eitaa logo
به سوی ظهور
265 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
56 فایل
ان شاءالله بتوانیم در کنار هم گامی در جهت هموار شدن ظهور مولامون حضرت مهدی فاطمه عجل الله فرجه برداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت پشت و پناه یکی دو روزه ی من نه ! یک جبل الرحمه از برابر من رفت نیست کمر درد من به خاطر اکبر دردم از این است که برادر من رفت گفتم ابولفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر که اکبر من رفت بسکه بلند است هلهله به گمانم کوفه خبر دار شد که لشگر من رفت زود زمین خوردن من علتش این است تیر به بال تو خورد و در پر من رفت چشم قشنگ تو سه شعبه ی مسموم وای چه ها بر تو ای برادر من رفت گفت مرا هم ببر به علقمه – گفتم : زودتر از رفتن تو مادر من رفت رفتی با رفتن تو دست حرامی تا بغل گوشواره ی دختر من رفت طفل رضیع مرا رباب کفن کرد فکر کنم دیده آب آور من رفت جان حسین – روی نیزه باش مراقب دیدی اگر سمت کوفه خواهر من رفت 💔😭 ▪️شعر از 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
 دل داده ام به نغمه ی ادرک اخای تو با من چه کرد شور برادر بیای تو ای مسجد وفا بدنت، روی خاک ها گلدسته است یا که دو تا دست های تو دست تو روی دست من و جبرییل هم آورده است بال پریدن برای تو با تو چه کرد دیدن قد دوتای من با من چه کرد دیدن فرق دوتای تو هارون من چگونه شکافد در این دیار دریای غصه های دلم بی عصای تو دیگر بس است گفتن روحی لک الفدا دیدی که مستجاب شد آخر دعای تو در پیش خیمه گفته ام" إرکب بنفسی انت" یعنی که بی مبالغه جانم فدای تو یک چشمه آب اگر که میان خیام بود صد چشمه خون نبود کنون زیر پای تو از خنده ها بلند شده های های من از گریه ام بلند شده های های تو   ▪️شعر از عطیه سادات حجتی 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🆔 @besooyezohur
رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت پشت و پناه یکی دو روزه ی من نه ! یک جبل الرحمه از برابر من رفت نیست کمر درد من به خاطر اکبر دردم از این است که برادر من رفت گفتم ابولفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر که اکبر من رفت بسکه بلند است هلهله به گمانم کوفه خبر دار شد که لشگر من رفت زود زمین خوردن من علتش این است تیر به بال تو خورد و در پر من رفت چشم قشنگ تو سه شعبه ی مسموم وای چه ها بر تو ای برادر من رفت گفت مرا هم ببر به علقمه – گفتم : زودتر از رفتن تو مادر من رفت رفتی با رفتن تو دست حرامی تا بغل گوشواره ی دختر من رفت طفل رضیع مرا رباب کفن کرد فکر کنم دیده آب آور من رفت جان حسین – روی نیزه باش مراقب دیدی اگر سمت کوفه خواهر من رفت 😭💔 ▪️شعر از علی اکبر لطیفیان 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت پشت و پناه یکی دو روزه ی من نه ! یک جبل الرحمه از برابر من رفت نیست کمر درد من به خاطر اکبر دردم از این است که برادر من رفت گفتم ابولفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر که اکبر من رفت بسکه بلند است هلهله به گمانم کوفه خبر دار شد که لشگر من رفت زود زمین خوردن من علتش این است تیر به بال تو خورد و در پر من رفت چشم قشنگ تو سه شعبه ی مسموم وای چه ها بر تو ای برادر من رفت گفت مرا هم ببر به علقمه – گفتم : زودتر از رفتن تو مادر من رفت رفتی با رفتن تو دست حرامی تا بغل گوشواره ی دختر من رفت طفل رضیع مرا رباب کفن کرد فکر کنم دیده آب آور من رفت جان حسین – روی نیزه باش مراقب دیدی اگر سمت کوفه خواهر من رفت 💔😭 ▪️شعر از 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur