بعد از تیر خوردنش
بچهها اومدن به کمکمون
خیلی خون ازش رفته بود!
فقط برگشت به یکی از رفقا گفت:
بلندم کن رو زانوهام بشينم
برگشتم بهش گفتم: واسه چی..؟!
خون زیادی ازت رفته
که آقا سجاد گفت:
[اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم..]
-اللهمالرزقناازاینشهادتها
#شهیدسجادعفتی