9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 توصیه رهبر انقلاب به جوانان برای اغتنام فرصت معنوی روز نیمه رجب
🔹🔸رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مردم تبریز:
♦جوانهای ما به تقویت بنیه معنوی نیاز دارند. همه نیاز دارند، جوانها بیشتر و بهتر جذب میکنند معنویت را.
♦جوانان را توصیه میکنم فرصت امروز را که نیمه ماه رجب است، مغتمم بشمارند. بدون روزه هم میتوان اعمال ام داوود را به جا آورد.
♦این معنویت شما جوانان، به زندگیتان و انقلاب برکت میبخشد.
「 📿#چنددقیقهدرهیأت 」
اگهبهگناهےمبتلاشدۍ..
نذارقلبتبهشعادتکنه!
عادتبه #گناه؛
اضطرابوترسِازگناهروازقلبتمیگیره🚶🏿♂
اونوقتبهجاۍلذتبردنازخدا...
دیگهازگناهلذتمیبرۍ💔
#هےنگواینکهگناهنیست!!
#تلنگر💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امـان از دݪ زیــنب . . .💔😭
13951011_Zamine2_Abdolahi_5.04MB.mp3
5.67M
آرزومه
فداییِ بیبی بشم
وقت شهادت بکشم ..
چادرشو روی چشم :)💔
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
غروببودُ، زنیبیقرار، تنهابود💔.
.
- استادمیرزامحمدی
#بیبیزینبڪبریسلاماللهعلیهآ
بێـــــسێݦچێ📞
🌸-- خواهَرااا_خواهَرااا --🌸
+مرکز بگوشیم👂🏻
-- حِجاب!..🌱
حِجابِتونومُحڪَمبگیرید
حَتۍ،توۍفضاۍمجازۍ📱
اِینجابَچِههابخاطِرِحفظِچادُر
ناموسشیعِه♡
مۍزَنَنبهخطِدُشمَن🌿♥️
#حواستوݩهستخواھــࢪا؟!
#حتیدࢪمجازے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 فضایل و ثواب صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله)
#داستانک
🦌گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت
تا آب بنوشد.
عکس خود را در اب دید،
پاهایش در نظرش باریک
و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد.
اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید
شادمان و مغرور شد.
در همین حین چند شکارچی
قصد او کردند.
گوزن به سوی مرغزار گریخت
و چون چالاک میدوید
صیادان به او نرسیدند اما وقتی
به جنگل رسید، شاخ هایش
به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست
به تندی بگریزد.
صیادان که همچنان به دنبالش بودند
سر رسیدند و او را گرفتند.
گوزن چون گرفتار شد با خود گفت:
دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم
نجاتم دادند،
اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها
می بالیدم گرفتارم کردند
چه بسا گاهی از چیزهایی که
از آنها ناشکر و گله مندیم
پله ی صعودمان باشد
و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم
مایه ی سقوطمان باشد...🌸🌿
#صل_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
شب جمعه شده و باز دِلَم رفت حرَم
دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد
مادرت روضه گرفته است برایَت آقا
زیر لب زِمزِمه ی وای حسینم دارد
بیرق روضه عَیان است زِ روی گُنبد
مجلسِ روضه همانجاست که پَرچَم دارد
گریه ی مادرتان عرش خدا را لَرزاند
روضه ی " آه بُنَیَّ " چِقَدَر غَم دارد
😭😭😭😭😭😭
#عاشقانه_شهدایی
خانه ما و آنها روبروی هم بود یك روز ناهار آنجا می خوردیم و یك روز اینجا. آن روز نوبت خانه ما بود. ناهار بود یا شام؛ یادم نیست؛ دیدم خانمش تنها آمده؛ همیشه با هم می آمدند. خانمش به نظر كمی دمق بود. پرسیدم: « چی شده ؟ »
چیزی نگفت: فهمیدیم كه حتماً با یوسف حرفش شده است. بعد دیدم در می زنند. در را باز كردم. یوسف بود. روی یك كاغذ بزرگ نوشته بود. « من پشیمانم » و گرفته بود جلوی سینه اش .
همه تا او را دیدند زدند زیر خنده. خانمش هم خندید و جو خانه عوض شد .
این راحتی اش در اقرار به خطا برایم خیلی جالب بود .
شهید یوسف کلاهدوز🌷🕊
📚هالهای از نور