حدیث پیامبر هر اربعین بیش از پیش جلوه‌گر می‌شود. و هر زائری که پا در مسیر می‌‌گذارد همان تکه‌های گداخته‌ای است که حرارت شهادت حسین بن علی در قلب‌ش هنوز سرد نشده. وقتی آتش از دل زبانه بکشد؛ جسم ناقص! کودک کالسکه نشین! جوان پا برهنه! پیرزن قد خمیده عصا به دست پیرمرد لنگان لنگان آفتاب سوخته ندارد. ما براده‌های گداخته‌‌ هر اربعین به سوی مغناطیس حسین کشیده می‌شویم. و دست ما نیست... دست من و تو نیست که ما عاشق‌ش شدیم خیلی حسین زحمت ما را کشیده است #اربعین_نوشت #بغض_قلم 🆔 @bibliophil

عقل پرسید که دشوارتر از مُردن چیست؟ عشق فرمود: فراق از همه دشوارتر است... #فروغی_بسطامی #اربعین #طریق_العلما 🆔 @bibliophil

📖 مجموعه داستانک #عزیزم_حسین(ع) 🖥 روایت خادمان کوچک حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام 💬 کتیبه را با کمک پدر به دیوار نصب کرد. سینی پر از استکان را آورد. میکروفون را برداشت تا نذر مادر را ادا کند. اولین باری بود که بدون سمعک صدای خودش را می‌شنید... 🖼 داستانک از مریم گل‌چمن؛ بوشهر. 🗓 انتشار به مناسبت دهه‌ی اول صفر و ایام شهادت حضرت رقیه بنت الحسین علیهم‌السلام ❤️ @khamenei_reyhaneh

داستانک‌های پارسال سوگواره ده امسال انیمیشن شدن و کانال رهبری گذاشته‌شون داستانک بنویسیم! #داستانک_ده 🆔 @bibliophil

داستانک ده

🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت صد و سی و یک | سوره بقره | إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ ۖ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇هر روز تفسیر قرآن: 4mint #قرآن #تفسیر_قرآن_صوتی #کتاب ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 @bibliophil

خانم فائضه غفار حدادی سال ۹۷ زمانی که برای ۴ شهید کتاب نوشته بودند به پیاده‌روی اربعین رفتند و در این سفر همراه این ۴ شهید قدم می‌زنند. حجم کتاب به نسبت خیلی کمه و طنز خانم حدادی کتاب را خواندنی کرده، علت حجم کم کتاب هم کوتاه بودن سفر نویسنده و دل‌نگرانی برای بچه‌هاشون بود. با این کتاب می‌خندید و گریه می‌کنید. #بغض_قلم #اربعین 🆔 @bibliophil

مگر یک شهر چقدر ظرفیت دارد؟ نکند این سیل جمعیت که لابد از صبح همین شکلی بوده، از این‌طرف شهر وارد می‌شود و به همین حالت از آن‌طرف شهرخارج می‌شود؟ شاید هم این چند روز شهر گشاد می‌شود و جا باز می‌کند؟ بعید هم نیست! شاید این ایام، امام‌حسین کربلا را می‌سپارد به علمدارش. شهردار که او باشد، دیگر همه‌چیز ممکن است. شهر اندازۀ یک کشور، کش می‌آید و بعد که همه را بغل کرد، فشارشان می‌دهد. آن‌قدر به هم نزدیکشان می‌کند که دل‌هایشان به هم گیر کند. اخبار و احوالشان در هم گره بخورد. از غریبگی مسافت‌های دور و دراز دربیایند و مثل مردم یک دهکده به هم نزدیک شوند. دهکده‌ای که انگار زادگاهشان بوده و خانۀ پدری را هنوز هم دلشان نیامده بفروشند و هر سال اربعین میعادگاهی است که همۀ رفته‌ها و هویت گم‌کرده‌ها برمی‌گردند به وطنشان، به هویتشان، به خاکشان؛ خاکی که برایشان مقدس است. 📒 سر بر خاک دهکده #اربعین #بغض_قلم 🆔 @bibliophil