✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
"بسم الله الرحمن الرحیم"
#قصه_شب_مهدوی
#قصه_هفتم
✨سعید چندانی✨
📝... اتوبوس به اوّل قم رسید و بسیاری از مسافران پیاده شدند. خانم رضایی، سعید و مادرش را برای رفتن به مسجد مقدّس جمکران راهنمایی کرد و آنها با دلی پر از امید عازم مسجد جمکران شدند.
حال سعید اصلاً خوب نبود و با زحمت راه میرفت، وارد حیاط مسجد شدند، اتفاقاً شب چهارشنبه بود و موج زائران و مشتاقان امام زمان علیه السلام طوفانی در دل مادر سعید ایجاد کرده بود.
یکی از خادمان اسکان مسجد که متوجه حال خیلی بد سعید و گریههای مادرش میشود اتاق شماره هشت زائرسرای مسجد را در اختیارشان گذاشته و بعد هم به مادر سعید میگوید: «شما تا حال بچه بهتر میشود در اینجا استراحت کنید و سپس به مسجد بروید و نماز امام زمان علیه السلام را بخوانید و از حضرت بخواهید که واسطه شفای فرزندتان شود تا ان شاء اللَّه شفا بگیرد و اگر هم خواستید خواسته خود را در عریضه ای که برگه هایش آماده شده بنویسید و در داخل چاه عریضه بیندازید. » عریضه به امام زمان علیه السلام را باید در چاه یا آب روان انداخت و لذا مسؤولان مسجد مقدّس جمکران برای راحتی مردم، چاهی را در حیاط مسجد حفر کرده اند تا مردم عریضه هایشان را در آن بیاندازند و چاهی که در مسجد جمکران است قداست خاصی ندارد چاهی است مثل چاههای دیگر.
خادم مسجد توضیح میدهد که: «امام زمان علیه السلام از حاجات همه ما با خبر هستند اگر چه شما چیزی ننویسی و از حضرت شفاهاً یا حتی فقط در دل چیزی را بخواهی اگر مصلحت باشد ان شاء اللَّه عنایت میکنند ولی این کار هم یک عرض ارادتی است از طرف ما به امام زمان علیه السلام و تجربه شده است که خیلیها با عریضه نوشتن به حاجات خود رسیده اند.
مادر سعید با چشمی پر از اشک و قلبی سرشار از امید، نامه را مینویسد و از امام زمان علیه السلام شفای سعیدش را طلب میکند.
یکی از خادمان که اشکها و بی تابیهای مادر سعید را میبیند و از حال سعید باخبر میشود،
سراغ خادم دیگری میرود و از او میخواهد که با همدیگر به اتاق سعید و به نیت شفای او، توسلی کرده و روضه ای بخوانند.
#ادامه_دارد...
📚منبع:
🔺مسجد مقدس جمکران،ثبت کرامات. کتاب شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام،ج2،ص46.
🔺داستان هایی از کرامات امام زمان (عج) کتاب امید آخر، حسن محمودی
🌐 @beytol_zahra_hasaniye
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨