🔆 روایت روز سوم ۵ و‌ اما اتفاقی ناگهانی🙄🙄🙄🙄🙄 نشسته بودیم کنار مشایه برای دقایقی استراحت و نان و نیمرو و چای خوردنی که از بین جمعیت، زائری که روحانی جوانی بود، بین آن همه پیغمبر، جرجیس را پیدا کرد و مستقیم رفت جلوی فرمانده و سلام داد😳 و فرمانده هاج و واج که شاید مثلا از ایرانی بودن و با هم بودنمان خوشش آمده بود مانده بود که گفت: سلام آقای طاهری هستید؟!🖐 من دوست #عبدالرحیمی هستم 🤗🧐 از انجمن پیگیران بدون مرز مزاحم میشم👨‍✈️ ⁉️بگو پروژه ها چی شد؟! اصلا کربلا چیکار میکنید😠 همه رو از تو‌ نگاهش و اسم رمزی که گفت خوندم😄 ما🙄🙄!!! گردان عبدالرحیمی🤫!!! واویلا! از بس جا خوردیم داشتیم تشنج می کردیم😱 اتفاق باحالی بود..😁 بعد از آیت الله #رئیسی که با پیگیری شبانه روزی برای به نتیجه رسوندن پرونده موسوم به #طبری، سکوی اول پیگیری دارکوبی رو به خودش اختصاص داده بود، #آقای_عبدالرحیمی_جان در این عرصه، بی رقیب یکه تازی می کند..😂😂😘 (آقای عبدالرحیمی مسئول پروژه کمرشکنی است که همرزمان در موسسه مشغول کار کردن برای آن هستند) درود خدا بر همه هم‌لباسان عبدالرحیمی😉 *پی نوشت: (تصویر بالایی کاملا بی ربط!!! فقط تصویر در قاب مانیتور به پروژه ربط دارد!!!) #سفرنامه_اربعین 🚩"هیأت‌بیت‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم"🚩 🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا ▪️ @beytonabi_ir