:)
#ابراهیم_هادی
ابراهیم میگفت:)
رقابت وقتی زیباست
که با رفاقت باشد
همراه باشه....
خدایا، ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمیدانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم ولی همین قدر میدانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز برداشت و به سوی تو شتافت🌸
قسمتی از وصیت نامه #شهید_ابراهیم_هادی
با اندکی تغییر
#ابراهیم_هادی♥
#امام_زمان🌸
بېسېم چې
🔰#معرفی_شهید
#ابراهیم_هادی
نــام :ابراهیم
نـام خـانوادگـی :هادی
نـام پـدر :حسین
تـاریخ تـولـد :۱۳۳۶/۰۲/۰۱
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۲۵ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :مجرد
شـغل :معلم ورزش
مـلّیـت :ایرانی
دسـته اعـزامـی :بسیج
تـحصیـلات :دیپلم
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۱/۱۱/۲۲
کـشور شـهادت :ایران
مـحل شـهادت :فکه-کانال کمیل
عـملیـات :والفجر مقدماتی
نـحوه شـهادت :جنگ تن به تانک
در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا(س)
یادبودی است که خیلیها با دیدن عکس صاحب آن و عنوان «شهید گمنام» که روی سنگ مزار نوشته شده، میروند و زائر شهید مفقودالاثر «ابراهیم هادی»میشوند؛ شهیدی که برای بچههای جنوب شرق تهران و کسانی که اهل دل هستند،خیلی عزیز است البته این شهید برای جوانهایی که کتاب «سلام بر ابراهیم» راخواندند، حال و هوای دیگری دارد.
پهلوان بسیجی ابراهیم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب و ستاره ورزش کشتی کشورمان است؛ او در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیا آمد؛ ابراهیم چهارمین فرزند خانواده بود؛ او در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید، از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد.
ابراهیم دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت و دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان و کریمخان گذراند. او در سال ۵۵ توانست به دریافت دیپلم ادبی نائل شود. از همان سالهای پایانی دبیرستان، مطالعات غیر درسی را نیز شروع کرد؛ حضور در هیئت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظیرمرحوم علامه «محمدتقی جعفری» بسیار در رشد شخصیتی ابراهیم مؤثر بود. این شهید مفقود، در دوران پیروزی انقلاب شجاعتهای بسیاری از خود نشان داد؛ همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود و پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شد.
یکی از کارهای ابراهیم انتقال مجروحان و شهدا از منطقه به عقب جبهه بود. گاهی اوقات پیکرهای مطهر شهدا در ارتفاعات بازیدراز بر شانههای ابراهیم مینشست تا به دست خانوادههایشان برسد.
شادی روح شهدا یک صلوات ختم بفرمایید🌿
🔸بارها میدیدم ابراهیم با بچههایی که نه ظاهر مذهبی داشتند و نه به دنبال مسائل دینی بودند، رفیق میشد. آن ها را جذب ورزش میکرد و به مرور به مسجد و هیئت میکشاند.
🔸یکی از آنها خیلی از بقیه بدتر بود؛ همیشه از خوردن مشروب و کارهای خلافش میگفت! اصلاً چیزی از دین نمیدانست؛ نه نماز و نه روزه. به هیچ چیز هم اهمیت نمیداد. حتی میگفت تا حالا هیچ جلسه مذهبی یا هیئت نرفتهام.
🔸به ابراهیم گفتم: آقا ابراهیم، اینها کی هستند دنبال خودت می آری؟ با تعجب پرسید: چطور؟ چی شده؟ گفتم: دیشب این پسر پشت سر شما وارد هیئت شد؛ بعد هم آمد و کنار من نشست. حاج آقا صحبت میکرد از مظلومیت #امام_حسین و کارهای یزید میگفت و این پسر هم خیره خیره و با عصبانیت گوش میکرد. وقتی چراغها خاموش شد، به جای این که اشک بریزد مرتب فحشهای ناجور به یزید میداد.
🔹ابراهیم داشت با تعجب گوش میکرد و یک دفعه زد زیر خنده. بعد هم گفت: «عیبی نداره! این پسر تا حالا هیئت نرفته و گریه نکرده، مطمئن باش با امام حسین علیه السلام که رفیق بشه تغییر میکنه؛ ما هم اگر این بچهها را مذهبی کنیم هنر کردیم.»
💗دوستی ابراهیم با این پسر به جایی رسید که همه کارهای اشتباهش را کنار گذاشت، یکی از بچههای خوب ورزشکار شد.
#ابراهیم_هادی