eitaa logo
به سوی ظهور
265 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
56 فایل
ان شاءالله بتوانیم در کنار هم گامی در جهت هموار شدن ظهور مولامون حضرت مهدی فاطمه عجل الله فرجه برداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بین نماز، وقت دعا گریه می‌کنی با هر بهانه در همه جا گریه می‌کنی در التهاب آهِ خودت آب می‌شوی می‌سوزی و بدون صدا گریه می‌کنی هر چند زهر، قلب تو را پاره پاره کرد اما به یاد کرب و بلا گریه می‌کنی اصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی وقتی برای خون خدا گریه می‌کنی آبِ خوش از گلوی تو پایین نمی‌رود با ناله‌های واعطشا گریه می‌کنی با یاد روزهای اسارت چه می‌کشی؟ هر شب بدون چون و چرا گریه می‌کنی با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار هر صبح با نسیم صبا گریه می‌کنی هم پای نیزه‌ها همه‌جا گریه کرده‌ای هم با تمام مرثیه‌ها گریه می‌کنی دیگر بس است «چشم ترت درد می‌کند» از بس که غرق اشک عزا گریه می‌کنی ▪️شعر از یوسف رحیمی 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🆔 @besooyezohur
چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدم نیزه در نیزه غریبانه تنت را دیدم زیر پامال کبود سم مرکب ها، نه به روی دست ملائک بدنت را دیدم گرچه نشناختمت وقت عبور از گودال عمه می‌گفت تن بی کفنت را دیدم گیسویت بر سر نی شعر غریبی می‌خواند زلف خونین شکن در شکنت را دیدم قاری من سر نیزه ز عجائب گفتی شام، تفسیر غریب سخنت را دیدم آه یعقوب شده چشم من از روزی که به تن تیره دلی پیرهنت را دیدم خیزران شیفته‌ی ساحت لب هایت شد چشم وا کردم و زخم دهنت را دیدم تا سحر قلب تنور از غم تو آتش بود عطر گیسوی تو و  سوختنت را دیدم ▪️شعر از یوسف رحیمی 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🆔 @besooyezohur
به روی دل، غم و داغ تورا گذاشته‌ام به روی شانهٔ خود کربلا گذاشته‌ام  برای آنکه مرا غُصهٔ تو پیر کند روی تمام جوانیم پا گذاشته‌ام  برای آنکه بگویم هنوز فکر توام ببین که پیرهنت را کجا گذاشته‌ام  شکسته‌تر شده این دل، دلِ بدون حسین شکسته‌تر شده هرچه دوا گذاشته‌ام  اگر بناست ببینی مرا بیا گودال که خویش را لب گودال جا گذاشته‌ام  هنوز خون گلوی تو رنگ موی من است گمان مبر که به مویم حنا گذاشته‌ام  نشد اگرچه تنت را کفن کنم اما هنوز هم کفنت را سوا گذاشته‌ام ▪️شعر از علی اکبر لطیفیان 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
خانه بدوش عشقمُ سربار زینبم دربه در مجالس سالار زینبم   از زخمهای گوشه ابروی من نپرس مجروح داغ دلبرُ بیمار زینبم   این نعره ها و عربده ها بی دلیل نیست یک گوشه از شلوغی بازار زینبم   بزم شرابُ کوچه ی شوم یهودیان از لطف گریه محرم اسرار زینبم   آتش بزن به دار بکش جا نمی زنم جانم فداش ، میثم تمار زینبم   هرکس به بیرقُ علمش چپ نگاه کرد باخشم من طرف شده مختار زینبم   ازمدح غیرآل علی عاجزم ،نخواه من ازالست شاعردربار زینبم   ▪️شعر از وحید قاسمی 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🆔 @besooyezohur
عیسی شدی که این همه بالا ببینمت  بالای دست مردم دنیا ببینمت  بعد از گذشت چند شب از روز رفتنت  راضی نمی‌شود دلم الاّ ببینمت  اما چه فایده خودت اصلا بگو حسین  وقتی نمی‌شناسمت آیا ببینمت؟   امروز که شلوغی مردم امان نداد  کاری کن‌ای عزیز که فردا ببینمت  شب‌ها چه دیر می‌گذرد‌ای حسین من ‌ای کاش زود صبح شود تا ببینمت  حالا هلال تو سر نیزه طلوع کرد  تا ما رأیت إلا جمیلا ببینمت  گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند  چه خوب شد نبوده‌ام آنجا ببینمت  تو سنگ می‌خوری و سرت پرت می‌شود  انصاف نیست بین گذر‌ها ببینمت  فعلاً مپرس طرز ورود مرا به شهر  بگذار گوشه‌ای تک و تنها ببینمت ▪️شعر از علي اكبر لطيفيان 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
تا می دهم به ساحت قدسیتان درود از کوهسار نیزه روان می کنی دو رود با این هزار و نهصد و پنجاه آیه درد من می شوم پیمبرت ای مصحف کبود من را نگاه می کنی از روی نی چه دیر می بندی از نگاه من آن چشم را چه زود موی رهای خویش چرا جمع کرده ای؟ خاکستر است روی لبت یا غبار دود دیشب به خانه ی چه کسی روضه رفته ای؟ این بوی نان ز روضه ی ماهانه ی که بود؟ سرهای قدسیان همه بر طاق عرش خورد وقتی قیام نیزه تان رفت در سجود حک شد به چوب محمل من مهر داغ تو سر بسته ماند نامه در این بزم پُر شهود ▪️شعر از سید علی رکن‌الدین 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur