Mojtahediمجتهدی - مرنج و مرنجان.mp3
زمان:
حجم:
919.3K
مرحوم آیت الله مجتهدی(ره):
آخوند ملاعلی همدانی (از علمای طراز اول همدان) در مشهد خدمت حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رسید و از ایشان تقاضای موعظه کرد.حاج شیخ در جواب میگوید: « #مرنج_و_مرنجان ».
مرحوم آخوند میگوید: خب «مرنجان» راحت است، [سعی میکنیم کسی را اذیت نکنیم، مالش را نخوریم، غیبتش را نکنیم، بیاحترامی نکنیم.] اما «مرنج» را چکار کنیم؟ [کسی به ما بدی میکند، قهراً انسان رنجش پیدا میکند. پدرش هم سرش داد میزند، از پدرش میرنجد]
فرمود: « #خودت_را_کسی_ندان ».
اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمیرنجی ..
عیب کار ما همینجا است. علت اینکه میرنجیم برای این است که ما خودمان را کسی میدانیم. حتی حاضر نیستیم پدر و مادرمان هم سرمان داد بزند، چه رسد به غریبه.
☑️ @beytol_zahra_hasaniye
#مرنج_و_مرنجان
🔵 راه کاری برای تقویت اراده
📝 حجت الاسلام دکتر مرتضی آقاتهرانی🔻
در ميان برنامههای بزرگان راه کاری عینی و مشخصی را برای تقویت اراده و صبر و تحمل ميتوان يافت و آن این است که كسانی كه برای خويش، بيش از حدّ ارزش قائل نميشوند تحمّل بهتری خواهند داشت. البته اين راهكار به معنای ناديده انگاشتن شخصيت انسانی نيست بلكه بيشتر در امور اعتباری كاربرد دارد. به دیگر سخن افراد در برخورد با ديگران، هر رفتار و سخن آنان را به معنای توهين به مقام و منزلت خود نميپندارند. انسان بيش از همه خود را بندۀ خدا ميداند و بيتوجهی ديگران به يك بنده، چندان دور از ذهن نيست امّا كسی كه برای خود مقام و منزلتی قائل است در برابر كسانی كه به منِ او احترام نميگذارند، موضعگيری ميكند و تحمّل خود را از كف ميدهد.
🔹حجتالاسلام و المسلمين راشد يزدی برای تشرّف حج به حضور مقام معظّم رهبری (دامتبرکاته) رسيدند و از ايشان رهتوشهای خواستند. آقا فرمودند: نقل شده است كه بزرگي، بزرگی را نصيحت فرمود و گفت: مرنج و مرنجان. آقای راشد ميپرسد: آقا، مرنجان در اختيار من است ولی نرنجيدن از ديگران در اختيار من نيست چگونه از كار ديگران آزرده خاطر نشوم؟ آقا فرمود: همان بزرگ چنين اشكالی را مطرح كرد و پاسخ شنيد كه اگر خود را كسی ندانی، رنجيده خاطر هم نميشوی.(1)
🔸 جناب بسطامی از عارفان معاصر با امام هشتم علیه السلام از خانه به مسجد ميرفت. در بين راه خانمی از پشتبام، خاكستر منقل را به كوچه ريخت، غافل از اينكه بايزيد بسطامی درحال عبور بوده است. فردی كه همراه جناب بسطامی بود، مشاهده كردکه بايزيد ميخندد. گفت: او خاكستر بر سر شما ريخته است و شما ميخندي؟ جناب بسطامی فرمود: اين سر و صورتی كه من ميشناسم، سزاوار آتش است، به خاكستری اكتفا كردهاند، شاكرم خدا را.
✅ آري، كسی كه با خدا معامله ميكند، رضايت خداوند را بر رضايت مردم ترجيح ميدهد و در هر حادثهای رضايت خداوند را ميجويد و از كرده نادانان، ناراحت نميشود.
___________
1. بنده خود این مطلب را از آقای راشد در مدینه منوره سال 1380 شنیدم
☑️ @beytol_zahra_hasaniye