#داستانک_پند_آموز
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
روزی در یک مراسم مهمانی دست یک پسر بچه که در حال بازی بود در یک گلدان کوچک و بسیار گرانقیمت گیر کرد.
هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید.
اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانست دست پسرش را از گلدان خارج کنند.
همه بزرگان حاضر در مراسم دور او جمع شده بودند و سعی در کمک به او را داشتند.
در نهایت پدر راضی شد گلدان گران قیمت را بشکند تا دست کودک خود را آزاد کند.
ناگهان فکری به سرش زد و به پسرش گفت: دستت را باز کن، انگشتهایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن.
آن وقت دستت بیرون میآید.
پسر گفت: میدانم اما نمیتوانم این کار را بکنم.
پدر که از این جواب پسرش شگفت زده شده بود پرسید: "چرا نمی توانی؟
پسر گفت: اگر این کار را بکنم سکه ای که در مشتم است، بیرون میافتد.
شاید شما و همه حاضران در مهمانی به ساده لوحی آن پسر خندیدید...
اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم میبینیم همهی ما در زندگی به بعضی چیزهای کم ارزش چنان میچسبیم که ارزش دارائیهای پر ارزشمان را فراموش کرده ایم.
آن گلدان با ارزش و گرانقیمت،
نماد #عمر ماست
و آن سکه بی ارزش نماد
#زندگی_مادی و بیهوده ماست
و آن کودک نماد #فکر کوتاه اکثر آدمهاست
و آن مراسم مهمانی نماد #دنیاست
بله همه ما برای مدت کوتاهی در دنیا مهمان هستیم و در مزرعه دنیا باید توشه برای آخرت که ابدی و جادوانه است جمع کنیم.
ما برای تکامل پا به دنیا گذاشتهایم نه تغافل!!
ولى هرگز به فلسفه خلقت فکر نمیکنیم
چنان غرق زندگی مادی و بیهوده در دنیا شده ایم که غافل از گذشت عمر گرانمایه و رسیدن به لحظه صفر یعنی مرگ دررنهایت دست خالی دنیا را ترک و آخرت رافدای دنیا میکنیم.
شاید بهتر است بگوئیم بینهایت را فدای صفر میکنیم!
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
🆔 @besooyezohur
❣#سلام_امام_زمانم❣
💙دوست #داشتنَت
سحـرخیـزترین 🌸حسِ #دنیاست
💙ڪہ صبــــ🌤ــحها
پیش از باز شدنِ #چشمهایم
در #من بیدار میشود...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
🍃 تعجیل در #ظهور مولا پنج صلوات 🍃
🆔 @besooyezohur