#سبک_زندگی
📒کتاب فرزندم رو بستم. جامدادی رو که چند دقیقه پیش از شدتِ عصبانیت پرت کرده بودم برداشتم. مداد هاش رو یکی یکی گذاشتم سر جاش.
💞کنارش نشستم، بغلش کردم. بوسیدمش. سرش رو بوسیدم، موهای عرق کردهاش رو، پیشونیش رو، گونه ی بر افروختهاش رو.
❌گفتم نمیخوام هیچی بشی. نمیخوام دکتر و مهندس بشی
✅میخوام یاد بگیری مهربون باشی .
❌نمیخوام خوشنویسی یا چند تا زبون یاد بگیری.
✅میخوام تا وقت داری کودکی کنی.
🌸شاد باش و سر زنده . قوی باش حتی اگر ضعیفترین شاگردِ کلاس باشی. پشتِ همون میز آخر هم میشه از زندگی لذت برد.
🍂بهش گفتم تو بده بستون درس و امتحان و نمره هر چیتونستی یاد بگیر ولی حواست باشه از دنیای قشنگِ خودت چیزی مایه نگذاری.
💚کنارِ هم نشستیم،پاپکورن خوردیم
و فیلم دیدیم و من تمام مدتِ به خودم
و به یک زندگی فکر میکردم که آنقدر جدی گرفته بودم.
🍃زندگی که برای من مثل یک مسابقه بود و من در رویای مدالهایش تمام روز هاش رو دویده بودم.
❌هیچکس حتی برای لحظهای مرا متوقف نکرده بود.
❌هیچکس نگفته بود لحظهای بایستم و کودکی کنم.
❌هیچکس نگفته بود زرنگترین شاگردان، خوشبخت ترينها نیستند...
#لحظه_هاتون_خوش
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🆔 @besooyezohur