eitaa logo
دوستانه
362 دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
13.8هزار ویدیو
371 فایل
بشتابیم سحر نزدیک است. *کپی مطالب با ذکر صلوات برای ظهور، آزاد است*
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ﷽ طریق السُّلوک
🔷 ذکر قیمتی ▫️گزیده‌ای از اطرافیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره 📝 به ایشان(آیت‌الله بهجت) گفتم : آقا می‌شود یک ذکری به ما بدید که دائمی باشد، خیلی بزرگ باشد. فرمودند : «در قبال این ذکری که من دارم به شما می‌دهم اگر تمام گنج‌های عالم را جمع کنید بیاورید، بروید داخل کوه‌ها هر چه جواهر وجود دارد جمع کنید، بروید در دریاها هر چه مروارید وجود دارد جمع کنید با این ذکری که به شما می‌دهم برابری نمی‌کند». گفتم: آقا بفرمایید چه ذکری هست که این‌قدر با همه جواهرات دنیا برابری نمی‌کند؟ ایشان فرمودند: «، ، ؛ اگر بدانید چه هست این استغفار! چه گنج‌هایی در این ذکر استغفار نهفته هست! باید بیابید که این استغفار چیست». ... 🔴بر اساس خاطرۀ یکی از مرتبطین 🔺کانال معرفتی طریق السلوک http://eitaa.com/joinchat/2545418240Cd731e89944
نامه‌هـایی که مخاطبشـان مـا بودیم ما نامه‌هایی از بعضـی از آزادگان در طول این دو سالِ بعد از آتش بس تا امروز داشته‌ایم که به خانواده‌هایشـان می‌نوشـتند. وقتی خانواده‌هـا می‌فهمیدنـد که ما مخاطب هستیم، نامه‌ها را می‌آوردنـد و به ما می‌دادنـد. من هم براي خیلی از این نامه‌ها جواب می‌نوشـتم. می‌نوشـتند که شما براي آزادي‌ ما، به دشمن باج ندهید. این را اسیر می‌نوشت. این، براي یک ملت، خیلی مهم است که اسـیرش در دست دشـمن، به جـاي این‌که مثل انسان‌هاي بی‌ایمان، مرتب التماس کنـد که بیاییـد من را آزاد کنید، نامه بنویسد که من می‌خواهم با سـربلندي آزاد بشوم؛ نمی‌خواهد به خاطر آزادي من، پیش دشـمن کوچک بشوید. این‌ها را ما داشتیم. این‌ها جزو اسناد شرف ملی ماست و تا ابد محفوظ خواهد بود. از طرف خانواده‌ها و ملت هم همین‌طور بود. با این که پدران، مادران، همسـران و فرزندان سـخت می‌گذراندند، اما هرگز مشـکلی براي مسئولان درست نکردند و فشار نیاوردند. می‌فهمیدند که مسئولان تلاش می‌کنند، تا اسـرایشان با سربلندي و افتخار آزاد بشوند؛ همین کاري که خداي متعال پیش آورد، کمک کرد وشد. این هم کـار خـدا بود. هرچه مـا پیشـرفت داریم، کـار خـدا و تـدبیر و اراده‌ي الهی است. ما هـا هیچ کاره‌ایم. البته برادران عزیز ما در دولت، خیلی زحمت کشـیدند و تلاش کردند؛ اما لطف خدا، اشاره و اراده‌ي الهی، همه‌ي کارها را روبه‌ راه کرد و جاده‌ها را هموار نمود. کار خدا بود، بعد از این هم همین‌طور است. سخنرانی در دیدار با گروه کثیري از آزادگان ۶۹/۶/۴ @t_manzome_f_r
💠برنامه گفتگو محور انقلاب 🔰تبیین کنشگری زنان در انقلاب اسلامی ایران ⬅️فراخوان شرکت در سلسله گفتگو های صوتی 🔴با موضوع : خاطرات مبارزات انقلابی بانوان 📌از اساتید و بانوان بزرگواری که در جریان فعالیت های انقلاب اسلامی 57 ، فعالیت اجتماعی داشتند دعوت می شود با شرکت در یک مصاحبه ی صوتی خود را با ما به اشتراک بگذارند. 💯 👈 جهت هماهنگی حضور کارشناس مصاحبه گر، با دفتر اداره کل امور فرهنگی 32112063 تماس حاصل نمایید. انقلاب 🎋
☑️ شهادت حضرت امام علیهما السلام ⚫️برکت وجود علامه عسکری از عنایت باب الحوائج امام علیه السلام 💠 ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی 🔺حضرت علامه می فرمودند:در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. 🔺این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند. ⛔️ همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. 🔺گفت چه می کنی چه میکنی من دکترم من دکترم! نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من 👈🏻 لحظات آخر عمرم را سپری می کردم. 🔺تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد.با لباس سفید و بسیار زیبا و خشرو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند. 🔆 در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم دیدم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟😭 حاشا و کلا (البته این مناظر را ایشان با چشم دل و ملکوتی می دیدند نه با چشم سر آنها به هم بسته وبدن افتاده وعازم ارتحال است.) 👈🏻همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به عرض کردند:خواهش میکنم تقاضای را بپذیرید. 🌺حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید.خداوند به واسطه عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر. 💢 مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی ❗️ من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی حرکت کنیم. 📘منبع:مرزدار مکتب اهل بیت ص ۶۱ علیه السلام ✅ مطالب درباره علامه عسکری🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695