🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
#دعای_فرج_به_نیت_ظهور🌸
#امام_زمان 🌸
🦋{@bi3imchi}🦋
•
.
سرصبحبردننـٰام #حسین[؏] بنِعلـے
میچسبد…!
السَلآمُعلیكیـٰا اَبـا عَبْدِاللهـ وَعلیالارواحِ التےحلٺبفنـٰائِكَعلیكِمِنیسلآماللهـ اَبدا مـٰابقـیتُوَبقےاللیلوَالنَھـٰاروَلاجَعلہُاللھآخِر الْعَھدِمنـے لِزِیـٰارَتِکُـم…!
السَلامُعَلـےالحُسَینوَعَلیٰعلـےبنِ الحُسَین وَعَلیٰ اَولآدِالحُسَینِوَعَلےاصحـٰابِالحسین؏ . .
هرصبحسـلامبھآقـٰا🖐🏼🍃'!
•السلامعلیکیابقیہاللھفےارضھ؛°السلامعلیکیاحجةاللھفےارضھ؛
•السلامعلیکیاالحجةاللھالثانےعشر؛
°السلامعلیکیانوراللھفےالظلماتالارض؛•السلامعلیکیامولاییاصاحبالزمان؛
°السلامعلیکیافارسالحجاز؛
•السلامعلیکیاخلیفہالرحمنویا
°شریڪالقرآنویاامامالانسوالجان
#صبحتبخیر آقایِمن . .🌸'
سلام دوستان عزیز🌹
قرار بود روزانه ۱۰ صلوات به نیت ظهور اقامون امام زمان بفرستیم❤️
#بسم_الله
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
از حضرت امام جعفر صادق و امام موسى كاظم ـ علیهم السلام ـ روایت کرده كه فرمودند: 🌹🌹
پس از هر نماز در ماه رمضان دعای ذیل را بخوانید:
اَللّـهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیْتِكَ الْحَرامِ فِی عامی هذا وَفی كُلِّ عامٍ ما اَبْقَیْتَنی فی یُسْرٍ مِنْكَ وَعافِیَةٍ، وَسَعَةِ رِزْقٍ، وَلا تُخْلِنی مِنْ تِلْكَ الْمواقِفِ الْكَریمَةِ، وَالْمَشاهِدِ الشَّریفَةِ، وَزِیارَةِ قَبْرِ نَبِیِّكَ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَفی جَمیعِ حَوائِجِ الدُّنْیا وَالاَْخِرَةِ فَكُنْ لی، اَللّـهُمَّ اِنّی اَساَلُكَ فیـما تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الاََمْرِ الَْمحْتُومِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ، مِنَ الْقَضاءِ الَّذی لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ، اَنْ تَكْتُبَنی مِنْ حُجّاجِ بَیْتِكَ الْحَرامِ، الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، الْمَشْكُورِ سَعْیُهُمْ، الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، واجْعَلْ فیـما تَقْضی وَتُقَدِّرُ، اَنْ تُطیلَ عُمْری، وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ رِزْقی، وَتُؤدِّی عَنّی اَمانَتی وَدَیْنی آمینَ رَبَّ الْعالَمین.🌹
*هم چنین بعد از نمازها این دعا خوانده شود:
یا عَلِیُّ یا عَظیمُ، یا غَفُورُ یا رَحیمُ، اَنْتَ الرَّبُّ الْعَظیمُ الَّذی لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ، وَهذا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَكَرَّمْتَهْ، وَشَرَّفْتَهُ وَفَضَّلْتَهُ عَلَى الشُّهُورِ، وَهُوَ الشَّهْرُ الَّذی فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَیَّ، وَهُوَ شَهْرُ رَمَضانَ، الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ، هُدىً لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانَ، وَجَعَلْتَ فیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ، وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ، فَیا ذَا الْمَنِّ وَلا یُمَنُّ عَلَیْكَ، مُنَّ عَلَیَّ بِفَكاكِ رَقَبَتی مِنَ النّارِ فیمَنْ تَمُنَّ عَلَیْهِ، وَاَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
اَللّـهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اَللّـهُمَّ اَغْنِ كُلَّ فَقیرٍ، اَللّـهُمَّ اَشْبِعْ كُلَّ جائِعٍ، اَللّـهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْیانٍ، اَللّـهُمَّ اقْضِ دَیْنَ كُلِّ مَدینٍ، اَللّـهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ، اَللّـهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَریبٍ، اَللّـهُمَّ فُكَّ كُلَّ اَسیرٍ، اَللّـهُمَّ اَصْلِحْ كُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ، اَللّـهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَریضٍ، اللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناكَ، اَللّـهُمَّ غَیِّر سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِكَ، اَللّـهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ .🌹🌹
🌹🍃 سال نو و تولد دوباره تان را محضر همه شما خوبان تبریک عرض میکنیم.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
#شب_قدر #ماه_رمضان
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 نماهنگ جهاد تا شهادت
🔹️ روایت ویژه رهبر انقلاب از شهادتطلبی حضرت امیرالمومنین علیهالسلام
@bi3imchi
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراسم عسل خوران غواصان لشکر ۲۵ کربلا قبل از عملیات والفجر هشت بهمن ۱۳۶۴.
@bi3imchi
بېسېم چې
#پشت_سنگر_شهادت #پارت۸ چند نفس عمیق کشید و وارد خانه شد. خواب از سرش پریده بود. میدانست اگر خانه بم
#پشت_سنگر_شهادت
#پارت۹
متعجب اطرافش را کنکاش کرد.
خانه ای نقلی، ساده و دلنشین، که به دوقسمت کوچک تقسیم شده بود: آشپزخانه و پذیرایی.
کوچک بود و ساده.
واین سادگی عجیب به دل مینشست.
با اصرار زیاد قبول کرده بود میهمان خانه ی ساده ، دلنشین و کوچک علی بشود.
در مرکزی ترین نقطه خانه ایستاده و اطرافش را نگاه میکرد.
صاحبخانه ، راشا را به نشستن دعوت کرده و خود به آشپزخانه رفت.
راشا نشست، کلاهش را برداشته و با انگشت موهای مشکی اش را مرتب کرد:
تنها زندگی میکنی؟؟ مامان و بابات کجان؟؟
برای پاسخ دادن مردد بود.
چه میگفت؟؟
آیا باید میگفت در پرورشگاه بزرگ شده و هیچ اطلاعاتی از پدر و مادرش ندارد؟؟
کمی این پا و آن پا کرد و بالاخره پاسخ داد:
آره تنهام، از روزی که چشمامو باز کردم تو پرورشگاه بودم.
درد هم را میفهمیدند؟؟
یکی سه ماه بود پدر و مادرش را از دست داده و دیگری ۱۹ سال بدون پدر و مادر در پرورشگاه بزرگ شده بود.
_ نمیتونم بگم درکت میکنم.
ولی منم مامان و بابا ندارم.
سه ماه پیش تصادف کردن،مامانم درجا تموم کرد،
ولی بابامو بردن بیمارستان ۳ روز تو کما بود .
روز چهارم اونم تنهام گذاشت و رفت پیش مامانم .
سکوت کردند.
سرنوشت هردو تنهایی بود.
تنهایی علی سرشار از حسرت و تنهایی راشا سرشار از دلتنگی.
علی در حسرت آغوش گرم مادر، گرمای دستان پدر هنگام نوازش و هزار و یک حسرت دیگر.
ولی علی خدا را داشت.
حسرت میخورد اما ناشکری نمیکرد.
راضی بود.
راضی بود به رضای خدا.
راشا امّا دلتنگ بود.
حسرت نداشت اما دلتنگ بود.
دلتنگ خنده های پدرش.
اخم های مصنوعی مادرش هنگامی که مسخره بازی در می آورد.
دلش تنگ شده بود برای آن روزهایی که پدرش بود.
روزهایی که مادرش بود.
روزهایی که احساس خوشبختی میکرد و خوشحال بود.
#پشت_سنگر_شهادت
#پارت۱۰
راضی کردن علی یک هفته تمام وقت برده بود.
و حال راشا چشم به ساعت دوخته و در انتظار بود تا علی از راه برسد.
حس خوبی داشت.
دیگر تنها نبود.
حس میکرد این خانه غم گرفته با آمدن علی رنگ و بوی زندگی به خود میگیرد .
**************
زنگ در را فشرد.
تا دیروز برای قبول کردن یا نکردن پیشنهاد راشا مردد بود.
با اینکه دنبال خانه بود و پیشنهاد راشا برایش گزینه ای بهتر، از بهترین گزینه اش بود ، نمیتوانست پیشنهاد او را قبول کند.
گیر کرده بود...
بدجور.....
به خانه نیاز داشت امّا نه خانه ای به بزرگی خانه راشا.
در این شرایط استخاره برایش بهترین گزینه بود.
استخاره کرده و جوابش خوب آمد.
و اینگونه بود که علی پیشنهاد راشا را قبول کرد.
هرچند میدانست کل حقوقش هم برای زندگی کردن در خانه ای به این بزرگی کم است اما با هزار و یک دردسر راشا را راضی کرده بود که. مبلغی را در حد توانش ، هرچند کم به عنوان اجاره پرداخت کند.
طنین بفرمایید راشا در گوش هایش پیچید و بلافاصله درب سفید رنگ، زیبا و بزرگ روبرویش گشوده شد.
قدم درون حیاط سرسبز گذاشت.
دفعه پیش که به اینجا آمده هوا تاریک بود و جای خورشید ، ماه در آسمان جولان میداد.
و قطعا روشنایی ماه نمیتوانست حیاط زیبا و سرسبز این خانه را همانند خورشید زیبا جلوه دهد.
از روی سنگ فرش ها گذشت.
چند قدم مانده به پله ها گل رز سفید رنگی نظرش را جلب کرد.
جلوتر رفت و روبری گل روی دو پایش نشست.
خم شد ، نفس عمیقی کشید.
بوی خوش گل مشامش را نوازش داد.