#ماه_صفر
#حضرت_زینب_س
#اربعین
#غزل_مرثیه
این چهل روز عدو سنگ به ما زد بد زد
هر که آمد غم من دید مرا زد بد زد
شد چهل روز نه،انگار چهل سال گذشت
غمت آتش به دل ارض و سما زد بد زد
نرود از نظرم صحنه ی گودال حسین
هر که دور از بدنت بود جدا زد بد زد
پیش چشمان ترم حلقه به دور تو زدند
پیرمردی به تنت آه عصا زد بد زد
من خودم از روی تل دیدم و فریاد زدم
شمر بر پهلوی تو ضربه ی پا زد بد زد
تا درآورد عدو جسم علی را از خاک
سر او را به سر نیزه که جا زد بد زد
یک شب از ناقه زمین خورد یتیم تو حسین
زجر آمد چقدر طفل تو را زد بد زد
نشود قسمت کافر لگد زجر ای کاش
که از آن ضربه عزیز تو صدا زد بد زد
سر بازار به ناموس تو می خندیدند
خصم دانی که چرا طعنه به ما زد بد زد
دشمنی داشت عدو با علی از بدر و احد
که نوامیس تو را در همه جا زد بد زد
#امام_زمان_عج
#غزل_مرثیه
ای شفای دردهای بی شمار ما بیا
به دعای ما که نه،بر ناله ی زهرا بیا
از گناهان خسته و در روضه ها سر میکنم
ای صفای حق تعالی بر همه دلها بیا
من که سربارت شدم،بی قیمت و بی آبرو
آبروی هر دوعالم حضرت مولا بیا
من گنه کارم ولی عشق تو را دارم به دل
عشق زیبایت تمام آبروی ما بیا
من بدم اما گدای درگهت هستم هنوز
خاک پایت میشوم ای حضرت آقا بیا
میرسد ماه محرم وقت شور و ماتم است
آندمی که ذکر تاسوعاست بر لبها بیا
روضه خوان باشی و ماهم گریه کن های عزا
خون فشان روضه ی جان سوز عاشورا بیا
جان عمه زینبت ، بر اضطرار دختران
بر اسارت در میان خنده ی اعدا بیا
چشم ناپاک و حرم،بازار شام و ساز و دف
بر لب و دندان خونینِ گل زهرا بیا
کار هر روز و شبش گریه برای اصغر است
بر سفیدی گلو و نغمه ی لالا بیا
این نفس بند آمده از غصه های کربلا
بر تن روی عبای اکبر لیلا بیا
از خجالت آب شد،قولش زمین مانده عمو
بر نگاه حسرت و بی تابی سقا بیا
موی او آتش گرفت و دامنش هم سوخته
بر دمی که آن سه ساله ناله زد بابا بیا
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
محض علی، چهره خود را نشان بده
با دیدنت به یار غریبت توان بده
ای نیمه جان،که جان به لبت آمده،بیا
یک یا علی بگو و به حیدر تو جان بده
با آنکه درد میکشی از درد بی امان
کم کن شتاب رفتن خودرا،امان بده
تو طایر شکسته پری،پرمکش،بمان
جانی ز ماندنت تو بر این آشیان بده
پشتم شکستی از غم قامت کمان خود
تابی چه مشود،تو بر این قدکمان بده
چشمم ز گریه تار گشته بیا با تبسمی
سوئي به چشم غمزده وخونفشان بده
برخیز و باب دلخوشی ام را تو باز کن
پایان به آه و ناله و اشک و فغان بده
گیرم که غیرمرگ، تو را چاره ای مباد
رحمی به کودکان خودت کن،زمان بده
این خانه بی توچون گل پژمرده میشود
صبری تو لااقل به دل، باغبان بده
گلچین نشسته تا که ببیند فسردنم
آه ای بهار من تو جواب خزان بده
یا زینب:
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
فاطمیه آمد و دل بی قرار روضه هاست
شکر لله زنده ایم و قلب ما بزم عزاست
نه همین ما شیعیان غمگین داغ مادریم
در تمام ملک هستی روضه ی زهرا بپاست
آسمان گریه کنان و بادها مویه کنان
موج ها سینه زنان، عالم همه دار العزاست
میخ ناله می زند دیوار غرق غم شده ست
هیزم سوزان دلش غمگین دخت مصطفی* ست
غربت حیدر که دیده، تیغ نعره می زند
ریسمان بر خویش می پیچد غمین مرتضی ست
کوچه میگرید برای غصه های فاطمه
دستمال سر غمین از یاد محبوب خداست
خانه ی حیدر بچنگ دود های خاطره ست
در میان شلعه ی غم ،خانه در حال بکاست
شیعه میسوزد برای چهره ی نیلی شده
شیعه میگرید که کوثر در میان شعله هاست
همنوا با منتقم تا روز قهر و انتقام
شیعه لبریز برائت، شعله ی سوز و عزاست
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#شام_غریبی
#غزل_مرثیه
شام غریبی و تک و تنها شدن رسید
هفت آسمان به سینه مولا محن رسید
میگفت قطره قطره اشکش چرا چرا
رفتن رسید بر تو و ماندن به من رسید
با گریه کار غسل شبانه شروع شد
با گریه آستین همه بر دهن رسید
آرام و بی صدا چقدر لطمه میزدند
تا روی سنگ غسل غریبی بدن رسید
می خواست تا که فاطمه را رو نما کند
فریاد های ناله و آه از حسن رسید
بیهوش شد حسن به گمانم که باز هم
تا ماجرای کوچه و سیلی زدن رسید
مانند باغ لاله شده سنگ غسل او
از بس که لاله لاله گل از پیرهن رسید
آثار شعله ها نفسش را بریده بود
هر چه سرش رسید از آن سوختن رسید
اسفند روی آتش غم بود دختری
تا جامه بهشتی مادر کفن رسید
هنگام پر کشیدن تابوت فاطمه
تشییع جسم پرپر هر چار تن رسید
✍ #موسی_علیمرادی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7