✨✨✨ #توصیه_دانلود #حتما_گوش_کنید #رسالت_نشر_با_ماست نکاتی بسیار زیبا و کلیدی👆 از روضه‌ی قتلگاه پسر روایت کردند تا رسیدند به رسالتِ زنان الآن در آخرالزمان مادری که هم همسر شهید بودند و هم مادر شهید شدند، حالا نوبت اوست که شهیدتر از قبل زندگی کند و به امید رسیدن به #او اینچنین محکم قدم بردارد و ثابت کند این زن است که می‌تواند شبِ تاریک را بشکند. مادری که آرام، آرام، آرامِ جان‌ش را بخشید به آرامش و بیداریِ بصیرت و هوشیاریِ دینی ما.. مادرانی هستند که برای هر دم و باز دمشان که پر از دلتنگیست شرمنده ایم.. #زن_میتواند_بشکند_شب_را #مادر_شهید_حدادیان #رشت_گیلان_مهدیه #خادمین_الشهدا ▪️ستاد مردمی بیت الزهرا سلام الله علیها رشت ▪️ 🌐 @‌beytol_zahra_hasaniye

شعر فاطمی و شهدایی ۱۴۰۲/۰۹/۲۶ به نام مهر! مادر! عشق! زهرا به نام فاطمه! انسیه! حوراء به نامِ نامیِ منظومه ی عشق به نامِ مادرِ مظلومه ی عشق همان زهرا که بین درب و دیوار شده کشته ز کین، با تیغ و مسمار سلامی بر رخِ زهرای احمد به همتای علی، دختِ محمد به آن بانوی از غصه خمیده به آن مادر که داغ لاله دیده بحق محسن درخون نشسته به حق بانوی پهلو شکسته که اولادش یتیم و بیقرارند و از امشب دگر مادر ندارند تمام بچّه ها ، ماهِ بهشتند همه معصوم وپاک،نیکوسرشتند همه گل های باغِ حیدری یَند همه زهرایی یَند و مادری یَند بگویم الغرض، باشید خرسند که #شیرینیِ_این_دنیاست_فرزند پس از مِهرِبه همسر،خانه داری #جهادِبانوان شد ! #بچّه‌داری #که‌نسلِ‌شیعیان‌تکثیرگردد زِ مادر هایمان ، تقدیر گردد به یادِ کودکِ مظلومِ غزّه شهیدِغرقِ خون!معصومِ غزّه همانانی که بی جُرم و گناهند بدونِ یاور و ، پشت و پناهند اسیرِ دستِ دشمن!نسلِ صهیون شده غزّه، سراسر غرقِ در خون فقط حیّ ِ توانا ، یارشان باد و مهدی قاتلِ، آن دشمنان باد و ایران را دلیرانی غیور است تجلی خانه ی نسلِ ظهور است سلیمانی، شعارش یا حسین است تمامِ اعتبارش ، با حسین است و هادی ! حُبِّ دین در ریشه اش بود علی وردی ! وطن ! اندیشه اش بود شهید حدادیان ! در راهِ کشور به نامردی چو گُل گردید ! پرپر و آن احمدیِ روشن، چه آزاد فدا شد در رهِ ایرانِ آباد خوشا بر همّت آن شیر مردان و بر آن حافظان دین و قرآن مدافع بر حَرَم! ناموس داران فدایِ زینبَند و سر به داران همه اولادِ زهرای شهیدند همه زخمی،به غربت پَر کشیدند برایِ حفظِ دین! مانندِ زهرا فدا گشتند ! چون امّ ابیها و زهرا رفت و چشمش را دگر بست علی نالَد که اینک، وقت غسل است کمی از غسلِ زیرِ پیرُهن ماند علی تنها شد و، با آه می خواند الا ای چاه ! زهرایم جوان بود ولیکن زخمی و قامت کمان بود #شاعر: برادر حسین رضوانی #مداح_حمیدرضاطاهری #رشت_گیلان_مهدیه #جهادفرزندآوری 🌐 @beytol_zahra_hasaniye