eitaa logo
بېسېم چې
865 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
8.2هزار ویدیو
289 فایل
[بسم الله المھدې...] [سلام‌بر‌ېگانه‌مُنجې‌عـٰالم‌بشرېت..!🕊] {عشق یعنی استخوان و یک پلاک سال‌ها تنهای تنها زیر خاک..🥀} خرده‌ریزها⇦ https://eitaa.com/bisimt
مشاهده در ایتا
دانلود
۴ حال این روزهایش برای خودش هم عجیب بود. مسیرش را تغییر داد ، حوصله خانه را نداشت. همیشه هنگامی که حال خوشی نداشت ، به خیابان های شهر پناه می آورد ، صدای موسیقی اش را زیاد میکرد و بدون هدف در خیابان ها میچرخید. تا جایی که گم میشد و با پرسیدن آدرس خانه اش را پیدا میکرد. حال هم همینطور ، درجایی خلوت و بسیار پرت گم شده بود و به دنبال آدمیزادی میگشت برای پرسین آدرس اما.. دریغ از یک عدد آدم. وارد کوچه ای شد و با خود گفت: نگا کن خر پر نمیزنه. در جستجوی یک انسان با دقت اطرافش را نگاه میکرد که ناگهان..... صدای وحشتناکی از پشت سرش آمد. فوری دنده عقب گرفت و از کوچه تنگ خارج و وارد خیابان اصلی شد. اما دیر شده بود. ماشین آبی رنگ از تیررس نگاه راشا خارج شده و پسر جوانی پر از خون گوشه خیابان افتاده بود. به معنای واقعی کلمه هنگ کرده بود. باید چه میکرد؟؟ بدون فکر جوان را سوار ماشین کرد و پایش را روی پدال گاز فشار داد تا زودتر جوان را به بیمارستان برساند. *************** چشم هایش را گشود ، درد بدی در سرش پیچید. بوی تند الکل ، سقف سفید رنگ و پای درون گچش کافی بود برای اینکه بفهمد در بیمارستان است. اما...چرا؟؟؟ کمی فکر کرد و به یاد آورد: کوچه خلوت.... خستگی.... آوارگی...درماندگی... تصادف.... و سیاهی. آیا در لغتنامه دهخدا کلمه ای برای توصیف حال این جوان وجود دارد؟؟ برای جوانی که خسته شده از نامردی دنیا ولی نا اُمید نه. برای جوانی که چشم امیدش به خداست و معنای نا اُمیدی را نمیداند. هدفش را میشناسد و یقین دارد روزی به آن میرسد. زیر لب الحمدالله گفت و از ته دل خدارا شکر کرد. ****************** راشا درب اتاق را باز کرد و وارد آن شد. جوان به هوش آمده و با چشمانی بسته در آغوش تخت خوابیده بود. جلوتر رفت و سلام کرد ، جوان چشم گشود و متعجب جوابش را داد. چه چیز در راشا باعث تعجب او شده بود؟؟ ابرو های برداشته شده اش؟؟ مو های فشن شده اش؟؟ اسکلت های روی لباسش؟؟ شاید هم شلوار جذب پاره پاره اش. هر کدام از این ها جداگانه برای این جوان حزب اللهی عجیب بود . اما او یاد گرفته بود از روی ظاهر قضاوت نکند. لبخندی زد و از جوان عجیب نامش را پرسید: میشه خودتونو معرفی کنین؟؟ شما کی هستین؟؟ راشا جلوتر رفت و به دیوار تکیه داد: راشا هستم ، ناجی جنابعالی. وشما؟؟؟ جوان بیمار لبخند زد . حدس میزد اینطور باشد: منم علی اَم ، سید علی. ممنون بابت کمکتون ، انشاءالله جبران میکنم. در سکوت به یکدیگر خیره شدند. علی به اسکلت های لباس ناجی اش و راشا به دکمه بسته شده یقه علی. واقعا دوست داشت بداند که او اینگونه خفه نمیشود؟؟ طاقت نیاورد و سوالش را پرسید: میتونم یه سوال بپرسم؟؟ علی مهربان پاسخ داد: جانم؟؟بفرمایید. نویسنده: سیده زهرا شفاهی راد
امیدوارم خوشتون بیاد🌹
🔰 | 🌟تیکه کلامش این بود: خدا بزرگه میرسونه... یه نیسان داشت که با اون روزیشو در می آورد پشتِ دخلِ نان بربری هم می رفت تا اگه مستمندی رو‌ میشناسه نان مجانی بهش بده... عجیب دست و دلباز بود و اگه مستمندی رو می دید هر چی داشت بهش می بخشید، فکر نمی کرد شاید یه ساعت بعد خودش بهش نیاز پیدا کنه گاهی یه روز کلی با نیسانش کار می کرد اما روز بعد پول بنزینشو از من میگرفت!! ته و توی کارشو درمی آوردم می فهمیدم کل پولو بخشیده... 🌷شهید مجید قربانخانی🌷 @bi3imchi
💔 این خبر را برسانید به عشاق نجف 💔بوی سجاده خونین علی می‌آید 🌙 🌙 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ayda: °🦋 • . ↺متن دعای عهد↯❦.• . «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم» . °↵❀اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. . °↵❀اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. . °↵❀اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِکَ . °↵❀حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. . •.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ . •.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ . •.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزمان @bi3imchi
سلام دوستان عزیز🌹 قرار بود روزانه ۱۰ صلوات به نیت ظهور اقامون امام زمان بفرستیم❤️ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم ‌‌‌‌
• . سرصبح‌بردن‌نـٰام [؏] بن‌ِعلـے‌ میچسبد…! السَلآمُ‌علیك‌یـٰا اَبـا عَبْدِاللهـ وَعلی‌الارواحِ التے‌حلٺ‌بفنـٰائِكَ‌علیكِ‌مِنی‌سلآم‌‌اللهـ اَبدا مـٰابقـیتُ‌وَبقےاللیل‌وَالنَھـٰاروَلاجَعلہُ‌اللھ‌آخِر الْعَھدِمنـے لِزِیـٰارَتِکُـم…! السَلامُ‌عَلـےالحُسَین‌‌وَعَلیٰ‌علـےبنِ الحُسَین وَعَلیٰ اَولآدِالحُسَینِ‌وَعَلےاصحـٰابِ‌الحسین‌؏ . . هرصبح‌سـلام‌بھ‌آقـٰا🖐🏼🍃'! •السلام‌علیک‌یابقیہ‌اللھ‌فےارضھ؛°السلام‌علیک‌یا‌حجةاللھ‌فےارضھ؛ •السلام‌علیک‌یا‌الحجة‌اللھ‌الثانےعشر؛ °السلام‌علیک‌یا‌نور‌اللھ‌فےالظلمات‌الارض؛•السلام‌علیک‌یا‌مولای‌یا‌صاحب‌الزمان؛ °السلام‌علیک‌یافارس‌الحجاز؛ •السلام‌علیک‌یا‌خلیفہ‌الرحمن‌و‌یا‌ °شریڪ‌‌القرآن‌و‌یاامام‌الانس‌و‌الجان آقایِ‌من . .🌸'
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ 🌸 🌸 🌸 🦋{@bi3imchi}🦋
از حضرت امام جعفر صادق و امام موسى كاظم ـ علیهم السلام ـ روایت کرده كه فرمودند: 🌹🌹 پس از هر نماز در ماه رمضان دعای ذیل را بخوانید: اَللّـهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِكَ الْحَرامِ فِی عامی هذا وَفی كُلِّ عامٍ ما اَبْقَیْتَنی فی یُسْرٍ مِنْكَ وَعافِیَةٍ، وَسَعَةِ رِزْقٍ، وَلا تُخْلِنی مِنْ تِلْكَ الْمواقِفِ الْكَریمَةِ، وَالْمَشاهِدِ الشَّریفَةِ، وَزِیارَةِ قَبْرِ نَبِیِّكَ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَفی جَمیعِ حَوائِجِ الدُّنْیا وَالاَْخِرَةِ فَكُنْ لی، اَللّـهُمَّ اِنّی اَساَلُكَ فیـما تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الاََمْرِ الَْمحْتُومِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ، مِنَ الْقَضاءِ الَّذی لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ، اَنْ تَكْتُبَنی مِنْ حُجّاجِ بَیْتِكَ الْحَرامِ، الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، الْمَشْكُورِ سَعْیُهُمْ، الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، واجْعَلْ فیـما تَقْضی وَتُقَدِّرُ، اَنْ تُطیلَ عُمْری، وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ رِزْقی، وَتُؤدِّی عَنّی اَمانَتی وَدَیْنی آمینَ رَبَّ الْعالَمین.🌹 *هم چنین بعد از نمازها این دعا خوانده شود: یا عَلِیُّ یا عَظیمُ، یا غَفُورُ یا رَحیمُ، اَنْتَ الرَّبُّ الْعَظیمُ الَّذی لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ، وَهذا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَكَرَّمْتَهْ، وَشَرَّفْتَهُ وَفَضَّلْتَهُ عَلَى الشُّهُورِ، وَهُوَ الشَّهْرُ الَّذی فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَیَّ، وَهُوَ شَهْرُ رَمَضانَ، الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ، هُدىً لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانَ، وَجَعَلْتَ فیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ، وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ، فَیا ذَا الْمَنِّ وَلا یُمَنُّ عَلَیْكَ، مُنَّ عَلَیَّ بِفَكاكِ رَقَبَتی مِنَ النّارِ فیمَنْ تَمُنَّ عَلَیْهِ، وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ .🌹 اَللّـهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اَللّـهُمَّ اَغْنِ كُلَّ فَقیرٍ، اَللّـهُمَّ اَشْبِعْ كُلَّ جائِعٍ، اَللّـهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْیانٍ، اَللّـهُمَّ اقْضِ دَیْنَ كُلِّ مَدینٍ، اَللّـهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ، اَللّـهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَریبٍ، اَللّـهُمَّ فُكَّ كُلَّ اَسیرٍ، اَللّـهُمَّ اَصْلِحْ كُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ، اَللّـهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَریضٍ، اللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناكَ، اَللّـهُمَّ غَیِّر سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِكَ، اَللّـهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ .🌹🌹
بېسېم چې
#پشت_سنگر_شهادت #پارت۴ حال این روزهایش برای خودش هم عجیب بود. مسیرش را تغییر داد ، حوصله خانه را ند
۵ انگشت اشاره اش را روی گردنش گذاشت و سوالش را پرسید: این دکمه اینجارو میبندی. اکسیژن کم نمیاری؟؟ علی با لبخند دندان نمایی پاسخ داد: من که با همین یدونه دکمه عشق میکنم ولی شما رو نمیدونم. میخوای یه بار امتحان کن ببین چطوره! تنها یک کلمه در ذهن راشا نقش بست (خل) . حس کرد اگر حرفش را نزند خفه میشود: من از این لباسا بپوشم دکمشم ببندم؟؟ مگه دیوانه اَم؟؟ اگر کسی همین حرف هارا به خودش میزد رسما طرف را پودر میکرد . ولی ، علی جای عصبانیت لبخند زد ، دستهایش را به سوی آسمان گرفت و زیرلب چیزی گفت. عجیب نیست اینکه علی در ذهن راشا عجیب نام بگیرد؟؟؟ حرکاتش باعث تعجب راشا شده بود. اوج تعجب راشا لحظه ای بود که علی هنگام خداحافظی پیشانی اش را بوسید و گفت: خدا غفاره ، هروقت بری به سمتش آغوششو برات باز میکنه. این آغوش پر از آرامشو از دست نده😉 ***************** دست بر روی قلبش گذاشت و به امام عرض سلام و احترام کرد. اشک از چشمانش جاری شد ، هر بار حرم می آمد همین بود. نائب الزیاره پدر شهیدش میشد و اشک میریخت. دستی بر گونه هایش کشید و به سمت برادرش رفت. او هم دست کمی از حامد نداشت. اشک همانند قطرات باران بر گونه هایش جاری بود. درد داشت. درد داشت نبودن پدر . محمد نوجوان بود ، نیاز به تکیه گاه داشت ، تکیه گاهی به نام پدر. حامد خوب بود ، ولی مگر برادر ، پدر میشود؟؟ دلتنگ بود ، دلتنگ پدر. دلتنگ پدری که دوسال پیش در همین روز به آرزویش رسید و پس از ۱۰ سال به رفقای شهیدش پیوست.💔 حامد جلو رفت ، روبروی برادرش ایستاد و اشک هایش را پاک کرد: بسه دیگه ... بریم زیارت کنیم ، باید بریم دنبال مامان‌. دست در دست یکدیگر به صحن انقلاب رفتند . نماز زیارت خوانده و بالاجبار حرم را ترک و به سوی خانه روانه شدند.
بېسېم چې
#پشت_سنگر_شهادت #پارت۵ انگشت اشاره اش را روی گردنش گذاشت و سوالش را پرسید: این دکمه اینجارو میبندی
۶ پس از اتمام مراسم سالگرد حامد و محمد کنار مزار پدر نشسته و در لاک خود فرو رفته بودند‌. بغضشان برای شکستن پافشاری میکرد. ولی........ نه حامد و محمد مرد بودند ، اشک می ریختند ، اما در خلوت ، گاهی هم برادرانه و در آغوش هم. اما حال باید مرحمی میشدند بر دل داغ دیده خواهر و مادرشان. خواهری که بالای مزار پدر زانوانش را در بغل گرفته و غریبانه اشک میریخت💔 مادری که سر بر روی سنگ قبر سرد گذاشته و اشک هایش دل فرزندانش را آتش میزد💔. حامد هم مانند دیگر اعضای خانواده غمگین بود اما میدانست مادرش نیاز به تنهایی دارد. نیاز دارد به خلوت با همسر شهیدش‌‌‌‌‌‌. خم شد و در گوش برادرش نجوا کرد: به هدی بگو بیاد بریم پیش شهدای گمنام ، مامان نیاز به تنهایی داره. برادر کوچک سر تکان داد و نزدیک خواهرش شد: آبجی ، پاشو بریم مزار شهدای گمنام ‌. حامد میگه مامان باید تنها باشه. هدی امّا نای ایستادن نداشت. دستی به سمتش دراز شد. از انگشتر عقیق پدر با حکاکی الهم الرزقنا شهادت متوجه شد دست برادرش حامد است. با دیدن انگشتر پدر نیروی عجیبی گرفت ، خم شد و روی آن را بوسید. بوی پدر میداد...... میان گریه لبخند زد و با کمک برادر مهربانش ایستاد. ایستاد اما دست برادر را رها نکرد. محمد هم همانند کودکی دست دیگر حامد را گرفت و هرسه باهم به سوی قطعه سرداران بی پلاک رفتند و مادر را تنها گذاشتند تا با همسر شهیدش خلوت کند. ***************** فنجان قهوه اش را روی عسلی روبرویش گذاشت. تلویزیون را خاموش کرده و به اتاقش رفت. روی تخت نشست و قصد کرد دراز بکشد. سرش به بالش نرسیده صدای اِف اِف آمد. کلافه بالش را به سوی پنجره پرتاب کرد: اَه کدوم خریه این وقت روز !؟ حوصله بلند شدن نداشت: جهنم بابا ، هرکی هست خسته میشه میره دیگه. من که کس و کار ندارم کارم داشته باشن. خودمم که به کار کسی کار ندارم. چشم هایش را بست ولی چند ثانیه بعد دوباره صدای اِف اِف در خانه پیچید. اهمیت نداد امّا شخص پشت در سمج تر از این حرف ها بود: اووووف عجب پیله ای هم هستا ، ول کن نیست. عصبی بلند شد و از اتاق بیرون رفت. تصویر فرد پشت در را که دید ، اعصاب نداشته اش به هم ریخت : I do not understand. میدانست هستی ول کن نیست. کلاه آفتابی اش را برداشت و آهسته ، آهسته تا درب ورودی رفت. درب را باز کرد و به آن تکیه زد: سلام. دخترک برگشت و با دیدن راشا چشم هایش ستاره باران شد. نویسنده: سیده زهرا شفاهی راد
۷ _سلام عشق هستی ، سلام قربونت برم ، خوبی؟؟ راشا چپ چپ نگاهش کرد: لوس😕 دخترک کم نیاورد: هستی فدای لوس گفتنات . دلم برات تنگ شده بود💕 راشا با خود اندیشید: من با چه امیدی با این دوست شدم؟؟ لوس نُنُر. _بسه هستی حالت تهوع گرفتم. لبخند دندان نمایی زد و جمله آخر راشا را نادیده گرفت: دعوتم نمیکنی بیام تو؟؟ قاطعانه پاسخ داد: نه ، کارتو بگو. کار دارم. میخوام برم جایی. _عشقم کجا میخواد بره؟؟ _دلیلی واسه توضیح دادن نمیبینم. چشم های دختر دلباخته لبریز از اشک شد: چرا اینجوری شدی تو؟؟ اتفاقی افتاده؟؟عشق شنگول من کجاست؟؟ _عشق شنگولت مُرد. اگه به امید شنگول شدن منی برو دیگه پشت سرتم نگاه نکن. همون روزی که مامان و بابامو خاک کردن ، عشق شاد و شنگول تو اَم مُرد. تو دیگه خنده های به قول خودت نفس گیرمو نمی بینی. الآنم اگه کار داری کارتو بگو ، نداری هم به سلامت. اشک های هستی سرازیر شد: راشا...چرا با من اینجوری رفتار میکنی؟؟ مگه من کشتمشون؟؟ تا کی میخوای اینجوری باشی؟؟؟ سه ماه گذشته دیگه. بس کن. راشا فریاد کشید: دوست دارم تا آخر عمرم همینجوری باشم. بس نمیکنم. می فهمی با همین دو تا چشام دیدم جون دادن مامان بابامو؟؟ می فهمی چقدر درد داره سایه سرت جلوی چشمت پر بکشه؟؟ نمی فهمی. نمیفهمی بی شعور. همینو میخواستی؟؟؟ اومدی داغ دل منو تازه کنی ، مگه نه؟؟ هرچی تو این سه ماه واسه برگشتن به زندگی عادی تلاش کردم به باد دادی. به هدفت رسیدی دیگه. حالا گمشو از جلو چشام دورشو. _من..... بلند تر از قبل فریاد زد: shut up get lost. اولین بار بود راشا اینگونه بر سر کسی فریاد میزد. هستی ترسید. ترسید از عصبانیت عشقش. به حدی ترسید که بدون حتی کلمه ای حرف زدن با دو از تیررس نگاه راشا خارج شود. نویسنده: سیده زهرا شفاهی راد
۸ چند نفس عمیق کشید و وارد خانه شد. خواب از سرش پریده بود. میدانست اگر خانه بماند ، حالش از اینکه هست بدتر میشود. نیاز داشت با کسی صحبت کند. اما...کی؟؟؟ ذهنش را زیرو رو کرد. فردی غیر از حامد ، پزشک معالجش نیافت. نوبتش برای فردا بود . اما نمیتوانست تا فردا صبر کند . به اتاقش رفته و پس از تعویض لباس با برداشتن سوویچ ماشین از خانه خارج شد. ************* وارد مطب شد. خالی بودن غیر طبیعی مطب تعجبش را برانگیخت. هیچکس پشت میز قهوه ای رنگ منشی ننشسته بود. جلوتر رفت. بی ادبی نبود اگر همانند خروسی بی محل وارد اتاق حامد می شد؟؟؟ بلاتکلیف ایستاده و اطرافش را نگاه میکرد. صدایی شنید. برگشت و به پشت سرش نگاه کرد. پسری پا شکسته را دید . متعجب به او زل زد. او همان بود ، همان پسر مذهبی عجیب. آری ، منشی عجیب و سر به زیر حامد ، همان پسرک عجیب بود که راشا در بیمارستان او را دیوانه خطاب کرده بود. در کسری از ثانیه شیطنت خاموش درونش روشن گشته و جایگزین تعجبش شد: Hi how are you sayed AIi علی هم کم نیاورد: علیکم السلام اخئ ، انا بخیر. کیف حالک؟ _ l am fIne where is the doctor? عربی حرف بزنی میزنمت. علی خندید و عصا زنان به سمت در رفت: خشونت کار خوبی نیستا. علی الخصوص در برابر یک فرد مظلوم پاشکسته😜 پشت علی روانه شد: مظلوم پاشکسته نه ، پرروی پاشکسته. از مطب خارج شدند. راشا تعارف کرد: بفرمایید در خدمت باشیم. _نه ممنون نزدیکه. خودم میرم. اخم کرد: با این پای شکسته دو قدمم دوره. میرسونمت خودم. _نه متشکرم . خودم میرم. _میگم میرسونمت ، میرسونمت دیگه . انگار نه انگار نجاتش دادم ها. _آخه....... _آدم رو حرف ناجیش حرف میزنه؟؟ از در بدی وارد شده بود. طوری که علی خلع سلاح شده و نتواند مخالفت کند: چشم ناجی جان . چشم. دزدگیر ماشین را زد: آفرین پسر خوب ، بفرما بشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تفسیر آیات مهدوی (۲) 🔵 ویژه ماه مبارک رمضان 🎙
🌷بعد از ۴۸ ساعت درگیری با دشمن نیمه‌شب به اردوگاه رسیدیم. مقداری آب و یک جعبه خرما باقی‌ مانده بود. فرمانده بچه‌های گردان را به خط کرد و گفت: برادرانی که خیلی گرسنه هستند از این خرما بخورند و آنهایی که می‌توانند تا فردا صبح تحمل کنند. جعبہ خرما بین بچه‌ها دست به دست چرخید تا به فرمانده رسید. فرمانده بہ جعبه خرما نگاه کرد، خرماها دست نخورده بود ، بچه‌‌ها فقط با آب قمقمه‌هایشان افطار کرده بودند.
اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ( شب‌ قدر) 🌿⃟. التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یڪ خط منبࢪ استـٰاد فاطمۍنیـٰا . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ayda: °🦋 • . ↺متن دعای عهد↯❦.• . «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم» . °↵❀اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. . °↵❀اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. . °↵❀اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِکَ . °↵❀حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. . •.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ . •.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ . •.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزمان @bi3imchi
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ 🌸 🌸 🌸 🦋{@bi3imchi}🦋