#طنزجبهه
#جشنپتو
قرار گذاشتیم هر شب یکی از بچه های چادر رو توی ((جشن پتو)) بزنیم
یه روز گفتیم: ما چرا خودمون رو میزنیم؟😐
واسه همین قرار شد یکی بره بیرون و اولین کسی رو که دید بکشونه داخل چادر. به همین خاطر یکی از بچه ها رفت بیرون و بعد از مدتی با یه حاج آقا اومد داخل.😯
اول جا خوردیم ولی دیگه نمیشد کاریش کرد
گفت:حاج آقا بچه ها یه سوال دارن. 😁
گفت بفرمایید و...
به مدت گذشت داشتم از کنار یه چادر رد میشدم که یهو یکی صدام زد
تا به خودم اومدم، هفت هشتا حاج آقا ریختن سرم و یه جشن پتوی حسابی...😂