سلام
باز امروز یه اتفاق جالب افتاد😶
آها راستی قرار بود برای اتفاق دیروز یه صفت مناسبتر از جالب بگید!
خب بگید:
@ghods313
حالا امروز؛
عصر، جای همه خالی گلزار شهدا بودم؛ به اتفاق خانواده👨👩👧👦
دو تا خانم و یک آقا داشتن حرف میزدن. یکهو به خانواده گفتم: هیس هیس!👂🏼
گوش سپردم.
بله حرفها از کانالهای آموزش آشپزی تلگرام گذشت و رسید به خودکشیِ اخیر کودک ۱۰ ساله بخاطر نداشتن گوشی!
و بعد با یک نرمش قهرمانانه، کل بحث تبدیل شد به بحثی سیاسی و گونی لازم🤭!!
منم با یه چرخش پهلوانانه چرخیدم اومدم وسط بحثشون!!
خلاصه؛
بحث تا جایی پیش رفت که یکی از اون خانمها رو به من گفت: شما که انگار ازون انقلابیهاشی اما اینو بگم ما خودمونم خیلی ابلهیم! اگه ما وقتی یه چیز گرون میشه نریم بخریم، از گرونی درمیاد. مثل یه کشور خارجی که اسمش نمیدونم آلمان بود کجا بود، پنیر گرون شد مردمش نخریدن، باز ارزون شد.
منم یعنی اومدم همذات پنداری کنم سریع گفتم: آره ما خعلی ابلهیم!
بعد دیدم همشون 😳 نگاهم میکنن!!
ادامه دادم: که نفهمیدیم به کی رای دادیم😶
یکیشون معترض شد: بین بد و بدتر انتخاب کردیم.😏..... 😧
خب حالا بیا و از رییسی دفاع کن😂
با خودم گفتم: اون یه پروژه جداست! بیخیال محیی الدین جان! بیا بریم سر داداش فری...
گفتم: ۴سال بس نبود برای آزمون و خطا؟ هرچی بدبختیه سر این رییس جمهوره!
یکی دیگشون گفت: از آخوندا خیر ندیدیم!
گفتم: شمرم آخوند بودا! اما نشست روی سینه ی یه آخوندِ دیگه!! ⚔
گفت: خب حالا چکار کنیم؟ بریم مجدد انقلاب کنیم؟ یه بار انقلاب کردیم و به بهونه جنگ، کلی دست گل جوون دادن زیر خاک!
قلبم چلونده شد..... با این حرفش به دلیل جهاد رزمنده ها و شرف شهادتِ گلهای حضرت زهرا هم جسارت کرد😞😞😞💔💔
با عقبگرد غیرعمدِ من، سکوت برپا شد.
لبخندی از سر درد زدم: نه مادرجان،(واقعا سن مادرمو داشت😐)
انقلاب نمیخواد. فقط یه یاعلی بگیم و بلند شیم. کشورو از دست نفوذیها بکشیم بیرون.
کلید، دست جووناست. جوون نباید راکد باشه. آبِ راکد، میشه مرداب. 🌊 جوون باید پویا باشه، واسه مملکتش جَوونه بزنه،🕊
قوی بشه، حرکت کنه. و مطمئن باشیم آینده روشنه.
رو کردم به جوونترین فرد اون جمع و جمله رو تکرار کردم: آینده روشنه🤩 چون " ما " میسازیمش💪🏼
خانمه اومد دوباره نه و نو کنه که گفتم: میدونین چرا اقتصاد ما خرابه؟ چون اسلامی نیست!
بعد هم یه مثال از کتاب نظام اقتصادیِ شهید مطهری زدم براشون که باور کنین از تعجب شاخ درآورده بودن😜😎😎
بعدم بلند شدم و رو به خانواده ی مبهوت: خب، بریم اونورا واس زیارت؟
و باز قبل از خدافظی اشاره کردم به اون جوان: قویییی💪🏼😉
امضاع: #شهیدمحیی_الدین😐
لبیک یاشهادت! گر بار گران بودیم رفتیم!! (نه به اون دو دفعه نه به الان😅)
#شهدای_خان_طومان
#ما_ملت_امام_حسینیم