eitaa logo
هیئت بی‌بی رقیه(س) اراک
290 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6هزار ویدیو
96 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ای مسیح خانه طه حسین یابن حیدر یابن زهرا یا حسین دست من کوتاه مانده از ضریح تو بگیر این‌دستهایم را حسین خیر دنیا با تو‌ مستی کردن است تو‌ نباشی مرگ بر دنیا حسین! در تمام‌ روزهای زندگیم‌ از همه خسته شدم الا حسین از مدینه میروم تا کربلا یا حسن گفتم رسیدم تا حسین غرق بودم‌ در لجن زار گناه هیچکس کاری نکرد اما حسین.. روی من آغوش خود را باز کرد! ای کس و کار من تنها حسین.. من از الان باز دل تنگ توام.. باز دعوت کن مرا اینجا حسین.. یک غریب و سی هزار اهل زنا.. نیزه ها کند است! واویلا حسین..
تا بفهماند به من طعم محبت را حسین در دلم‌ انداخته شوق زیارت را حسین هر قَدَر در طالع من دوری از او آمده از قضا تغییر خواهد داد قسمت را حسین هرکه آمد تحت قبه مستجاب الدعوه شد زیر دین‌ِ خویش بُرده استجابت را حسین ان‌ لقتل الحسین.... آتش به پا شد در دلم لحظه‌ای هم کم‌‌نکرده این حرارت را حسین آب اگر از دشمنانش خواسته، کرده تمام_ بر تمام دشمنانِ خویش حجت را حسین دست و پا می‌زد اگر در خون میان قتلگاه دست و پا می‌کرد اسباب شفاعت را حسین ** عده‌ای شمشیر و نیزه، عده‌ای سنگ و عصا بر تن خود داشت انواع جراحت را حسین زخم‌های او زیاد و اشک‌های ما کم است می‌پذیرد باز از ما این بضاعت را حسین...
پیش به‌ سوی حسین، پیش به سوی حسین راه نجات است این، راه نجات است این پیش به سوی حرم، پیش به سوی حرم راز حیات است این، راز حیات است این دست به پرچم بگیر، چشم به پرچم بدوز پادوی این خانه باش، از قُربات* است این گریه اگر می‌کنی، کم نشمارش رفیق بر سرو صورت بکش، آب فرات است این هرکه به هیأت رسید، از پل آتش گذشت فرش حسینیه نیست‌، عین صراط است این گریه برای حسین، اصل عبادات ماست واجب قلبی ماست، صوم و صلات است این روی نیازم کجاست، روی حسین است و بس رو به خدا کرده‌ام، جلوه‌ی ذات است این پای عزای حسین، سنگ بخور از همه غم به دل خود نده، قند و نبات است این خرج من و تو شده، خون گلوی شریف خرج عزایش کنید، فوق زکات است این پیرهن پاره‌اش، آمده بر طاق عرش فاطمه از حال رفت، نَقل روات است این شأن بزرگی او، سدره‌ی عرش خداست نه روی کهنه حصیر، مال دهات است این! ✍ *...وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ... (توبه، ٩٩) .
سنگ هم باشم! نگاهِ تو مرا دُر می‌کند لطف تو هر طِیّبی را عاقبت حُر می‌کند رزق چشمم کربلا را دیدن است، اما فراق نان چشمان مرا هربار آجر می‌کند یک سلام از پشتِ بام خانه دادم، فُطرست جای خالی مرا در کربلا پُر می‌کند در زیارت بُعد منزل نیست، پس هر عاشقی پشتِ بام خانه را مَرقد تصور می‌کند "آسمان" روضه گرفت و "ابر" گریه می‌کند "رعد" سینه می‌زند، «زهرا» تشکر می‌کند مُهرِ تُربت را که بوسیدم، دلم آرام شد سنگ هم باشم نگاهِ تو مرا دُر می‌کند