#قسمت_پانزدهم
طوقی🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا
...🕊 به اینجا رسیدیم که همینطور شهرها را یکی پس از دیگری میرفتیم. به شهری رسیدیم که اسمش تَکریت بود. سربازان ظالم👺 مأموری را به سمت شهر فرستادند تا برود و از حاکم آن شهر، برای دامهای آنها علوفه🌾 و غذا بگیرد.
حاکم شهر دستور داد تا شهر را چراغانی💡 کنند. با تعداد زیادی از مأمورانش به استقبالِ سربازان ظالم👺 آمدند.
مردم فکر میکردند که اسرایی که سربازان👹 با خودشان آورده اند، آدمهای بدی هستند. برای همین خودشان را آماده کرده بودند تا جشن بگیرند. سربازان ظالم👹 گفته بودند که آنها خارجی هستند.
یک مردی را دیدم که داد می زد. می گفت: ای مردم، اینها خارجی نیستند. اینها فرزندان پیامبر مهربان☀️ هستند. اینها خانواده ی امام علی(علیه السلام) هستند😔😭 من🕊 دیدم، وقتی مردم سخنان آن مرد را شنیدند، برای امام حسین(علیهالسلام)☀️ و اسرای کربلا بر سر و صورت خود زدند و عزاداری کردند...🏴 سپس همه با هم متحد شدند. میخواستند، در برابر افراد جنایتکار بایستند. آنها اجازه ندادند که لشکریان ابنزیاد ستمگر👺 به شهرشان وارد شوند. لشکریان ابنزیاد ستمگر👺 هم که دیدند مردم آنها را به شهرشان راه نمیدهند، مسیر خود را به شهر دیگری در پیش گرفتند... من در آسمان دلگیر پرواز میکردم. شتران هم که روی زمین بودند، غمی دیگر داشتند😔 آنها هم در غم از دست دادن امام حسین مهربان☀️ و اسیر شدن خانوادهی رسول خدا☀️ گریه میکردند.
رفتیم تا به شهری به نام حله رسیدیم. آنجا صداهایی شنیدم. پرواز کردم و جلوتر رفتم🕊 دیدم فرشتهها✨ لباس سیاه به تن کردهاند و برای امام حسین مهربان☀️ عزاداری میکنند
#ادامه_دارد...
#والدین_بخوانند
براي تربیت و تنبیه، کودک را از خدا نترسانید:
خدا این کارو دوست نداره
خدا ناراحت شد
خدا میبرتت جهنم
مناسب سن کودک نیست و فقط موجب ترس و وحشت در کودک میشود.
تصور کودک در مورد خدا را شما میسازید
@bibiroghaaye
#داستان_های_شگفت_انگیز_از_کودکی_امام_زمان
✨شوق دیدار _۴✨
#قسمت_چهارم
خلاصه احمد به هر زحمتی بود به خدمت امام عسکری علیه السلام ✨رسید، تا امام✨ احمد را در آغوش گرفت، احمد بلند بلند شروع به گریه کرد😭 و گفت: آقای من! این چه زندانی است که شما در آن هستید؟ من که یار شما هستم باید با هزار نقشه خود را به شما برسانم؛ چقدر شما مظلوم هستید که در خانه 🏡خود زندانی شده اید و اجازه رفت و آمد را به شما نمی دهند. امام حسن عسکری✨ احمد را به صبر و بردباری سفارش نمود و بعد از احوال پرسی و پذیرایی🥗، از اوضاع و احوال شیعیان و مردم قم سراغ گرفتند. احمد نیز گزارش📝 کاملی از مردم قم به امام داده و بعد از آن، امانت هایی که مردم به او داده بودند را تحویل امام دادند؛ هم چنین پرسش های مردم را از امام پرسید و پاسخ 📜آنها را از امام دریافت کرد. اما پرسشی که احمد از امام عسکری علیه السلام ✨داشت این بود که: « امام پس از شما چه کسی است؟🤔» چون با این وضعی که دشمنان برای ایشان به وجود آورده بودند؛ هر لحظه ممکن بود که امام علیه السلام✨ را به شهادت برسانند، همان طور که امامان قبل از ایشان را در جوانی شهید کرده بودند😢 از طرف دیگر چون مردم قم می دانستند که احمد با امام عسکری علیه السلام ✨ارتباط دارد بعد از آن که به قم برگردد همین پرسش را از او خواهند کرد، به همین علت باید حتما این پرسش را از امام می پرسید، اما با خودش گفت: چطور از امام عسکری علیه السلام در حالی که زنده اند بپرسم امام بعد از شما کیست؟
#ادامه_دارد..
🍃🍎🍃🍎🍃
@bibiroghaaye
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
✨یک قول حسابی✨
من و مامان توی حرم امام رضا(علیه السلام)🕌 هستیم. چشمم به آبخوری 🚰می افتد. از مامان اجازه می گیرم و می روم یک لیوان آب برای خودم می ریزم: "چه آب خنکی! به به!" 😋آب می خورم و سلام بر حسین(علیه اسلام)✋ می دهم و لیوانم را توی سطل آب می اندازم، اما هنوز تشنه ام. یک لیوان دیگر برمی دارم و آن را پرپر می کنم. کمی از آب 💦می ریزد روی دستم . نصف لیوان آب را که می خورم، دیگر تشنه ام نیست.
می خواهم لیوان را توی سطل زباله بیندازم . مامان لیوان را از دستم می گیرد و می گوید :" نباید لیوان را پر می کردی، اسراف است! "😕
تعجب می کنم😯 و می گویم :" این یک ذره ّهم اسراف می شود؟!"
مامان می گوید: "بله! زیاد یا کم فرقی نمی کند. با همین یک ذره آب💧 چند تا پرنده🐦 سیراب می شوند، شاید هم یک گل کوچک!🌷" تازه این که تند تند لیوان ها را دور بریزی هم اسراف است. درست است که لیوان ها بازیافت می شوند، اما اگر از اول به اندازه مصرف کنیم، بهتر است."👌
مامان تویِ لیوان من برای خودش آب ریخت و شروع به خوردن کرد. من هم توی دلم به #امام رضای مهربان قول دادم که دیگر چیزی را اسراف نکنم و همیشه به اندازه ای که می خواهم آب بریزم، نه کمتر و نه بیشتر.
🍀🏴🍀🏴🍀🏴🍀🏴
🌸 شعر عهد با امام زمان(عج )🌸
🌼 آی بچه های علوی
☘ آی پیروان مهدوی
🌼 باید ببندیم عهدی
☘ برای ظهور مهدی
🌼 خود را کنیم آماده
☘ با ایمان و اراده
🌼 با دستورات الهی
☘ دل ها میشه ولایی
🌼 دور بشیم از تنبلی
☘ با ورزش و تعالی
🌼 کنیم کسب معرفت
☘ نباشیم در جهالت
🌼 با صبر و با بصیرت
☘ دور نشیم از ولایت
🌼 باید همیشه هرجا
☘ باشیم به یاد مولا
🌼 دعای فرج بخوانیم
☘ در مسیر حق بمانیم
🌼 حالا همه یکصدا
☘ دعا کنیم بچه ها
🌼 بیا یوسف زهرا
☘ بیا دوای دردها...🤲💚
#محرم
#عهد_با_امام_زمان
#سه_شنبه_های_مهدوی
🍀🏴🍀🏴🍀🏴🍀🏴
💠مرکز کودک و نوجوان مسجد مقدس جمکران💠
هدایت شده از گل نرگس (آستان مقدس مسجد جمکران)
🌸🏴🌸🏴🌸🏴🌸🏴
🦋مسابقه گلهای نرگس🦋
✨شماره1️⃣1️⃣✨
🌺حروفی که درخانه های تعیین شده هستند را پیدا کنید و سرجای خود بنویسید تا اسم اولین نفری که پس از ظهور امام زمان (عجل الله فرجه ) با ایشان بیعت می کند را به دست آورید.
😊گزینه درست را با وارد شدن به نشانی زیر👇انتخاب کنید تا در قرعه کشی مسابقه شرکت داده شوید.
📎نشانی سایت شرکت در مسابقه :
https://formafzar.com/form/kgkwd
#مسابقه_جایزه
#تربیت_نسل_مهدوی
#محرم
#مهدی_صاحب_عزا
#گلهای_نرگس
🌸🏴🌸🏴🌸🏴🌸🏴
🌼کانال گل نرگس🌼
💠مرکز کودک و نوجوان مسجد مقدس جمکران💠
https://eitaa.com/joinchat/3728081020C9403578433
معرفی کانال
دوستان عزیز این کانال خیلی خوبه با کلی مسابقه 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
#قسمت_شانزدهم
طوقی🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا
....🕊براتون گفتم، در اون شهر فرشته ها✨
رو دیدم که برای امام حسین(علیه السلام) ☀️ عزاداری می کردند. فقط من و اسرا آنها را می دیدیم.
ما هم همراه آنها عزاداری کردیم🏴 بعد از مدتی کاروان را به سمت شهر دیگری حرکت دادند. 🕊من هم از بالای سرشان پرواز میکردم. رفتیم و رفتیم تا به شهری به نام لَبنا رسیدیم.
لشکریان ابنزیاد ستمگر👺 میخواستند وارد این شهر شوند. اما مردم شهر که امام حسین(علیهالسلام)☀️ را خیلی دوست داشتند، اجازه ندادند که قاتلان امامشان به شهر وارد شوند. آنها همه با هم بر پیامبر مهربان☀️ و امام علی(علیهالسلام)☀️ صلوات فرستادند.
همه یکصدا گفتند:
ای یزید👺 ای ابنزیاد👹 و ای لشکریان ابنزیاد👿 لعنت خدا بر شما باد.
لشکریان ستمگر و آدم های بد👺 تا این را شنیدند، حمله کردند و از خانههای مردم🏚 دزدی کردند و خانههای مردم را خراب کردند. اما مردم همچنان بر پیامبر خدا☀️ و امام علی(علیهالسلام)☀️ صلوات میفرستادند.
بعد از آن آدمهای ستمگر که یکی از آنها شمر سیاهدل👺 بود، خانوادهی پیامبر مهربان☀️ را شهر به شهر بردند و من هم همراه آنها حرکت میکردم.
دلم برای رقیه سه ساله☀️ می سوخت. او نور دیده بابا حسینش☀️ بود. همیشه بابا حسین مهربانش☀️ او را روی دوشش می گذاشت و با او بازی می کرد. اما آدم های ظالم و ستمگر👺 به این دختر کوچک هم رحم نمی کردند...
#والدین_بخوانند
کارهایی که باعث میشه کودک به شما حس بدی داشته باشه
1- وقتی ناتوانی هاش رو به رخش میکشی
( کاهش اعتماد به نفس)
2-وقتی پشت سرش داری با کسی صحبت می کنی
(کاهش اعتماد به شما)
3-وقتی تهدیدش می کنی و می ترسونیش
(افزایش اضطراب)
4-وقتی در جمع تحقیرش می کنی
(کاهش عزت نفس)
5-وقتی داری با یک کودک دیگه مقایسه اش می کنی
( کاهش خودباوری)
6-وقتی داری رازی که بین شما و خودش داره را به کسی می گی
(کاهش اعتماد و امنیت به شما)
7-وقتی تنبیه بدنی می کنی
(افزایش کینه و دشمنی)
🍃🍎🍃🍎🍃