eitaa logo
بېسېم چې
870 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
8.2هزار ویدیو
289 فایل
[بسم الله المھدې...] [سلام‌بر‌ېگانه‌مُنجې‌عـٰالم‌بشرېت..!🕊] {عشق یعنی استخوان و یک پلاک سال‌ها تنهای تنها زیر خاک..🥀} خرده‌ریزها⇦ https://eitaa.com/bisimt
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ‹📽🖇› بـٰافـٰاجعہ‌ا؎‌بہ‌نـٰام‌خواهروبرادرمجـٰاز؎‌ روبہ‌روشدیم👀!! ڪہ‌متاسفـٰانہ‌بین‌مذهبۍ‌هـٰامون‌هم‌رواج‌ پیداڪرده😐!! حـٰالایعنۍ‌چہ‌خواهروبرادرمجـٰاز؎🙄؟! یعنۍ‌‌این‌آقا؎‌‌حزب‌الهۍ‌وبسیجیمون‌و خواهرچادریمون‌‌پیو؎‌درحال‌چت‌ڪردن‌ باهمدیگہ‌هستن🙂!! غآفل‌ازاینڪہ‌بہ‌اون‌ڪسی‌بعدهامیاد توزندگیشون‌دارن‌خیانت‌میڪنند😐🖐🏻!! اصلاچہ‌معنۍ‌میدھ‌خواهروبرادرمجاز؎🚶🏿‍♂؟! مگہ‌تشنہ‌محبتۍ‌خواهرِمن‌برادرِمن..🤦🏻‍♂ خیلۍ‌معذرت‌میخوام‌اینومیگم‌ولۍ🖐🏻 ازخواهروبرادربہ‌آبجۍ‌وداداش‌‌ ڪشیده‌میشہ‌وبعدیہ‌مدت‌بہ‌عشقم‌و نفسم..💁🏻‍♂!!بعدادعـٰا؎‌مذهبی‌بودن‌هم‌ میڪنند😑!! حداقل‌بخـٰاطرامام‌زمـٰانت‌نڪن‌ اینڪارارو🙂💔!! -تَـبٰاهـیـٰات
بېسېم چې
﷽ ‹📽🖇› #تلنگر #فضای‌مجازی #نامحرم #گناه بـٰافـٰاجعہ‌ا؎‌بہ‌نـٰام‌خواهروبرادرمجـٰاز؎‌ روبہ‌روشدیم👀!
خداکیلـے‌معلوم‌نیس‌فازشون‌چیہ!😐🔪 اونوقت‌‌‌میگن‌ما‌فقط‌بہ‌چشم‌یِ برادر‌و‌خواهر‌همُ‌میدیدم🙄 انتظار‌دارن‌اون‌دنیا‌خدا‌بگہ ببخشید‌خودم‌بهتون‌خواهر‌برادر‌ندادم دیگہ‌خودتون‌زحمت‌کشیدین رفتین‌دنبالش😐🔪
⭕️احترام به اعتقادات!! 🔻اوناییکه میگن به اعتقادات دیگران احترام بذارید! ‼️بخاطر روحیه دادن مذهبی علیرضا دبیر به تیم کشتی و گفتن صلوات، دارن بهش توهین میکنن! ‼️البته منظورشون از احترام به عقاید، عقاید خودشونه! ✍🏼علی سیستانی
از وقتی رفتی هر چی لاشخور و کفتاره برا ما شاخ و شونه میکشه . . 🚶🏻‍♂💔
از ما بترس،طايفه اي پر اراده ايم، ما مثل كوه پشت علي ايستاده ايم ‌. . ✌️🏻🇮🇷
💥اینو خوب دقت کن اون دنیا همونقد که با نفست جنگیدی و عضلات روحتو قوی کردی و رشدش دادی بهت پاداش میدن👍 کارِ خوبی، که نفستو ضعیف و روحتو قوی نکنه هیچ فایده ای برات نداره...باور‌کن‌نداره چه نمازخونایی که اون دنیا میرن جهنم😑🔥 چون برای خدا میزان مبارزه با نفس مهمه نه یه دینداری تقلیدی و بدون مبارزه...🤧 این شیطون عاشق مذهبیایی هستش که مبارزه نمیکنن🚶‍♂💔
جامانده‌ایم...💔 حوصلھ شرح قصہ نیست(:
در گوشمان بگو که بمیریم گوشہ‌ای💔
رفیق خوبه اینجوری باشه:) تا تهش باهات تهشم شهادت...💔
یادش بخیر این صحنه ها🖤 آقای امام رضا دلمون گرفته نمیطلبی؟...
:)...
زدم گره غم خود را به پنجره فولاد بیا گره بگشا دست من به دامنت :)💔!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📄🔗 🔸عزرائیل نزد مردی ثروتمند آمد تا جانش را بگیرد. 🔸مرد، گریه و زاری کرد و مهلت خواست، اما عزرائیل نپذیرفت; 🔸گفت: همه دارایی ام را بگیر و فقط یک روز به من مهلت بده. باز هم فایده ای نداشت. 🔸مرد گفت: پس فقط به اندازۀ نوشتن یک جمله به من وقت بده. عزرائیل پذیرفت; 🔸او نوشت: من خواستم "" "" عمرم را 300 هزار دینار بخرم، اما نشد!!! ✅ شما قدر عمرتان را بدانید، چون نه فروختنی است و نه خریدنی. 🧚‍♂
میدونی‌رفیق:) ‌دیدی‌وقتی‌یه‌نفر‌به‌بهترین‌ادم‌زندگیت (مادر)حرف‌میزنه‌چقد‌کفری‌میشی❌ اخه‌همه‌ی‌ماخط‌قرمزامون‌مامانامونن🙃 میدونی‌مظلوم‌کیه . . . مظلوم‌اون‌اقاییه‌که‌کوفیا‌مجبورش‌کردن؛ باقاتل‌مادرش‌صلح‌کنه😞 شاید‌خیلیاتون‌کربلانرفته‌باشید‌ولی! من‌که‌رفتم . . . فقط‌میخواستم‌یجوری‌از‌کوفه‌در‌برم؛ راستش‌هواش‌الوده‌به‌خون‌اهل‌بیت‌بود🙃
- مفت‌نمۍارزھ‌اگہ‌توی‌مجازے، لبخند‌روی‌لباتہ‌وواسہ‌مامانٺ‌اخم‌میڪنۍ... منتظرامام‌زماݩ"؏ـج"همچین‌ڪسۍ نیستآ! ڪسےڪہ‌ادعای‌شهادت‌میڪنۍ ومیگےشهادت‌آرزومہ،این‌ࢪسمش‌نیست🖐🏻 !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا سلام الله علیه ▪️میخوام بگم، که تویی پناه من ▪️کرمت بیشتره از گناه من 🏴 تسلیت باد
"بسم الله الرحمان الرحیم" 📚| ❤️| اولین شبی بود که مادر با صدای گرفته علی به خواب نمی رفت😞 و کسی نبودکه حرف هایش را بشنود، پرستار مهربان پسر عادت داشت هر شب دست بر سر او بکشد و روانداز را بر رویش بیاندازد و زیر سرش را نقدر با دست های مهربانش بالا و پایین کند تا مبادا گردن اسیب دیده اش ذره ای بد خوابش کند😞😔 -مامان!مامان! چشمان مادر لحظه ای به گرم شدن نمی رسید😴 مدام صدای گرفته اما مهربان پسر در گوشش می پیچید😔 -مامان !بیداری؟ مامان!یادته می خواستی برام زن بگیری؟ یادته می گفتم عروست باید بالای سرت باشد😭💔 اخم می کردی و می گفتی از الان منو فروختی😒💔 -اره !یادمه، تو هم خوب بلدی چاپلوسی کنیا، حرفاتو یادته😉😏 -مامان جون!عروست همیشه باید دستت رو ببوسه☺️😘 مادر تا به خودش آمد دید بالش علی زیر سرش خیس شده😭 بلند شد، رو انداز را کنار زد و صورتش را پاک کرد از پنجره اتاق نگاهی به بیرون انداخت ، مثل اینکه آسمان هم یک دل سیر گریه کرده بود، شب سختی بود برای همه و برای مادر سخت تر از همه😭 ادامه دارد....
•بسم الله الرحمان الرحیم• 📚| ❤️| -مامان!پاشو، نماز صبحه، میدونم بیداری دستتو بده به من مامان، یاعلی😊 مادر بلند شد. -الله اکبر... صدای گریه تمام اتاق را پر کرد بود😭😭 طولانی ترین نماز صبح . یک ساعت نیم گذاشت و باز هم صدای گرفته ی علی😞😔 -قبول باشه حاج خانم! کم کم با آمدن صبح و همه آمدند😞 خیلی شلوغ شده بود باید ماشین به طرف غسالخانه می رفت🚑 بیش از دوسال و نیم گذشته بود از شبی که در خیابان تهرانپارس، آسفالت چهارراه سیدالشهداء زمین خیس از خون جوانی شد بود که به عشق لبخند رهبرش 😊 باچهره ی همیشه متبسم و کلام دلنشین همیشگی آمد☺️ آغاز شمارش معکوس عمر کوتاه او شده و امروز این شمارش به پایان رسیده بود😔💔 -نگیر اقاجان...!نگیر! فیلم نگیر! زبونمون مو در آورد. ادامه دارد....