eitaa logo
دوستانه
357 دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
12.1هزار ویدیو
344 فایل
بشتابیم سحر نزدیک است. *کپی مطالب با ذکر صلوات برای ظهور، آزاد است*
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پاسدار انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥درد سر ، بین گذر ، چند نفر، یک   شده هر قافیه ام یک   درد آور ای که از کوچه ی شهر  ت می گذری    نیست از این   سریع تر بگذر دیشب از داغ شما   گرفتم ، آمد : دوش می آمد و رخساره ...نگویم بهتر! من به هر کوچه ی خاکی که قدم بگذارم، نا خود آگاه به یاد تو می افتم مادر چه شده ،قافیه ها باز به جوش آمده اند: دم در، فضه خبر، مادر و  ،   پر ! 🛡به کانال پاسدار انقلاب بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1486618634C04b9977c14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آیت_الله_فاطمی_نیا 🍃 موضوع: رعايت ادب در مقابل #پدر ومادر @olama_ir
🌸امام سجّاد علیه السلام: 🔹خدایا... فرمانبرداری از و مادر و نیکی کردنِ من درحقّ ایشان را برای من... از آب خنک در کام تشنگان گواراتر ساز، تا... 📚از دعای 24 صحیفه سجادّیه 🍃🌸 علیه السلام و مبارک @Tanhamasir_Yazd ┄┅┅✵❁•••🦋•••❁✵┅┅┄
*✅ ماموریت ویژه ی یکی از مدافعان حرم برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌_محسن‌حججی* 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بعد از شهادت این شهید بزرگوار تا مدتها ، پیکر مطهرش توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند. *■ بنا شد حزب‌الله تعدادی از* *اسرای را آزاد کند و* *داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.* به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را کنی?" ● می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها کنند و بلایی سرم بیاورند. اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف . ※※※※ توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید. ■ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!" میخکوب شدم از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. 😱😭😩 رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن *اربا_اربا شده* . این بدن قطعه قطعه شده!" ● بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"😡😭 حاج سعید حرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده." دوباره فریاد زدم: "کجای شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!" داعشی به زبان آمد. گفت: "تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر." اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا." ■ نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست مان بدهد. توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم: "بی بی جان خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭😫 ■ یکهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😞 بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر . از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی و هم . واقعا به استراحت نیاز داشتم فرداش حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند. به دمشق که رسیدم، رفتم حرم *بی بی حضرت_زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها اومد پیشم و گفت: " و شهید حججی اومده‌ان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم." من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی" ■ نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. 😥 بگویم یک پیکر را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟😭 گفتم: "حاج‌آقا، پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش." گفت: "قسمت میدم به بی‌بی که بگو." التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭 دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام." ● وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان."😭 هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن. راوی: یکی از رزمندگان مدافع حرم *نثار‌ روح‌ پاک‌ شهدا‌ صلوات🌹🌷💐🌹🌷💐🌹🌷*
📌زن بودایی تازه که فقط کالای می‌خرد👏👏👏👏 عطف زندگی «آتسوکو هوشینو» از ماجرای یازدهم سپتامبر کلید خورد... 👈حالا او تا اندازه‌ای شیفته حضرت سلام‌الله علیها شده که خودش را «فاطمه هوشینو» نامیده و اسلام صلی‌الله علیه و آله را دینی و خودش می‌داند و با یک مسلمان ازدواج کرده است❗ وی میگوید: مگر اسلام چیست و مسلمانان چه کسانی هستند که این‌قدر مظلوم واقع شده‌اند. به نظرم می‌آمد که حتماً حق و نوری در اسلام وجود دارد که هرقدر دشمنانش می‌خواهند آن را کم‌رنگ جلوه دهند، نورش بیشتر می‌شود!! به این ترتیب سؤالات زیادی درباره اسلام در ذهنم شکل گرفت و کنجکاوی برای پیدا کردن جواب، موجب شد به مذهب شیعه مشرف شوم... وی ادامه می‌دهد: «حساسیت زیادی دارم که موقع خرید کردن حتماً اجناس ایرانی بخرم، درواقع من مسلمان شدم و به همین دلیل از ژاپن به ایران مهاجرت کردم، چون می‌خواستم در یک کشور شیعه‌مذهب و اسلامی زندگی کنم. همین اندازه هم در تمام زندگی‌ام دقت دارم که اگر قرار است پول و سرمایه من به دست کسی برسد، چه‌بهتر که او مسلمان و شیعه باشد!! ✴ برای مطالعه بیشتر👇👇 https://www.yjc.ir/fa/amp/news/6783771#aoh=15971431923322&referrer=https%3A%2F%2Fwww.google.com&_tf=%D8%A7%D8%B2%20%251%24s
دست مرا گرفتید تا یادتان بمانم از روی خاک بردید تا اوج آسمانم...✨ گفتند امام هر عصر، بابای مهربان است مبارک، بابای مهربانم✨ السلام علیڪ یا ابا صالح المهدی @emamamm
💟 پدرم طاقت دوری ما را نداشت 🔻خاطره رهبرانقلاب از بزرگوارشان: 💗من کمتر پدری را دیدم که ‌اين‌قدر نسبت به فرزندانش داشته باشد... 💗من چهارده پانزده سالم بود. من و برادرم محمدآقا از پدرم اجازه می‌گرفتیم و می‌رفتیم ییلاق برای گردش و . با دوستان طلبه می‌رفتیم وکیل‌آباد... یک روز صبح تا عصر نبودیم. شب که برمی‌گشتیم، خسته و کوفته می‌خوابیدیم. 💗پدرم که از بر می‌گشت، ماها را توی خواب می‌بوسید... 🔺طاقت نمی‌آورد. از صبح ما را ندیده بود.‌ اينقدر دلش تنگ شده بود.‌ @jahaannews
📸 📚 عکسنوشته پدر 📔 ══✼ نَـمَـڪْــتـٰابـــْـ ✼══ 💛 مــثل ســلــمــانــ ھــمــھ خــودت را.... ══✼ namaktab.ir ✼══ 『خـرید اینـترنتـی کتـاب‌هـا📮』 📪-@sefaresh_namaktab 『خـرید اپلیکشن کتـاب‌هـا📱』 📲 https://b2n.ir/732271 ╭┅──────┅╮ 📸 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
⚠️ دوران هويت‌يابی در نوجواني يكی از پيچيده‌ترين مراحل زندگی است.⬆️ 🌺 نوجوان شما اکنون همراه با تغييرات فيزيولوژيكی، در جستجوی شناخت خود می‌باشد. و نقش شما به عنوان در جایگاه کلیدی ترین نقش است💎 پیشنهاد ما به شما این است👇 ♻️دوره کامل ارتباط با از صفر تا صد👇 🎓با تدریس متخصص محترم : خانم خرازی 📮به همراه ارائه گواهی معتبر پایان دوره 🏅هزینه سرمایه گذاری 150.000 تومان تخفیف ویژه ثبت نام تا 12 بهمن ماه فقط و فقط 50.000 تومان. 🌐 به آسانی ثبت نام کنید⬇️ https://form.avalform.com/view.php?id=8671745 📎جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر پیام دهید⬇️ 🆔 @Admin_roshana ✍ نظرات شرکت کنندگان در کارگاه قبلی👇 https://eitaa.com/dorehdingostar/311 💠کانال رسمی مؤسسه دین گستر 👇 https://eitaa.com/joinchat/813629517Cc0fa00e261
🌷پدر حضرت معصومه سلام الله علیهما دختر
هدایت شده از حامیان انقلاب
1.73M
۱۴۰۲/۸/۱۱ ✅️ موضوع : پیرامون صحبتهای بزرگوار در تلویزیون 🔶لزوم حفط احترام خانواده‌ی بزرگوار شهید خصوصا به خاطر داغ سنگین این شهادت 🔷حرفی که در عموم مردم منتشر کردند: چون دکتر ولایتی پزشک است،از این دو دکتر جانی متهم حمایت و سفارششان را کرده است(برفرض درست بودن مطلب،قوه‌قضاییه فقط طبق مستندات حکم میدهد نه نظرات افراد) 🔶افرادی با غرض در اطراف این خانواده خط‌دهی میکنند 🔷انقلابی‌ها مراقب موج‌سواری دشمن در این موضوع باشند 🔶🔷@MOSES313STAFF
🌀 راز موفقیت حوزه‌های علمیه سنتی 📝 آفت حوزه‌های دانشگاه‌زده و حجت‌الاسلام دکترها 👤 سید حسن نصرالله 🔸 توصیه و هشدار بنده به این حوزه و حوزه‌های علمیه این است که ویژگی اصلی و ویژه‌شان را از دست ندهند. ما وقتی خانه و خانواده‌مان را رها کردیم و با سید عباس به بعلبک آمدیم به این علت نبود که او را اعلم علمای لبنان می‌دانستیم. خیلی‌ها از او عالم‌تر بودند. اما رابطه‌ی ما چهار پنج نفر با او از نجف تا لبنان دقیقا رابطه‌ی و فرزندی بود. 🔹 او پی‌گیر بیماری، پول، مطالعات درسی و بعدها ازدواج ما بود. او وضعیت ما را زیر نظر داشت و ما در این زمینه از او می‌ترسیدیم و اگر درس نمی‌خواندیم می‌فهمید. ✅ راز «حوزه‌های علمیه‌ی سنتی ما» این رابطه‌ی عاطفی، معنوی و درونی است. وضعیت ما مثل امروز نبود که حجت الاسلام که امروز تبدیل به حجت الاسلام شده‌اند بیاید و درس بدهد و برود و حتی گاهی نام اشخاص حاضر در کلاس را نیز حفظ نباشد!! 📗 سخنرانی چهلمین سالگرد تأسیس حوزه بعلبک 🌐 مشروح بیان: Manahejj.blog.ir/post/Nasrallah-Hoze 💫اللهم عجل لولیک الفرج💫 معاونت آموزش و تربیت اداره امور اساتید کانال رسمی اداره امور اساتید جامعه الزهرا 🆔@omooreasatid