✋سلام بر ولی خدا ، #شهید_ابراهیم_رشید 🌷
🔺امروز در یکی از روستاهای اطراف قم ( #صرم ) مهمان خانهای شدیم که پر از رمز و راز و نور بود...
🔺بعد از شنیدن صحبتهای شیرین این مادر، متوجه شدیم با بانویی روبرو هستیم که سرمشق زندگیاش ، حضرت ام البنین سلام الله علیهاست.
🔺از سالهای دور گفت: پدر شهیدان، همسر اولش، مادر #شهید_ابوالقاسم_رشید بود و خود شهیده ای است🌷 ( #شهیده_سیده_فاطمه_نصراللهی_زاده ) که در آتش سوزی مکه شهید شد، و حاصل این زندگی چند پسر بود.
🔺گفت: روزی که عروس این خانه شدم فهمیدم باید خدمتگزار فرزندان یک بانوی شهید باشم. نامم #فاطمه است و به محض ورود به این خانه گفتم مرا #اکرم صدا کنید تا این پسران به یاد مادر (سیده فاطمه) غمگین نشوند.😭
#🔺ابوالقاسم و برادرانش را مثل فرزندان خود دوست داشتم و 11 سال چشم انتظار بازگشت پیکر عزیزم بودم، و با آمدن هر شهیدی به قم می رفتم که شاید خبری از گلم داشته باشند.
⚡️چندین بار تکرار کردند که: آن طوری که برای ابوالقاسم سوختم، برای ابراهیمم نسوختم. بعد از 11 سال، پیکرش آمد و آن روز بود که دل و کمرم شکست..
🔺سالها گذشت، نوبت ابراهیمم شد .. یک هفته قبل از شهادت پسرم، خواب دیدم که دیگر برنمیگردد..
😔و میدانم ابراهیمم اجر و پاداش زجر فراق چند سالهام برای ابوالقاسمم هست که خداوند به بنده لطف کرد و این افتخار را نصیبم کرد.
💔برای ابوالقاسم سالها گریستم ولی برای ابراهیمم، نه تنها گریه نکردم بلکه به همهی فرزندانم گفتم حق گریه کردن ندارید. «پسرم به آرزویش رسید و لایق شهادت بود»
✨ابراهیم مسئول نورافشانی جشن نیمهی شعبان #مسجد_مقدس_جمکران بود.
پر همت و پر تلاش... و ...
🌾سکوت کردیم و کاش میشد همهی حرفها را نوشت، ولی حیف بعضی حرفها، قلم توانایی ادا کردن حقش را ندارد.
🔺به احترام مرام و فکر و کارهای خاص و آسمانی این شهید، که پر از مردانگی و نورانیتی عجیب بود، دستهای پرچین مادری را بوسه میزنیم که هر چه شد از دامان این مادران شد.
🔺و در حرف آخر مادر گفت: خانهام قدیمی است ولی تا زندهام اجازه نمیدهم سنگی از این خانه جا به جا شود ...
این خانه عطر و خاطرهی یک بانوی شهیده و دو پسر شهید دارد ...
___
⚡️ خدایا در ما ، با این همه شرمندگی چه دیده ای که چنین وفاداری؟😓
🖋خادمه
#شرمنده_ایم_شهدا
#خادمه_امام_حسن_مجتبی_ع #اللهم_ارزقنا_الشهادة
🌷 @beytol_zahra_hasaniye