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ تَمَّتْ بِكَ كَلِمَاتُ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ‏ و به عهد خدا وفا كردى و كلمات الله به وجود تو به حد كمال رسيد و در راه دين مجاهده و كوشش را بجاى آوردى وَ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ و در راه خدا و رسول صلى الله عليه و آله خيرخواه بودى وَ جُدْتَ بِنَفْسِكَ صَابِراً مُحْتَسِباً مُجَاهِداً عَنْ دِينِ اللَّهِ‏ و به جان عزيز خود با صبر و رنج و مجاهدت در دفاع از دشمنان دين حق
مُوَقِّياً لِرَسُولِ اللَّهِ طَالِباً مَا عِنْدَ اللَّهِ رَاغِباً فِيمَا وَعَدَ اللَّهُ‏ و حفظ رسول خدا فداكارى كردى و همه را براى طلب رضاى حق و شوق ثواب و وعده خدا و بر دين حق كه بر آن بودى وَ مَضَيْتَ لِلَّذِي كُنْتَ عَلَيْهِ شَهِيداً وَ شَاهِداً وَ مَشْهُوداً از جهان درگذشتى در حالى كه شهيد شدى و شاهد و مشهود خدا بودى فَجَزَاكَ اللَّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَ عَنِ الْإِسْلاَمِ وَ أَهْلِهِ مِنْ صِدِّيقٍ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ پس خدايت از طرف رسول اكرم و دين اسلام و اهل اسلام از اعمال چنين صديقى بهترين پاداش عطا كند أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاَماً وَ أَخْلَصَهُمْ إِيمَاناً وَ أَشَدَّهُمْ يَقِيناً وَ أَخْوَفَهُمْ لِلَّهِ وَ أَعْظَمَهُمْ عَنَاءً گواهى مى ‏دهم كه تو اول قوم در گرويدن به اسلام بودى و خالصترين ايمان و كاملترين يقين و خداترس‏ترين مردم و پر رنج و مشقت‏ترين اصحاب وَ أَحْوَطَهُمْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ و مراقبترين به حال رسول خدا صلى الله‏ عليه و آله بودى وَ أَفْضَلَهُمْ مَنَاقِبَ وَ أَكْثَرَهُمْ سَوَابِقَ وَ أَرْفَعَهُمْ دَرَجَةً وَ أَشْرَفَهُمْ مَنْزِلَةً و تو در اوصاف كمال از همه اصحاب پيغمبر افضل و سوابق و شرافتت بيشتر و رتبه ‏ات بلندتر و منزلتت شريفتر بود وَ أَكْرَمَهُمْ عَلَيْهِ فَقَوِيتَ (قَوِيتَ) حِينَ وَهَنُوا وَ لَزِمْتَ مِنْهَاجَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ و تو گراميترين اصحاب رسول خدا بودى تو بودى تنها نيرومند و قوى هنگاميكه سايرين سست و ناپايدار مى‏ گرديدند و تو ملازم طريق رسول صلى الله عليه و آله بودى وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ خَلِيفَتَهُ حَقّاً لَمْ تُنَازَعْ بِرَغْمِ الْمُنَافِقِينَ وَ غَيْظِ الْكَافِرِينَ وَ ضِغْنِ الْفَاسِقِينَ‏ و نيز گواهى مى‏ دهم كه تو به حق و حقيقت جانشين پيغمبر و بدون نزاع به رغم اهل نفاق و خشم كافران و كينه مردم فاسق وَ قُمْتَ بِالْأَمْرِ حِينَ فَشِلُوا وَ نَطَقْتَ حِينَ تَتَعْتَعُوا وَ مَضَيْتَ بِنُورِ اللَّهِ إِذْ وَقَفُوا فَمَنِ اتَّبَعَكَ فَقَدِ اهْتَدَى (هُدِيَ) و تو به امر رواج دين قيام كردى هنگامى كه ديگران ترسان و هراسان شدند تو هنگامى كه قوم عاجز از گفتار مى ‏شدند تو گويا به حقايق دين بودى و با نور الهى هنگامى كه ديگران درمى ‏ماندند تو در مى‏ گذشتى پس هر كس تو را پيروى كرد بحقيقت هدايت يافت كُنْتَ أَوَّلَهُمْ كَلاَماً وَ أَشَدَّهُمْ خِصَاماً وَ أَصْوَبَهُمْ مَنْطِقاً وَ أَسَدَّهُمْ رَأْياً و اول قوم در سخن و بيان حقايق و نيرومندترين آنان در هنگام جنگ و نبرد با دشمن بودى و رأى تو محكمترين آراء وَ أَشْجَعَهُمْ قَلْباً وَ أَكْثَرَهُمْ يَقِيناً وَ أَحْسَنَهُمْ عَمَلاً وَ أَعْرَفَهُمْ بِالْأُمُورِ و دلت شجاعترين دلها يقينت بيشتر و عملت نيكوتر و شناساترين اصحاب (به امور علمى و اجتماعى) كُنْتَ لِلْمُؤْمِنِينَ أَباً رَحِيماً إِذْ صَارُوا عَلَيْكَ عِيَالاً فَحَمَلْتَ أَثْقَالَ مَا عَنْهُ ضَعُفُوا تو براى اهل ايمان پدرى مهربان بودى كه آنان را به منزله خاندان خود مى ‏شمردى كارهاى سنگين كه در تحملش ناتوان بودند تو بر دوش مى ‏گرفتى وَ حَفِظْتَ مَا أَضَاعُوا وَ رَعَيْتَ مَا أَهْمَلُوا وَ شَمَّرْتَ إِذْ جَبَنُوا وَ عَلَوْتَ إِذْ هَلِعُوا وَ صَبَرْتَ إِذْ جَزِعُوا و آنچه را كه ديگران ضايع و مهمل مى ‏گذاشتند تو آن را حفظ و رعايت مى‏كردى هنگامى كه آنها ترسان و گريزان بودند تو دليرانه آهنگ مى‏ نمودى و چون ديگران هراس و جزع مى‏ كردند تو با علو همت شكيبا بودى كُنْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ عَذَاباً صَبّاً وَ غِلْظَةً وَ غَيْظاً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ غَيْثاً وَ خِصْباً وَ عِلْماً تو بر كافران عذاب اليم و سخت و خشمناك بودى و بر اهل ايمان باران رحمت نعمت و بحر علم و دانش بودى لَمْ تُفْلَلْ حُجَّتُكَ وَ لَمْ يَزِغْ قَلْبُكَ وَ لَمْ تَضْعُفْ بَصِيرَتُكَ وَ لَمْ تَجْبُنْ نَفْسُكَ‏ حجت و برهان تو هرگز كند نداشت قلب پاك منورت ابدا زيغ و تاريكى نيافت و ديده بصيرتت هرگز ضعيف نگشت و روان پاكت هرگز جبن و هراس نداشت كُنْتَ كَالْجَبَلِ لاَ تُحَرِّكُهُ الْعَوَاصِفُ وَ لاَ تُزِيلُهُ الْقَوَاصِفُ‏ تو مانند كوهى بودى كه ابدا از بادهاى تند نلرزد و از صرصر سخت از پا در نيايد كُنْتَ كَمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَوِيّاً فِي بَدَنِكَ‏ تو چنان بودى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در وصفت فرمود در جسم نيرومند مُتَوَاضِعاً فِي نَفْسِكَ عَظِيماً عِنْدَ اللَّهِ كَبِيراً فِي الْأَرْضِ جَلِيلاً فِي السَّمَاءِ در نفس قدسى متواضع در نزد خدا عظيم الشأن در روى زمين بزرگ در اهل آسمان با جلال
لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِيكَ مَهْمَزٌ وَ لاَ لِقَائِلٍ فِيكَ مَغْمَزٌ وَ لاَ لِخَلْقٍ فِيكَ مَطْمَعٌ وَ لاَ لِأَحَدٍ عِنْدَكَ هَوَادَةٌ در شخص تو بر احدى جاى نكته‏ گيرى و عيب جويى وجود ندارد نه مردم طماع در تو طمع توانند كرد و نه نابجا و ناحق كسى به تو اميدى تواند داشت يُوجَدُ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ عِنْدَكَ قَوِيّاً عَزِيزاً حَتَّى تَأْخُذَ لَهُ بِحَقِّهِ‏ مردم خوار و ناتوان نزد تو عزيز و توانايند تا آنكه حق آنان را از سركشان قوى بگيرى وَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ عِنْدَكَ ضَعِيفاً (ذَلِيلاً) حَتَّى تَأْخُذَ مِنْهُ الْحَقَ‏ و مردم قوى و با عز و اقتدار نزد تو خوار و ذليلند تا آنكه حق مظلومان را از آن ظالمان بازستانى الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ عِنْدَكَ فِي ذَلِكَ سَوَاءٌ نزد تو در حكم مذكور دور و نزديك يكسانند شَأْنُكَ الْحَقُّ وَ الصِّدْقُ وَ الرِّفْقُ وَ قَوْلُكَ حُكْمٌ وَ حَتْمٌ وَ أَمْرُكَ حِلْمٌ وَ عَزْمٌ‏ شأن و كار تو حق و صدق و مرافقت است و سخن تو حكم خدا است شأن و خلق تو حلم و بردبارى و عزم ثابت است وَ رَأْيُكَ عِلْمٌ وَ حَزْمٌ (وَ جَزْمٌ) اعْتَدَلَ بِكَ الدِّينُ وَ سَهُلَ بِكَ الْعَسِيرُ وَ أُطْفِئَتْ بِكَ النِّيرَانُ وَ قَوِيَ بِكَ الْإِيمَانُ‏ و رأى تو علم مآل انديشى است دين اسلام به وجود تو عدل و استحكام يافت و هر امر مشكل به دست تو آسان گشت آتش جنگ و فتنه ‏ها به نيروى تو خاموش گرديد و ايمان بواسطه تو قوت گرفت وَ ثَبَتَ بِكَ الْإِسْلاَمُ وَ هَدَّتْ مُصِيبَتُكَ الْأَنَامَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ‏ و اسلام ثبات يافت مصيبت تو خانه خلق را ويران ساخت بارى ما همه از جانب خدا آمده و بسوى او باز مى‏ گرديم لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ خَالَفَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنِ افْتَرَى عَلَيْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ غَصَبَكَ حَقَّكَ‏ خدا لعنت كند آنكه تو را شهيد كرد و خدا لعنت كند آنكس كه با تو مخالفت نمود و خدا لعنت كند آنكس را كه بر تو افترا بست و خدا لعنت كند آنان را كه به تو ظلم و ستم كردند و حق تو را غصب كردند وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذَلِكَ فَرَضِيَ بِهِ إِنَّا إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ بُرَآءُ و خدا لعنت كند آنكس را اين خبر به او رسيد راضى و شادمان گرديد ما از آنان به درگاه خدا بيزارى مى ‏جوييم لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً خَالَفَتْكَ وَ جَحَدَتْ وِلاَيَتَكَ وَ تَظَاهَرَتْ عَلَيْكَ وَ قَتَلَتْكَ وَ حَادَتْ عَنْكَ وَ خَذَلَتْكَ‏ خدا لعنت كند امتى را كه با تو مخالفت كرد و مقام ولايتت را انكار نمود و بر عليه تو همدست شدند و به قتل تو برخاستند و راه خلق را بسوى تو بستند و تو را مخذول و خوار داشتند الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ النَّارَ مَثْوَاهُمْ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ سپاس خداى را كه آتش دوزخ را مأواى آنان كرد كه بسيار بد منزلگاهى است براى واردانش أَشْهَدُ لَكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ وَ وَلِيَّ رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالْبَلاَغِ وَ الْأَدَاءِ (وَ النَّصِيحَةِ) گواهى مى ‏دهم براى تو اى ولى خدا و رسول او صلى الله عليه و آله كه تو تبليغ دين و اداء وظيفه ‏امامت كردى وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ حَبِيبُ (جَنْبُ) اللَّهِ وَ بَابُهُ وَ أَنَّكَ جَنْبُ (حَبِيبُ) اللَّهِ وَ وَجْهُهُ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتَى‏ و نيز گواهى مى ‏دهم كه تو دوستدار و محبوب خدايى و درگاه رحمت خدا هستى و همانا تو جنب حق و وجه خدا و همانا تو آن جنب الله و وجه اللهى كه از آن جانب و از آن وجه بسوى خدا توجه بايد كرد وَ أَنَّكَ سَبِيلُ اللَّهِ وَ أَنَّكَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‏ و توئى راه خدا و توئى بنده خاص خدا و برادر رسول خدا صلى الله عليه و آله أَتَيْتُكَ زَائِراً لِعَظِيمِ حَالِكَ وَ مَنْزِلَتِكَ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ مُتَقَرِّباً إِلَى اللَّهِ بِزِيَارَتِكَ‏ من به زيارت تو آمده ‏ام بواسطه شأن عظيم و قرب و منزلتى كه تو را نزد خدا و نزد رسول اوست و به زيارتت تقرب به خدا مى‏ جويم رَاغِباً إِلَيْكَ فِي الشَّفَاعَةِ أَبْتَغِي بِشَفَاعَتِكَ خَلاَصَ نَفْسِي مُتَعَوِّذاً بِكَ مِنَ النَّارِ و شوق و رغبت به شفاعتت دارم كه به آن شفاعت نجات و خلاصى خود را از آتش دوزخ در پناه تو مى ‏طلبم هَارِباً مِنْ ذُنُوبِيَ الَّتِي احْتَطَبْتُهَا عَلَى ظَهْرِي فَزِعاً إِلَيْكَ رَجَاءَ رَحْمَةِ رَبِّي‏ و از گناهانم كه بارى سنگين بر پشت خود افكنده ‏ام فرار مى ‏كنم در حالتى كه با جزع و زارى بسوى تو و اميدوارى به رحمت پروردگارم أَتَيْتُكَ أَسْتَشْفِعُ بِكَ يَا مَوْلاَيَ إِلَى اللَّهِ وَ أَتَقَرَّبُ بِكَ إِلَيْهِ لِيَقْضِيَ بِكَ حَوَائِجِي‏
به درگاهت آمده ‏ام كه مرا شفاعت كنى اى مولاى من نزد خدا بواسطه تو شفاعت و تقرب مى ‏جويم تا حوايجم برآورده شود فَاشْفَعْ لِي يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى اللَّهِ فَإِنِّي عَبْدُ اللَّهِ وَ مَوْلاَكَ وَ زَائِرُكَ‏ پس تو اى امير اهل ايمان مرا نزد خدا شفاعت فرما كه من خدا را بنده (پر گناه) و تو را دوستدار و زوارم وَ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ الْمَقَامُ الْمَعْلُومُ وَ الْجَاهُ الْعَظِيمُ وَ الشَّأْنُ الْكَبِيرُ وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ و تو را هم نزد خدا مقام تقرب معلوم و جاه و منزلت و شأن كبير است و عظيم و شفاعتت نزد حق مقبول و پذيرفته است اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى عَبْدِكَ وَ أَمِينِكَ الْأَوْفَى‏ خدايا درود و رحمت فرست بر محمد (ص) و آل محمد (ع) و درود فرست بر بنده خاص و امين سر كامل خود وَ عُرْوَتِكَ الْوُثْقَى وَ يَدِكَ الْعُلْيَا وَ كَلِمَتِكَ الْحُسْنَى وَ حُجَّتِكَ عَلَى الْوَرَى وَ صِدِّيقِكَ الْأَكْبَرِ و رشته محكم و دست بالا و كلمه نيكوتر و حجت تو بر خلق و بزرگترين تصديق كننده تو سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ وَ رُكْنِ الْأَوْلِيَاءِ وَ عِمَادِ الْأَصْفِيَاءِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَعْسُوبِ الْمُتَّقِينَ وَ قُدْوَةِ الصِّدِّيقِينَ وَ إِمَامِ الصَّالِحِينَ‏ سيد اوصياء و ركن و عماد اولياء برگزيدگان حضرت امير المؤمنين و پيشواى متقين و بزرگ راستگويان با ايمان و امام صالحان الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ وَ الْمَفْطُومِ مِنَ الْخَلَلِ وَ الْمُهَذَّبِ مِنَ الْعَيْبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّيْبِ‏ معصوم از خطاء و لغزش و خلل و پاكيزه‏ از عيب و پاك از شك و ريب أَخِي نَبِيِّكَ وَ وَصِيِّ رَسُولِكَ وَ الْبَائِتِ عَلَى فِرَاشِهِ وَ الْمُوَاسِي لَهُ بِنَفْسِهِ وَ كَاشِفِ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ‏ برادر رسول تو و وصى او و آنكه در فراش پيغمبرت خفت و جان را نثار او كرد و رافع و دافع هم و غم و رنج و تعب از پيغمبر الَّذِي جَعَلْتَهُ سَيْفاً لِنُبُوَّتِهِ وَ مُعْجِزاً لِرِسَالَتِهِ وَ دِلاَلَةً وَاضِحَةً لِحُجَّتِهِ‏ آن كسى كه او را شمشير تبليغ نبوت و معجزه مقام رسالت قرار دادى و دليل روشن بر حقانيت حجتهاى حق وَ حَامِلاً لِرَايَتِهِ وَ وِقَايَةً لِمُهْجَتِهِ وَ هَادِياً لِأُمَّتِهِ وَ يَداً لِبَأْسِهِ‏ براى نگهدارى پرچم دين رسول و حفاظت قلب منور او و هادى امت و بازوى تواناى قوه دفاع وَ تَاجاً لِرَأْسِهِ وَ بَاباً لِنَصْرِهِ وَ مِفْتَاحاً لِظَفَرِهِ‏ و تاج عزت و سلطنت بر سر پيغمبر درگاه فتح و نصرت او و كليد فيروزى پيغمبر گشت حَتَّى هَزَمَ جُنُودَ الشِّرْكِ بِأَيْدِكَ وَ أَبَادَ عَسَاكِرَ الْكُفْرِ بِأَمْرِكَ‏ تا آنجا كه سپاهيان شرك را به يارى تو درهم شكست و لشكريان كفر را به فرمان تو با جان نثارى در راه رضاى تو و رضاى پيغمبرت همه را به هلاكت رسانيد وَ بَذَلَ نَفْسَهُ فِي مَرْضَاتِكَ وَ مَرْضَاةِ رَسُولِكَ وَ جَعَلَهَا وَقْفاً عَلَى طَاعَتِهِ وَ مِجَنّاً دُونَ نَكْبَتِهِ‏ و نفس قدسى خود را وقف طاعت رسول (ص) و سپر بر دفع آلام نكبات از وجود او گردانيد حَتَّى فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ وَ اسْتَلَبَ بَرْدَهَا وَ مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِهِ‏ تا روزى كه هنگام رحلت پيغمبر صلى الله عليه و آله بر دست او جان به حق تسليم كرد و با حال سرد شدن جسد مطهرش سردى بدن را ربود و به دست مسح بر صورت مفاتيح الجنان موسسه نشر معارف اهل البیت علیهم‌السلام @besharat_ir