#همراه_با_کاروان_حسینی
🌷باسم رب الحسین🌷
🔹عبیدالله حُر جعفی نگاه از خیمه گاه کاروانیان گرفت و به تیمار اسب پرداخت.
🔸زمانی نگذشت که صدایی او را خواند.
🔹 گفت: عبیدالله حُر جعفی، گِران ارمغانی برایت آورده ام اگر بپذیری؟
🔸گفت؛ از جانب چه کس؟ اصلاً تو کیستی؟
🔹گفت؛ حجاج بن مَسروق! از جانب حسین بن علی(ع). او ترا به یاری میطلبد.
🔸گفت؛ یاری او در توان من نیست. وانگهی، اگر جنگی در بگیرد به یقین همه تان کشته می شوید.
🔹حجاج گفت: میخواهد تو را ببیند.
🔸گفت؛ نه دوست دارم او مرا ببیند و نه من او را!
🔹حجاج لحظاتی به او نگریست، سپس به جانب خیمهگاه روان شد.
🔸عبیدالله نگاه از او گرفت و تیمار اسب را ادامه داد.
🔹لحظاتی گذشت و صدای قافله سالار او را به خود آورد.
🔸 گفت: فرزند حُر! در دوران عمرت گناهان و خطاهای زیادی مرتکب شدی، میخواهی از خطاها و گناه هایت توبه کنی؟
🔹گفت؛ چگونه؟ گفت؛ فرزند دختر پیامبرت را یاری کن و در رکاب او با دشمنانش بجنگ.
🔸عبیدالله گفت؛ بخدا قسم، فرمان بری و پیروی از تو، سعادت و خوشبختی ابدی است.
❌اما یاری من سودی به حالت ندارد.
🌴در کوفه هم کسی را مصمم به یاری ات ندیدم. مرا معاف کن، که از مرگ بسیار گریزانم.
🔹گفت: #اگر_شهید_نشوی_می_میری !
🔸گفت: از من بگذر، در عوض اسب تیزپایی دارم که به تو می بخشم.
🔹قافله سالار نگاهی به او کرد.
🔸گفت: حال که تو از نثار جانت در راه ما امتناع میکنی، ما نه به تو نیاز داریم و نه به اسب تو.
✨و حرکت کرد، چند قدم برداشت، و سپس ایستاد و نگاه سوی عبیدالله گرداند.
🔹 گفت؛ تا میتوانی خودت را به دور دستها برسان و از اینجا دور باش تا صدای استغاثۀ ما را نشنوی.
🙏بخدا سوگند اگر کسی صدای استغاثۀ ما را بشنود و به یاری ما نشتابد،خدا به آتش جهنم او را عذاب میکند.
📚قافله سالار
✍مجتبی فراورده
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🆔 @besooyezohur